شهروند| جای خالی کودکان، نوجوانان و آسیبهای اجتماعی در برنامه ششم توسعه. این برای نخستینبار است که یک مسئول دولتی، مدتی بعد از ارایه برنامه ششم توسعه به مجلس، از بندهای اجتماعی آن انتقاد کرده است. «حبیبالله مسعودی فرید»، معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور دیروز انتقادهای صریحی درباره برنامه ششم توسعه کرده است. او از وجود نداشتن برنامهای درباره کودکان و نوجوانان در این برنامه اینطور انتقاد کرده است: «برای افزایش بهرهوری نیروی انسانی درکشور غیر از سرمایهگذاری بهروی کودکان و نوجوانان هیچ راه میانبری وجود ندارد، به همین دلیل نیاز است در برنامه کلانی چون برنامه ششم توسعه حداقل یک بند به این موضوع اختصاص داده میشد.»
فرید دراینباره گفته است: «توافقنامه ایران
با کشورهای 1+5 نشان داد که محیط گفتمان بین کشورها مبتنی بر اندیشه، فکر و تفاهم بوده، پس اگر بپذیریم جبهه و نقطه تعامل ما با دنیای پیرامون از طریق اندیشه است، باید برای کودکان این سرزمین سرمایهگذاریهای هنگفتی داشته باشیم. این درحالی است که درحال حاضر عمده سرمایهگذاریهای کشور برای کودکان بر ابعاد جسمی تأکید داشته و در بهترین شرایط برای زیر هفتسال بوده و در آموزشوپرورش نیز تنها بر بعد آموزش تأکید میشود.»
معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور انتقاد دیگری هم دراینباره داشته است: «درحال حاضر حکم مستقیمی درخصوص آسیبهای اجتماعی نداریم. مثلا ماده 9 پیشنهادی لایحه برنامه ششم توسعه به موضوع عدالت اجتماعی اشاره کرده و دراین خصوص موضوع اصلاح قانون هدفمندکردن یارانهها را مطرح کرده است اما بند دیگری که مستقیما به موضوع آسیبهای اجتماعی بپردازد؛ ندیدهام.»
به گفته او «ارایه آموزش در آموزشوپرورش قوی و کارآمد نیستند چراکه توجه زیاد والدین و دانشآموزان به کلاسهای متعدد خارج از محیط مدرسه نشاندهنده آن است که مردم به نظام آموزشی مطمئن نیستند و آن را کافی نمیدانند.» به گزارش ایسنا فرید ادامه داده است: «زمانی که برنامههای سایر کشورهای پیشرفته صنعتی مانند ژاپن، چین یا اروپای غربی را بررسی میکنیم، میبینیم که سهم قابل توجهی از تولید ناخالص داخلی این کشورها به رشد و تکامل یکپارچه کودکان زیر هشتسال اختصاص داده میشود؛ در تمام دنیا دایما بر این مسأله تأکید شده و این امر در سندها و پژوهشهای ملی آنها آشکار است. درحال حاضر هیچ ردپایی از توجه به کودکان و نوجوانان و حتی در یک گام جلوتر در ارتباط با تکلیف دولت برای توجه به این قشر با هدفگذاری خاص، در برنامه ششم توسعه دیده نمیشود و تمام اینها درحالی است که در تدوین برنامه ششم توسعه پیشنهاد آن را داده بودیم که یکدرصد از تولید ناخالص داخلی کشور به این امر اختصاص داده شود.»
معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور گفته است: «درسال 2013 نیز در هشتمین همایش ارتقای سلامت در فنلاند مجددا براین مسأله بسیار مهم تأکید شد؛ این درحالی است که وقتی در این کشورها 1.5 تا 2درصد تولید ناخالص داخلی و حتی در برخی دیگر دو تا چهاردرصد از تولید ناخالص داخلی برای رشد تکامل کودکان سرمایهگذاری میشود اما این رقم درکشورهای آسیایی و آفریقایی بهطور میانگین 0.2 تا 0.4درصد است؛ هرچند ممکن است کشورهایی چون ژاپن و چین سهم بیشتری را در این بین داشته باشند اما وضع سایر کشورهای آفریقایی و آسیایی دراین حوزه مناسب نیست.»
به گفته فرید: «درچنین شرایطی جالب است که با مقایسه جمعیت کودکان ایران یا سایر کشورهای آسیایی و آفریقایی با جمعیت کشورهای پیشرفته، تفاوت معناداری را خواهیم یافت؛ زیرا کشورهای توسعهیافته با جمعیت اندک سهم زیادی از تولید ناخالص داخلی را صرف رشد و تکامل یکپارچه کودکان و نوجوانان خود میکنند؛ به همین دلیل حتی اگر همان پیشنهاد اختصاص یکدرصد ازتولید ناخالص داخلی را میپذیرفتیم، باز هم با توجه به جمعیت کودک و نوجوان کشور سرانه آن کافی نبود.»
او با بیان اینکه اگر بخواهیم اقتصاد مقاومتی را تحقق بخشیم، باید منابع انسانی را ارتقا دهیم، گفته است: «برای ارتقای منابع انسانی راهی جز توجه به کودکان و نوجوانان طی یک برنامه بلندمدت نداریم. برای رشد و توسعه کشور نباید فقط مالیاتها را افزایش داد زیرا برای افزایش مالیاتها هم باید تولید به حد کافی درکشور وجود داشته باشد و حتی درصورت وجود تولید کافی نیز مردم تا حدی تحمل خواهند کرد.»
فرید در ادامه این سوال را مطرح کرده که چرا نباید در برنامههای کلان کشور چون برنامه ششم توسعه جایی برای این قشر اختصاص داده شود: «میزان توجه دولتمردان به قشر کودک و نوجوان و مسائل اینچنینی نشاندهنده آن است که چقدر در راستای چشمانداز 20ساله کشور که قرار است در آن ایران به رتبه اول منطقه برسد، گام برداشتهایم یا چقدر به رهنمودها و فرمایشات مقام معظم رهبری در راستای اقتصاد مقاومتی که رسیدن به آن راهی جز تأکید بر منابع انسانی ندارد، عمل میکنیم. حتی درمیان کشورهای اطراف ایران مانند هند هم شاهد آن هستیم که در هندوستان سالیانه حداقل 100میلیارد دلار صادرات آی تی وجود دارد و این امر فقط از توجه به نیروی انسانی ناشی میشود درحالی که در ایران با توجه به موفقیتهای کودکان، نوجوانان و جوانان ایرانی در رقابتهای ملی و بینالمللی از این نبوغ و استعدادها استفاده نمیشود.» او اظهار امیدواری کرده که «امیدواریم بتوان پیش از تصویب لایحه برنامه ششم توسعه مواردی را درخصوص التزام توجه دولت
به کودکان و نوجوانان به این لایحه اضافه کرد.»
معاون اجتماعی سازمان بهزیستی در گفتوگویی که با ایلنا داشته هم درباره اقدام به خودکشی 13 کودک و نوجوان دانشآموز در سال جاری و همکاری وزارت آموزش و بهزیستی برای پیشگیری از چنین مواردی گفته است: «خودکشی در گروههای سنی نوجوانان عمدتا از جنس سلامت بوده و به سلامت فردی و خانوادگی فرد باز می گردد.»
او گفته است: «بیش از 95درصد افرادی که اقدام به خودکشی میکنند، در زمان این اقدام از ثبات روانی برخوردار نیستند. به همین علت بسیاری از کشورها درخصوص ارتقای سلامت روان کار کردهاند تا به کودکان یاد دهند در زمانی که با موارد چالشانگیز مواجه میشوند، چه اقداماتی انجام دهند.»
مسعودی فرید ادامه داده است: «همچنین این کشورها اقدامات مشاورهای را در مدارس تقویت کرده و حتی معلمان را آموزش دادهاند تا بتوانند شرایطی را که در دانشآموز ایجاد شده و میتواند به نوعی اعلام خطر برای اقدام به خودکشی باشد و همچنین تغییرات رفتاری را زودتر شناسایی کرده و به دستگاههای مربوطه اعلام میکنند.» او با بیان اینکه بسیاری از کشورها برنامه ملی پیشگیری از خودکشی را طراحی و اجرا کردهاند، گفته است: «معمولا در اکثر کشورها حوزههایی همچون وزارت بهداشت تولیت این کار را برعهده داشته اما از سایر دستگاهها هم کمک گرفتهاند، لذا درحوزه نوجوانان یکی از مهمترین بخشها نظام سلامت و پس از آن آموزشوپرورش است. بررسیها در آمریکا نشان داده است که بسیاری از افرادی که اقدام به خودکشی میکنند، در 6ماه پیش از این اقدام به نوعی مراجعه به نظام سلامت داشتهاند که این مراجعه لزوما به دلایل روانشناختی نبوده بلکه به دلایلی مثل سرماخوردگی و... نیز بوده است. اگر سیستمی وجود داشته باشد که بتواند این موارد را شناسایی کند، میتواند منجر به مداخله بهنگام شود. جمعبندی من آن است که ابتدا باید حوزه سلامت را در آموزشوپرورش تقویت کنیم و درخصوص ارتقای سلامت روان کودکان و نوجوانان اقدام کنیم تا آنان بتوانند هیجانات خود را مدیریت کنند.»
به گفته فرید، «پس از گذشت 20سال باید بیش از 80درصد دانشآموزان ما دارای این مهارتها باشند که متاسفانه در سیستم آموزشوپرورش ما چنین نیست. یکی از ماموریتهای اورژانس اجتماعی و خط 123 سازمان بهزیستی مداخله در موارد اقدام به خودکشی است که میتوانند با فردی که اقدام به خودکشی کرده یا قرار است خودکشی کند، ارتباط گرفته و خدمات خود را ارایه دهند. موضوع اقدام به خودکشی اقدامی تیمی است که نیاز به همکاری وزارت آموزشوپرورش، وزارت بهداشت و سازمان بهزیستی دارد.»