روستا بهعنوان موضوع خاص و زنان روستایی در ضمن آن، پس از پیروزی انقلاباسلامی، بهنحو جدی مورد توجه قرارگرفت. ازجمله اقدامات انجامشده توسط دولتها در این زمینه میتوان به ایجاد امکان برخورداري روستاها از امكانات و خدمات زيربنايي در حوزههاي مختلف آموزشي، بهداشتودرمان، مسكن، آبشرب، شبكه مخابرات، راه روستايي و روشنايي برق اشاره داشت.
زنان روستایی و عشایری حدود 10میلیون نفر از کل جمعیت کشور را تشکیل میدهند. این رقم 14درصد کل جمعیت کشور و 49درصد جمعیت روستایی و عشایری است. بین دو سرشماری سال 85 و 90 نسبت زنان روستایی و عشایری به مردان افزایش پیدا کرده و از 49.2درصد در سال 1385 به 49.4درصد در سال 1390 رسیده است. در سالهای اخیر نسبت جنسیتی در مناطق روستایی به دلیل مهاجرت مردان کاهش پیدا کرده است؛ چنانکه براساس سرشماری سال 1390 در 8 استان کشور، نسبت جنسیتی، پایینتر از 100 است به این معنا که تعداد زنان روستایی بیشتر از مردان شده است.
سهم اشتغال زنان در بخش كشاورزي در تابستان سال ۸۹ بيش از يكميليون و ۷۷هزار نفر بوده، اما اين رقم در تابستان ۹۰ به ۹۶۳هزار و ۸۱۲ نفر، در تابستان ۹۱ به ۹۶۱هزار و ۵۶۷ نفر، در تابستان ۹۲ به ۸۵۰هزار و ۶۷۹ نفر و در تابستان ۹۳ با افت قابلتوجهي به ۷۶۶هزار و ۸۲۰ نفر رسيده است. اين ارقام بيانگر آن است كه سهم اشتغال زنان در بخش كشاورزي از تابستان سال۸۹ تا ۹۳ به 28.8درصد كاهش يافته است.
همچنین حدود 6.5میلیون زن در تولیدات بخش کشاورزی ایران نقش دارند. فعالیتهای مربوط به کاشت، داشت و برداشت محصول، فرآوری و تهیه خوراک دام، نگهداری و مراقبت از دام و طیور و برخی فعالیتهای مربوط به بازاریابی و فروش محصولات، ازجمله زمینههای نقش و مشارکت زنان روستایی بهشمار میرود. براساس آمارهای موجود، زنان روستایی در صنایع تبدیلی 50درصد، تولید محصولات زراعی و دامی 22درصد، صنایعدستی 75درصد و در امور مربوط به کاشت، داشت و برداشت به ترتیب 25، 24، 26.4درصد مشارکت دارند. همچنین در امور دامداری، 23درصد چرای دامی، 42درصد مراقبت دام و 100درصد کل پرورش طیور را در روستا انجام میدهند.
نابرخورداری آموزشی در زنان روستایی
چنانچه از آمارهای مذکور پیداست، زنان فعالیت جدی و زیادی در عرصه کشاورزی و دامداری دارند، اما نگاهی به وضع آنان بیانگر مشکلات متعددی است. ازجمله این مشکلات، مسائل مربوط به تحصیلات، سوادآموزی و نابرخورداری از دورههای آموزشی است. یافتههای تحقیقی بیانگر آن است که از لحاظ سطح تحصیلات، 16.9درصد زنان روستایی بیسواد، 46.8درصد آنان تحصیلات متوسطه و 9درصد تحصیلات راهنمایی داشتند.
با وجود آنکه زنان روستایی در ایران 60درصد فعالیتهای کشاورزی، 63درصد فعالیتهای دامداری و عمده فعالیتهای باغداری و همچنین فعالیتهای پس از برداشت محصولات شامل فرآوری تولیدات را بهعهده دارند، اما سهم آنها از آموزش بسیار ناچیز است. برای مثال در عرصه کشاورزی تنها یکدرصد از خدمات ترویجی برای زنان طراحی و اجرا میشود. براساس نتایج پژوهشی فقط 10درصد از زنان از دورههای آموزشی- ترویجی بهره بردهاند؛ درحالیکه این رقم برای مردان سهبرابر است. كمبودن اطلاعات، دانش، آگاهيهاي علمي و كاربردي آنها سبب شده است كه زنان با وجود برعهدهداشتن بهطور متوسط 50درصد توليد كشاورزي، فقط 5درصد از منابع آموزشها و تعليمات ترويجي را بهخود اختصاص دهند.
بررسی وضع اشتغال زنان روستایی
اشتغال زنان روستایی و مسائل مربوط به آن از اهم مشکلات آنان است. زنان روستایی اغلب در مشاغل غیررسمی که نوعا پارهوقت، فصلی و با درآمد پایین است، اشتغال دارند. در مقایسه با زنان شاغل در مناطق شهری، این زنان از حقوقشان در زمان بارداری (مرخصی باحقوق زایمان) محروم هستند. همچنین، زنان روستایی بهندرت دارای قرارداد کاری بوده و از بیکاری بیم دارند. شرایط کاری ناامن، وضع نامساعد کاری را برای زنان روستایی ایجاد کردهاست.
عدم برخورداری از بیمه و بازنشستگی
از دیگر مشکلات این زنان، ناامنی شغلی و عدمبرخورداری از مزایای بازنشستگی است. درحالحاضر زنان كشاورز بهدلیل عدمبرخورداري از بيمه، حق بازنشستگي نيز ندارند؛ درحالیکه كارگران سختکار در صورت اشتغال متوالي بهمدت ۲۰سال يا اشتغال غيرمتوالي بهمدت ۲۵سال، از اين حق برخوردار میشوند، اما كار متوالي و طولانيمدت زنان كشاورز در شرايط سخت در این دستهبندی قرار نگرفته است.
اشتغال خانگی زنان روستایی و مسائل پیشرو
زنان روستایی که مشغول فعالیتهای خانگی هستند نیز با مشکلات خاصی مواجهند. اشتغال خانگی زنان اغلب محدود به صنایعدستی است که با مسائلی چون کمبود امکانات و منابعمالی، سودمندنبودن فعالیتهای اقتصادی در سطح خرد و نداشتن دسترسی به بازارهای خرید مواداولیه و فروش تولیدات روبهرو است.
سلامت زنان روستایی در معرض خطر جدی
از دیگر مشکلات زنان روستایی، کمبود امکانات درمانی و بهداشتی است که البته درگیری مشترک زنان و مردان است. عدموجود یا دردسترسنبودن امکانات بهداشتی در امور خاص زنان چون بهداشت باروری و زایمان، مشکلات نقل و انتقال به مراکز پزشکی، مسائل ناشی از کمبود یا سوءتغذیه، مرگومیر نوزدان و استفاده از روشهای سنتی کماثر ازجمله این مشکلات بهشمار میآیند.
مهاجرت مردان به شهر، افزایش زنان سرپرستخانوار و فقر مضاعف زنان روستایی
مشکل دیگری که زنان روستایی در سالهای اخیر بهنحو جدی درگیر آن بوده و زندگی آنها را بهشدت تحتتأثیر قرار داده است، وضع زندگی خانوادگی آنان است. همانطور که پیشتر اشاره شد، در سالهای اخیر بهدلیل افزایش مهاجرت مردان از روستا به شهر، نسبت جنسیتی در مناطق روستایی کاهش پیدا کرده؛ بهطوریکه طبق سرشماری سال 1390 در 8 استان، نسبت جنسیتی پایینتر از 100 است؛ یعنی در این استانها تعداد زنان روستایی بیشتر از مردان است.
مهاجرت مردان خانواده برای تأمینمعاش سبب میشود بار مشکلات زندگی بر دوش زنان باشد. این مسأله فشار و تنهایی مضاعفی بر زنان وارد میآورد که سبب بالارفتن آمار طلاق در سالهای اخیر و افزایش زنان سرپرستخانوار در روستا شده و فقر مضاعف را برای آنان به ارمغان آورده است.
دختران تنهای روستایی
ارمغان مهاجرت مردان به شهرها
مهاجرت مردان جوان از روستا، پدیده دختران تنها را به روستاها آورده است. الگوی ازدواج دختران روستایی آنان را آماده ازدواج در سنین پایین میکند و درصورتیکه چنین اتفاقی رخ ندهد، این دختران فرصت ازدواج را از دست داده و به تجرد قطعی میرسند. مسأله دختران تنهای روستایی ازجمله آسیبهای اجتماعی امروز است.
دولتها چه کردهاند؟
روستا بهعنوان موضوع خاص و زنان روستایی در ضمن آن، پس از پیروزی انقلاب اسلامی، بهنحو جدی مورد توجه قرارگرفت. ازجمله اقدامات انجامشده توسط دولتها در این زمینه میتوان به ایجاد امکان برخورداري روستاها از امكانات و خدمات زيربنايي در حوزههاي مختلف آموزشي، بهداشتودرمان، مسكن، آب شرب، شبكه مخابرات، راه روستايي و روشنايي برق اشاره داشت. از دیگر اقدامات، تأسیس صندوقبیمه روستاییان و عشایر است که از سال 1384تاکنون توانسته 35هزار و 24 خانوار روستایی و عشایری استان را تحتپوشش بیمه بازنشستگی و عمر قرار دهد.
صندوق اعتبارات خرد زنان روستایی و حمایت از اشتغالخرد زنان روستایی
همچنین از اقدامات ویژه برای خدماتدهی به زنان میتوان به تشکیل صندوق اعتبارات خرد زنان روستایی اشاره کرد. در این طرح، زنان روستایی پساندازهای کوچک خود را جمع کرده و با حمایت سازمان جهادکشاورزی در ایجاد مشاغل کوچک مورداستفاده قرار میدهند.
طرح تسهیلگران توسعه از دیگر خدمات به زنان روستایی است. این طرح با هدف اجرای طرحهای مشارکتی برای زنان روستایی و توانمندسازی آنان در ابعاد مختلف اقتصادی و اجتماعی بهمنظور رسیدن به توسعه روستایی اجرا میشود.
اجرای طرح سراسری آموزشی
در دولتدهم برای زنان روستایی
جهادکشاورزی در دولتدهم طرحی را جهت مدیریت پسماندهایخانگی به انجام رساند. در این طرح سراسری، طی یککارگاه یکروزه به زنان نحوه مدیریت پسماندهای خانگی آموزش داده شد. تولید قارچ، تهیه کمپوت، باغچه سبزیجاتخانگی ارگانیک، تهیه عرقیجاتسنتی و... ازجمله مهارتهایی بود که زنان در این دورهها آموزش دیدند و در برخی استانها غرفههایی برای فروش این محصولات برپا کردند.
تأکید بر زنان روستایی در برنامههای دولتیازدهم
خدمترسانی به روستا در دولت یازدهم هم ادامه پیدا کرد، اما این موضوع با تأکید مضاعف بر زنان انجام شد. ازجمله شواهد این تأکید برگزاری نشستهای ذیل در حوزه زنان روستایی است:
1- اجلاس سازمان همکاری اقتصادی 8 کشور درحالتوسعه اسلامی (دی هشت) درخصوص توانافزایی زنان روستایی (آبانماه 1393)؛
2- نشست هماندیشی مدیران کل دفاتر امور روستایی، شوراها و مدیران کل امور بانوان استانداریهای کشور ( آذرماه 1393)؛
3- نخستین همایش ملی توانمندسازی و کارآفرینی روستایی در ایران ( دیماه 1393).
مولاوردی:
زنان همچنان در وضع مطلوبی قرار ندارند
معاون رئیسجمهوری در امور زنان و خانواده بهعنوان متولی حمایت از زنان در کشور معتقد است، با وجود اقدامات انجامشده در دولت پیشین و دستاوردهایی چون افزایش امید به زندگی، دسترسی به امکانات آموزشی و کاهش فاصله سوادآموزی با مردان، افزایش دستمزد، تصویب قانونهای حمایتی و... زنان همچنان در وضع مطلوبی قرار ندارند.
اقدامات و فعالیتهای انجامشده در سالهای اخیر اگرچه وضع زنانروستایی را در حوزه آموزشی و بهداشتی بهبود بخشیده است، اما پیشرفتهای مذکور بهواسطه عوامل اجتماعی، اقتصادی و مسائل و مشکلات موجود در محیطهای روستایی، کیفیت زندگی زنان روستایی را چندان ارتقا نداده است؛ از آنجا که یکی از شاخصهای مهم توسعهیافتگی، وضع زنان، بهویژه احوال اقتصادی آنان است، در دولت یازدهم عمده فعالیتهای دستگاههای متولی در راستای توانمندسازی اقتصادی زنان روستایی صورت خواهدگرفت.
دولت یازدهم برای زنان روستایی
چه برنامههایی دارد؟
مولاوردی ازجمله اقدامات درحالبررسی جهت ارتقای وضع اقتصادی زنان را برنامههایی نظیر تشکیل و حمایت از تعاونیهای زنان روستایی، حمایت از صندوقهای اعتباری زنان روستایی و عشایر، برگزاری دورههای آموزشی و مهارتی اشتغالزا در بخشهای کشاورزی؛ ازجمله آموزش تولید محصولات سالم و ارگانیک و حمایت از مدیریت پسماندهای خانگی و کشاورزی معرفی میکند.
او همچنین با توجهدادن به جایگاه ستادی معاونت، اهم وظایف این نهاد را مدیریت ظرفیتهای موجود در زمینه توانمندسازی زنان و دختران روستایی و جلب مشارکت آنان در فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی، حل مشکلات فرهنگی و اجتماعی ناشی از بالا رفتن سن ازدواج دختران روستایی و افزایش تعداد دختران روستایی بازمانده از ازدواج میداند.
اعلام آمادگی جهت تأسیس صندوق بینالمللی مشترک اعتبارات زنان روستایی در اجلاس سازمان همکاری اقتصادی 8 کشور درحالتوسعه اسلامی(D8) از دیگر اقدامات این نهاد جهت توانمندسازی اقتصادی زنان روستایی است.
انعقاد تفاهمنامه همکاری مشترک میان معاونت امور زنان و خانواده ریاستجمهوری و وزارت جهادکشاورزی از دیگر تدابیر اتخاذشده جهت ارایه خدمات اقتصادی به زنان روستایی است. ایجاد امکان و حمایت از اشتغال زنان روستایی و عشایری با تأکید بر مشاغل خانگی و کسبوکارهای خرد، تسهیل و تسریع دسترسی زنان روستایی و عشایری به منابع مالی و اعتباری و فراهمکردن زمینه مشارکت موثر آنان در فرآیند توسعه روستایی و کشاورزی از موضوعات این تفاهمنامه است.
دولت یازدهم با تأکید بر اهمیت زنان در روستا و نقش آنان در رونق محیطهای کشاورزی و دامداری، بهدرستی در پی تأمین و فراهمکردن امکانات برای آنان است. تشکیل و حمایت از تعاونیهای زنان روستایی، حمایت از صندوقهای اعتباری خرد زنان روستایی و عشایری و برگزاری دورههای آموزشی- مهارتی اشتغالزا در بخشهای صنایعدستی و کشاورزی، پیگیری ایجاد اشتغالات خانگی، تولید محصولات کشاورزی، فراهمکردن بازار فروش محصولات، تعاونیهای روستایی خانوادگی و تعاونیهای زنانه مخصوص زنان روستایی سرپرستخانوار ازجمله این اقدامات است.
ارتقای شاخص اقتصادی توسعه و افزایش بهرهمندی اقتصادی زنان روستایی در دولت یازدهم/ چه ملاحظاتی را باید در نظر گرفت؟ همانگونه که پیشتر گفته شد، تمرکز دولت یازدهم بر مجموعه زنان روستایی، ارتقای شاخص اقتصادی توسعه و افزایش بهرهمندی اقتصادی زنان است. بررسی مطالب و مستندات منتشرشده درخصوص این طرح کلان، مخاطبان آن را تمامی زنان روستایی و عشایر میداند. این مسأله حاوی نکتهای است و آن اینکه روال معمول درخصوص بحث توانمندسازی، مخاطب آن را زنان سرپرستخانوار یا دختران مجردی معرفی میکرد که مسئولیت تأمین هزینه خانواده را برعهده دارند، اما بهنظر میرسد طرح توانمندسازی زنان روستایی شامل تمامی زنان است؛ زنانی که همسرشان با آنان زندگی میکند، زنانی که همسران آنان مهاجرت کردهاند، زنان بیوه، مطلقه و دختران مجرد ناامید از ازدواج.
درمورد زنانی که مردانی برای تأمین مخارج زندگی ندارند، توانمندسازی امری لازم و شایسته است، اما درمورد دیگر زنان این امر با ملاحظاتی همراه است. اگر هدف از این طرح، ارتقای توانایی زنان جهت کمک به همسران خود در امر تولید محصولات کشاورزی و دامداری باشد، امری بهجاست؛ چنانکه این زنان میتوانند با افزایش دانش و مهارت خود، با صرفهجویی در وقت و مدیریت زمان، به تولید بیشتر و بهتر بپردازند و از نتایج آن نیز بهرهمند شوند، اما چنانچه این طرح زنان را جدا از خانواده در نظر داشته باشد، دارای آسیبهای نهفتهای خواهد بود.
زنان و مردان را در کنار هم ببینید
توجه به ارتقای شاخصهای جنسیتی توسعه، در تمامی ابعاد آن، باید با در نظر گرفتن این نکته باشد که جامعه مجموعهای از سلولهای منفرد و مجزا از هم نیست، بلکه مشتملبر مجموعههایی است که نیاز یکدیگر را فراهم کرده و درمجموع بههمگی منتفع میشوند. تهیکردن طرحهای اینچنینی از مردان و نقش آنان در تأمین معاش و زندگی خانوادگی با فرض اینکه آنان از امتیارات لازم بهرهمند بوده و تأکید فعلی باید بر زنان باشد، تحمیل باری مضاعف بر زنان است. لازم است زنان و مردان در کنار یکدیگر دیده شوند تا خانواده و تأمین نیازهای عاطفی و روانی در کنار شاخصهای اقتصادی تأمین شوند.