شماره ۷۳۲ | ۱۳۹۴ چهارشنبه ۱۸ آذر
صفحه را ببند
دنیای شگفت‌انگیزی که شادمان نکرده است!

اسما   روانخواه پژوهشگر ا  جتماعی

چرا شاد نیستیم؟ پاسخگویی به این سوال آسان است: جامعه ما به لحاظ اقتصادی شرایط ایده‌آلی ندارد، آسیب‌های اجتماعی روبه‌فزونی هستند و مردم برای رسیدن به زندگی مطلوب روز و شب درحال دویدن‌اند و مجالی برای پرداختن به خود نمی‌یابند! این پاسخ معمولا نخستین چیزی است که به ذهن هرکسی خواهد  رسید. دوباره سوال را مرور کنیم: چرا شاد نیستیم؟ آیا نداشتن احساس رضایت از زندگی تنها به همین عوامل برمی‌گردد؟ شاد نبود تنها در جامعه ما مورد سوال است یا در جوامع توسعه‌یافته با میزان‌های مناسب و مطلوبی از رفاه هم می‌توان این پرسش را مطرح کرد؟
مارک ادمونسن، استاد دانشگاه ویرجینیا، پرسشی را مطرح می‌کند برگرفته از یک سخنرانی کمدی که توسط لوییس سی‌کی اجرا شده‌است. عنوان این سخنرانی‌کمدی چنین بود: «همه‌چیز شگفت‌انگیز است و هیچ‌کس خوشحال نیست.» او می‌گوید ما همه‌چیز داریم. ما تلفن‌های‌همراه خیره‌کننده‌ای داریم که می‌توانیم به وسیله آنها در یک چشم‌به‌هم‌زدن با هرکجای جهان که بخواهیم، تماس بگیریم. ما رایانه‌هایی داریم که بین آسمان و زمین، یعنی در هواپیما هم کار می‌کنند. همین‌طور پروازکردن! آیا صندلی‌ها راحت نیستند؟ آیا هواپیماها اغلب، تأخیر دارند؟ بسیار خب؛ اما لحظه‌ای دراین‌باره بیندیشید. شما کاری می‌کنید که مردم، هزاران‌سال رویایش را داشتند. شما در هوا و آسمان هستید و به‌سوی مقصدی که انتخاب کرده‌اید، هرکجای این کره‌خاکی که بخواهید، در حرکتید. شما دارید پرواز می‌کنید!
لوییس سی‌کی می‌گوید: «...و بااین‌حال هیچ‌کس خوشحال نیست.» همه‌چیز شگفت‌آور است و هیچ‌کس شاد نیست. چرا؟ اما مارک ادمونسن برای پاسخگویی به این سوالات فرض‌هایی را مطرح می‌کند. از افلاطون می‌گوید و فلسفه یونان. جست‌وجو برای دستیابی به حقیقت را به‌عنوان یک هدف که می‌تواند زندگی را برای ما نشاط‌آور کند، مطرح می‌کند. صحبت‌هایی از هومر نقل می‌کند و درنهایت یکی از رموز این اتفاق را، انتشار شفقت و مهربانی می‌داند. ادمونسن در این خصوص می‌گوید: «پس از هومر و افلاطون، ایدئالی دیگر در غرب ظهور کرد: ایدئال شفقت. وقتی مسیح شفقت و همدردی را در آموزه‌هایش معرفی می‌کرد، این ایدئال چیز جدیدی در جهان نبود. شفقت و مهربانی بخشی از افکار کنفوسیوس، بخشی از پیغام بودا و منسوب به متون باستانی هندو بود و در عهد عتیق هم به آن اشاره شده بود. بااین‌وجود به‌نظر می‌رسد مسیح، ایدئال همدردی و شفقت را به غرب آورد و شهروندان رومی را با آن آشنا کرد. آنان کسانی بودند که مطمئنا شکوه مادی و زمینی را می‌فهمیدند و شاید گرایشی نیز به فلسفه داشتند؛ اما لااقل در آغاز، هیچ درکی از آموزه شفقت نداشتند. به احتمال زیاد افلاطون جذابیت زندگی براساس عشق و مهربانی به همه موجودات را نمی‌فهمید و هومر نیز یقینا با چنین چیزی آشنا نبود. اما این آموزه از مسیح آغاز می‌شود و به درون سنت غرب راه‌می‌یابد. مسیح همواره این آموزه را تکرار می‌کند: همسایه‌ات را چنان خودت دوست بدار. روزی شخصی از او می‌پرسد:   «همسایه من چه کسی است؟» و مسیح به‌گونه‌ای پاسخ می‌دهد که محال است کسی فراموش کند: مردی که سارقان به او حمله کرده‌اند و اموالش را دزدیده‌اند، زخمی و تنها کنار جاده افتاده‌است. اعضای گروه هم او را درحال دردکشیدن رها کرده‌اند. یک سامری نزدیک می‌شود و مرد زخمی را از کنار جاده بلند می‌کند، زخم‌هایش را مرهم می‌گذارد و او را سوار بر چارپای خود می‌کند. سامری مرد زخمی را به کاروانسرایی می‌برد و کرایه اتاق را می‌پردازد و می‌گوید دوباره برای ملاقات و نیز پرداخت پول کاروانسرا باز خواهد گشت. مسیح پس از ذکر این داستان می‌پرسد: «به‌راستی چه‌کسی همسایه مرد بدبخت است؟» هر مردی همسایه من است. هر زنی همسایه من است. آموزه اصلی این است و اگرچه عمل‌کردن به این آموزه آسان نیست، می‌تواند حس وحدت، حضور در لحظه حال و حتی شادی و شور را به‌زندگی مردان و زنان بدهد. تقریبا یقین دارم که این آموزه چیزی به ما خواهد داد که جهان وسایل‌نقلیه سریع‌السیر و غذاهای خوب و وسایل الکترونیک نمی‌تواند به ما بدهد: معنا! عمل به این آموزه به زندگی‌هایمان معنا خواهد داد. امروزه زندگی براساس شفقت چقدر متداول است؟ من یقین دارم که چنین زندگی‌هایی کم نیست: کسانی که برای کمک به فقرا کار می‌کنند و برادران و خواهرانی که می‌کوشند به یکدیگر کمک کنند مصداق همین نوع زندگی هستند.»
بنابراین براساس آنچه که ادمونسن مطرح می‌کند، معنابخشی به‌اعمال می‌تواند جهان ما را روشن کند، معنابخشی به‌اعمال که از طریق کمک به یکدیگر و انتشار مهربانی و شفقت صورت‌می‌پذیرد و می‌تواند انسان‌های خموده جامعه ماشینی را به انسان‌های شاد و شادتر مبدل سازد. چرا شاد نیستیم؟ شاید کافی است به اعمال‌مان معنا دهیم تا آن را به‌دست آوریم.


تعداد بازدید :  123