شماره ۳۷۴ | ۱۳۹۳ دوشنبه ۱۷ شهريور
صفحه را ببند
حفظ میراث در بافت‌های شهری

داریوش قنبری  نماینده ادوار مجلس

خاطراتم را ورق می‌زنم و از میان آنها یکی را بیرون می‌کشم که متعلق به همین چند وقت اخیر است. چند روز قبل که به منطقه 22 تهران رفته بودم و به فضاهای موجود در آن‌جا دقت می‌کردم، متوجه بسیاری از موضوعات شدم. نکته‌ای که بسیار حایزاهمیت بود این است، تناقض و تضادی وجود دارد که در آن‌جا قابل رؤیت بود. مساله‌ای هست که برمی‌گردد به فضاهای شهری منطقه که ممکن است در مناطق دیگر هم وجود داشته باشد. این مسأله کاملا پیام‌آور بی‌عدالتی محض در فضای شهری است. در این منطقه شاهد بودم که فضاهای سبز در کنار فضاهای مسکونی و در جوار آنها، خرابه‌هایی بود که به هیچ وجه اشتراکی را نمی‌توان در این مجموعه مشاهده کرد. در نگاه گذرا آنچه به دید می‌آمد، نا‌همگونی و نامتعادلی بود و بناها، از استانداردهای لازم تهی بودند. این مسأله کاملا نقض حقوق شهروندی افراد در یک جامعه است و تاثیرگذاری روحی این فضاها، بر مردمان آن منطقه به اعتقاد من، بی‌بدیل است. جالب این بود در آن منطقه، برج‌های 22 طبقه هم وجود داشت و در کنار آن، هیچ فضایی که مکمل چنین بناهایی باشد، وجود نداشت. این چینش، اختلالی کامل در فضای شهری محسوب می‌شود. بعضی اوقات در فکر هستم که مدیران شهری ما در ابتدا چگونه انتخاب می‌شوند و در مرحله بعد چگونه می‌اندیشند و بعد چگونه افکار خود را پیاده می‌کنند؟
به‌نظر من اگر انتخاب افراد در مدیریت‌های شهری، آگاهانه باشد این اتفاقات هم کمتر رخ می‌دهد. چنین موضوعی وقتی بیشتر رخ می‌دهد که مکان‌های اینچنینی را مشاهده کنیم بعد اگر اندک اطلاعی داشته باشیم حتی چنین به نظر می‌آید که شاید یک بچه این فضا را طراحی کرده باشد و مجریان هم چشم بسته طرح او را عملی کرده‌اند. این همه تضاد در یک محل باعث افزایش بی‌نظمی شهری در یک منطقه می‌شود و در ادامه، باعث بروز مشکلاتی در فقدان دسترسی درست شهروندان به فضای شهری خواهد شد. به نظرم برای دادن مجوز ساخت و ساز، باید آموزش اساسی برای مجریان و مسئولان صورت گیرد زیرا اکثر ساخت و سازها در مکان‌های غیرمجاز انجام می‌شود. متاسفانه مدیران شهری ما، با الفبای مدیریت شهری بیگانه هستند؛ مدیریت شهری مقررات و الزاماتی دارد که هیچ‌کدام از آنها در شهر ما رعایت نمی‌شود.  عقیده دارم مدیریت شهری در این چند‌سال اخیر، متاسفانه بدترین زمان خود را تجربه کرده و این مایه تاسف فراوان است. در یکی از این محلات وقتی برای بازدید رفتم، در همجواری محل بازدید، درحال «کوبیدن» خانه‌های قدیمی بودند. بعد از مدتی وقتی دوباره و پس از طی زمانی قابل توجه، به آن‌جا رفتم، دیدم هیچ اتفاقی نیفتاده است. پرسش و پاسخی با مطلعان محلی انجام دادم و متوجه شدم اساسا برای آن منطقه، تدبیری اندیشیده نشده و فقط قصد ویران کردن بوده است و احتمالا در ذهن مدیران این بوده که اول ویران کنیم، وقتی ویران شد، بعد می‌توان تصمیم گرفت که چه کاری انجام شود. در این میان آنچه اهمیت دارد این است که «کوبیدن» ساختمان‌های قدیمی هم اولویت‌های خاص خود را دارد زیرا بخشی از این ساختمان‌ها، میراث ما بوده و سنت ما است و باید برای نگهداری آنها هزینه کنیم و سعی و تلاش مضاعفی برای حفظ میراثمان داشته باشیم متاسفانه در این زمان، این امر به هیچ وجه مورد توجه قرار نمی‌گیرد که این موضوع باعث ناراحتی بسیاری از علاقه‌مندان به میراث سنتی شده است.

 


تعداد بازدید :  173