شماره ۷۳۲ | ۱۳۹۴ چهارشنبه ۱۸ آذر
صفحه را ببند
یک آزمایش

معلم به بچه‌های کلاس گفت می‌خواهد آن‌ها را آزمایش کند و از آن‌ها خواست فردا هر کدام یک کیسه پلاستیکی بردارند و درون آن به تعداد آدم‌هایی که از آن‌ها بدشان می‌آید، سیب‌زمینی بریزند و با خود به مدرسه بیاورند. روز بعد بچه‌ها با کیسه‌های پلاستیکی به مدرسه آمدند. در کیسه‌ بعضی‌ها 2، بعضی‌ها 3 و بعضی‌ دیگر ۵ سیب‌زمینی بود. معلم از بچه‌ها خواست تا یک هفته هر کجا که می‌روند کیسه پلاستیکی را با خود ببرند. روزها به همین ترتیب گذشت و کم کم بچه‌ها شروع کردند به شکایت از بوی سیب‌زمینی‌های گندیده. به علاوه، آن‌هایی که سیب‌زمینی بیشتری داشتند از حمل آن بار سنگین خسته شده بودند. پس از گذشت یک هفته بالاخره آزمایش تمام شد و بچه‌ها راحت شدند. معلم از بچه‌ها پرسید: «از این که یک هفته سیب‌زمینی‌ها را با خود حمل می‌کردید چه احساسی داشتید؟» همه بچه‌ها از این که مجبور بودند سیب‌زمینی‌های بد بو و سنگین را همه جا با خود ببرند شکایت داشتند. آنگاه معلم منظور اصلی خود از این آزمایش را توضیح داد: «این درست شبیه وضعیتی است که شما کینه آدم‌هایی که دوستشان ندارید را در دل خود نگه می‌دارید و همه جا با خود می‌برید. بوی بد کینه و نفرت قلب شما را فاسد می‌کند و شما آن را همه جا همراه خود حمل می‌کنید. حالا که شما بوی سیب‌زمینی‌ها را حتی برای یک هفته نتوانستید تحمل کنید پس چطور می‌خواهید بوی بد نفرت را برای تمام عمر در دل خود نگاه دارید؟»


تعداد بازدید :  400