شهروند| بانکمحوربودن یکی از ویژگیهایی است که کارشناسان برای توصیف اقتصاد ایران استفاده میکنند. درواقع برخلاف آنچه در سایر اقتصادها درجریان است، در ایران عمده سهم تأمین مالی یعنی بیش از 80درصد برعهده شبکه بانکی است و بازار سرمایه و بورس سهم ناچیزی درآن دارند. این درحالی است که همواره تأمین مالی طرحهای کوچک باید برعهده بانکها گذاشته شود و طرحهای بزرگی که به منابع مالی سنگینی نیاز دارد، به بورس سپرده شود.
اما در تمام عمر اقتصاد ایران این شبکه بانکی بوده است که علاوه بر انجام وظیفه خود بخش بزرگی از وظیفه بازار سرمایه را نیز انجام داده، روندی که بدون مشکل هم نبوده و آسیب زیادی به پیکره تولید کشور وارد کرده است. چراکه بانکها توان پاسخگویی به تمام نیاز مالی کشور اعم از تسهیلات خرد و تأمین مالی بزرگ را ندارند و بهویژه در سالهای اخیر که بر دامنه مشکلات کمبود نقدینگی شبکه بانکی افزوده شده، واحدهای تولیدی و طرحهای سرمایهگذاری بیشتری معطل سرمایه ماندهاند. علاوه براین مسأله باعث شده است تا برخلاف بورس که از عمق زیادی برخوردار نیست، شبکه بانکی ایران بیش ازپیش بزرگ شود. در این زمینه و از زمان آغاز فعالیت دولت یازدهم به صورت جسته و گریخته لزوم تقسیم کار و تفکیک وظایف بازارهای پول و سرمایه برای تأمین مالی مورد تأکید قرار گرفته است تا هریک از این بازارها به جایگاه اصلی خود بازگردند. حال به نظر میرسد این موضوع وارد مرحله جدی و اجرایی خود شده است، بهطوری که رئیسجمهوری در ابلاغیهای رسمی به معاون اول خود هرگونه تجهیز منابع مالی بنگاههای بزرگ را برعهده بورس گذاشته است.
تقسیم کار بازار پول و سرمایه
نیازمند بسترسازی
هرچند صدور یک ابلاغیه رسمی آن هم ازسوی رئیسجمهوری بر اهمیت و عزم دولت برای اجراییکردن این مهم دلالت دارد، اما در این زمینه کاستیهایی نیز وجود دارد که ممکن است تقسیم کار بازارهای پول و سرمایه را حداقل در کوتاهمدت با چالش مواجه کند. چراکه به اعتقاد اهالی بازار سرمایه هنوز الزامات و بسترهای چنین کاری فراهم نیست. درهمین ارتباط عضو هیأتمدیره سازمان بورس با اشاره به ابلاغیه رئیسجمهوری به معاون اول درباره تقسیم کار بین بازار سرمایه و پول گفت: دولت به دنبال تقسیم کار بین بازار سرمایه و بازار پول است و این سیاست در هیأت دولت مطرح شده و درنهایت طی نامهای ازسوی رئیسجمهوری به معاون اول ابلاغ شده اما هنوز به دغدغه تبدیل نشده است.
حسین فهیمی افزود: در این ابلاغیه آمده که هرگونه تجهیز منابع بنگاههای بزرگ به عهده بورس باشد اما نهتنها الزامات این موضوع فراهم نیست بلکه با وجود اینکه چند سالی است این موضوعات مطرح است، از نگاه آماری فاصله زیادی با هدف مدنظر وجود دارد.
رئیس مرکز پژوهش، توسعه و مطالعات اسلامی سازمان بورس و اوراق بهادار با اشاره به نزدیکشدن ارسال لایحه بودجه به دولت اظهار داشت: یکی از موضوعاتی که هرسال اثر خودش را در بازار سرمایه میگذارد، نظام بودجهریزی کشور است. در سیستم بودجهریزی کشور فشار شدیدی از طرف دولت روی شرکتهای بورسی تحت عناوین مختلف وجود دارد. به هم ریختن سازوکار واگذاری شرکتها،
به هم ریختن قوانین پایدار و افزایش درآمد دولت از طریق شرکتهای پذیرفته شده در بازار سرمایه بخشی از وضع فعلی بورس را زمینهسازی کرده است.
وی با بیان اینکه از سال ۹۱ این وضع تشدید شده است، گفت: یکی از گامهای مهم برای رسیدن به نقطه مطلوب، رعایت الزاماتی است که در قوانین بالادستی به آن اشاره شده است. بهعنوان مثال اگر به الزاماتی که در اصل ۴۴ قانون اساسی آمده پایبندی وجود داشته باشد، چشماندازی از سیاستهای کلان به سرمایهگذار داخلی و خارجی داده میشود.
فهیمی در ادامه گفت: اما از آنجایی که برخی مواقع این اصول زیر پا گذاشته میشود و بهعنوان مثال شرکتها با قیمتگذاری اجباری وارد بازار میشوند، به اعتماد و اطمینان در بازار سرمایه ضربه زده میشود. درحال حاضر ضرورت حمایت نظام بانکی از بازار سرمایه تبدیل به سیاستی ضد بازار سرمایه تبدیل شده است. در نظام بانکی و بهویژه بانک مرکزی یک حرکتی شروع شده که نهتنها هیچ حمایتی از ابزارهای جدید و نهادهای مالی جدید وابسته با بازار سرمایه نمیکند بلکه برخلاف آن اقداماتی انجام میشود.
این عضو هیأتمدیره با تأکید بر این نکته که انتظار تغییر ناگهانی از اقتصاد بانک پایه به اقتصاد بازار پایه وجود ندارد، اظهار داشت: انتظار پرداخت تسهیلات از نظام بانکی نداریم اما این انتظار وجود دارد که برای برخی از خدماتی که بازار سرمایه میدهد، مشکل و مانعی ایجاد نکنند. متاسفانه یک دوگانگی در مرجع صدور انواع اوراق بهادار با مجوز بانک مرکزی به وجود آمد که ابهامات را بیشتر کرد به عبارتی نهتنها شرکتهای تخصصی و نهادهای مالی حرفهای با یکسری ابهام در ساختار حقوقی و قانونی مواجه هستند بلکه برای سرمایهگذار عام نیز این ابهامات وجود دارد.
وی به ضرورت اصلاح نظام بانکی و سود سپردهها اشاره کرد و گفت: با توجه به وابستگی کامل نظامهای مالی و اقتصادی به یکدیگر، نمیتوان اوراق بهاداری زیر نرخ سپردهها را به فروش رساند. بنابراین اگر همین شرایط نرخ سود سپرده به رسمیت شناخته شود، سود سایر اوراق هم به نسبت سود بانکی تعیین میشود و سود بالای اوراق برای ناشرین و به تبع بازار سرمایه مشکل ایجاد میکند. درواقع یک تقاضای مصنوعی در نهادها برای پول وجود دارد.
رئیس مرکز پژوهش، توسعه و مطالعات اسلامی سازمان بورس به مشکلات بازار سرمایه در جذب سرمایه خارجی اشاره کرد و اظهار داشت: یکی از موانع سرمایهگذاری خارجی افتتاح حساب به نام اشخاص در نظام بانکی از چندین سال قبل بدون راهکار باقی مانده و با وجود اینکه چند سالی است درباره آن صحبت میشود اما به نقطه عملی نرسیده است.