رسول عودهزاده روزنامه نگار
يونيسف مدرسهها را بخشی از اماکن مقدس میخواند و سازمانهای ناظر بینالمللی آموزش را درکنار بهداشت و رفاه اجتماعی از آیتمهای زندگی خوب و امن میدانند. خرد نوین نیز، آموزش را وسیلهای برای بقا قلمداد میکند، ماندگاریای که کیفیت دارد نه کمیت. آن را پایه و اساس نهضتهای علمی خطاب میکند. در خوزستان سومین استان کشور از نظر جمعیت دانشآموزی اما وضع مدارس چالشی در حلقهای معیوب شده است. مدرسههای این استان در برابر پدیده فرسودگی تسلیم شدهاند. زندگی در مدرسههای این استان همچنان سیاه و سفید برفکی است و خبری از نسل «HD» و «FULL HD»ها نیست. دانشآموزان فراموش شدهاند، آنها که به مدرسه نمیروند، ناگزیر وارد کارهای سخت و خطرناک میشوند و امید به زندگی در آنها رنگ باخته است.
اپیزود اول؛ سقف درحال ریزش است
فعالیت مدرسه «حبیب قآانی» روستای کوت سیدصالح درسال ۳۲ کلید خورد. این مدرسه فرسوده است و نیمهجان. خطرناکتر اما سقف آن است که هر آن ممکن است بریزد و مدرسه را بیکلاه بگذارد. این مدرسه بیش از ۴میلیون تومان بدهی برق دارد و آموزشوپرورش زیربار پرداخت این مبلغ نمیرود. مکاتبههای متعدد با آموزشوپرورش برای نوسازی مدرسه و با اداره برق برای تسویه قبوض نتیجهای نداشت. آنها توپ را در زمین خَیّران و اهالی روستا میاندازند. درحالی که ۸۰درصد از اهالی روستا در زیر خط فقر به سر میبرند. آموزشوپرورش سال ۸۲ ساخت مدرسهای را درکنار مدرسه قدیم در مقطع راهنمایی آغاز کرد که قرار بود سال ۸۵ تحویل شود، اما در این مدت فقط ۲۰درصد پیشرفت فیزیکی داشت و درحد یک اسکلت فلزی باقی ماند. عضو شورای روستا و شهرستان کارون درباره مدرسه فرسوده این روستا میگوید: مدیر مدرسه از خود سلب مسئولیت کرد. زیرا این سقف درحال ریزش است. ما ماندهایم و این مدرسه فرسوده که نه زمین ورزشی برای بازی بچهها دارد و نه آبخوری. «جاسم حزباوی» که هر 14 فرزندش در این مدرسه درس خواندهاند، میافزاید: تردد دختران برای تحصیل در مدرسه راهنمایی به دلیل خاکیبودن راهها دشوار است. زیرا باید از گلولای رد شوند و ازسوی دیگر بچههای کلاس اولی ما در گرما سر کلاس میروند. باید از آموزشوپرورش پرسید آیا وظیفه شما فقط ساخت مدارس در کیانپارس و مناطق مرفهنشین اهواز است؟ حزباوی میافزاید: از نظر آموزشی در مضیقه هستیم و در بخشی از مناطق شهرستان حتی بچهها در کانتینر درس میخوانند. مسئولان محلی این روستا بلاتکلیف ماندهاند و پاسخی برای دانشآموزان و اهالی ندارند و تنها قولی که شورا و دهیاری میتوانند به مردم روستا بدهند، رنگآمیزی دیوارهای مدرسه، تعمیر آبسردکن و سرویس کولرهای آن است. دختران این روستا اما به دلیل کمبود فضای آموزشی در مقطع راهنمایی یا به «کوت عبدالله» میروند یا مجبور به ترک تحصیل میشوند. حدود ۸۰درصد دختران این روستا فقط تا مقطع ابتدایی درس میخوانند. زیرا خانوادهها امکان مالی تهیه سرویس ایاب و ذهاب را برای دخترانشان ندارند.
اپیزود دوم؛ مدرسهای که طویله شده است
«دوست دارم معلم شوم، اما نمیتوانم. زیرا که پس از کلاس ششم ترکتحصیل میکنم.» این را «زهرا»، دانشآموز کلاس پنجم روستای العوده از توابع غیزانیه اهواز میگوید. مدرسه 5 کلاسه شهدای العوده حدود یکدهه است که به حال خود رها شده است. در 10سال گذشته حدود 250 دختر به دلیل نبود مدرسه راهنمایی دخترانه ناچار به ترک تحصیل شدهاند. هماینک نیز تنها 10نفر از دختران با سرویسی که نصف هزینه آن را دهیاری روستا میپردازد، برای تحصیل به روستای «النزهه» میروند. داستان تحصیل دختران و حتی پسران در روستاهای صحینات، طویله کواکب، طویله حاج یاسر، چای ورشام و حلوه جامع از این هم بدتر است. مدرسه محقری که با همت ساکنان روستای حلوه جامع تأسیس شده، اینک به طویلهای برای گاو و گوسفندان تبدیل شده است و 25 دختر و پسر این روستا، مقطع ابتدایی را درکنار هم و در کانکسی به مساحت تقریبی سه در چهار متر میگذرانند. پسران نیز برای رفتن به مدرسه راهنمایی ناچارند، روزانه مسیری به طول 80کیلومتر را طی کنند. بقیه روستاها هم که اصلا مدرسه ندارند.
اپیزود سوم؛ دختران ترک تحصیل
«اسلامآباد سویسه» نام روستای بزرگی است که اهالی آن همیشه بوی گازهای شرکت توسعه نیشکر را حس میکنند. این روستا با طول 3/5کیلومتر در امتداد اتوبان اهواز- آبادان و فاصله 5کیلومتری از شهر کوت عبدالله واقع شده است. تنها مدرسه این روستا یک دبستان 6 کلاسه است که 3 کلاس آن عمری بیش از 30سال دارد. نبود مدرسه راهنمایی در روستا سبب شده است، دختران بعد از دوران ابتدایی ترک تحصیل کنند و دانشآموزان پسر نیز بهدلیل مشکلات رفتوآمد از ادامه تحصیل باز بمانند.«فاضل محنایی» دهیار این روستا ساخت جاده کندرو برای روستاییان اطراف اتوبان اهواز- آبادان را ضروری میداند و میافزاید: بهدلیل دوری مسافت مدارس، دانشآموزان روستا مجبور هستند این مسافت را روی شانه اتوبان پیادهروی کنند که جانشان را به خطر میاندازد.
اپیزود چهارم؛ ایستادهام چشم به راه
روستای «عوافی» با جمعیت 2هزارنفر در بخش غیزانیه، در شرق اهواز قرار دارد. مردم این روستا علاوه بر مشکلات فراوانی چون آب آشامیدنی، نبود فرصتهای شغلی و تحمل مشکلات فراوان ناشی از آلایندگی برخاسته از فعالیت حدود 100 چاه نفتی دچار مشکل کرده است، به دلیل وضع نامناسب تجهیزات و امکانات اولیه تنها مدرسه ابتدایی روستا هم زیرفشار هستند و شکایتها و پیگیریهایشان به سرانجام مطلوب نرسیده و این مشکل رفع نشده است. با وجود گذشت یکماه از سال تحصیلی ۹۴ - ۹۳ کلاسهای مدرسه ابتدایی روستای عوافی همچنان از داشتن تجهیزاتی ازجمله نیمکت محروم هستند و دانشآموزان دختر و پسر این واحد آموزشی برای حضور در کلاس درس مجبورند روی موکت یا زمین بنشینند و درس بخوانند.به گفته «نعیم حمیدی» كارشناس اجتماعی، محرومیت و وضع اسفبار مدرسه ابتدایی روستای عوافی با حدود 150 دانشآموز دختر و پسر برای افکار عمومی جامعه ما و استان خوزستان بسیار نگرانکننده است و نشان از وجود عامل آزاردهنده تبعیض در برخی مناطق دارد.
اپیزود پنجم؛ آمار دقیقی نداریم
خوزستان با داشتن ۹۸۰هزار دانشآموز سومین استان کشور از نظر جمعیت دانشآموزی است كه مشکلات زیرساختی و کمبود نیروی انسانی آن بیشتر به چشم میآید. سال گذشته دانشآموزان خوزستانی رتبههای دو رقمی بیشتری در کنکور کسب کردند، اما این رتبهها نیز نتوانست وضع آموزشوپرورش خوزستان را در بین دیگر استانها ارتقا دهد. مدیرکل آموزشوپرورش خوزستان با بیان اینکه آمار دقیقی از تعداد مدارس فرسوده در استان در دست نیست، میگوید: در بافتهای قدیمی، مناطق محروم و در مناطق حاشیهای شهرهای استان مدارس فرسوده وجود دارند.«محمد تقیزاده» میافزاید: آموزشوپرورش خوزستان ۲هزارو۳۰۰میلیارد ریال از صنایع و شهرداریهای خوزستان طلبکار است که تا پایان امسال ۲۰۰میلیارد ریال از آن محقق میشود.
اپیزود ششم؛ بیا که همدردیم
دوزبانهها آسیبدیده سیستمی که نیاز به ترمیم دارد، آنها نه بخشی از مشكلاند و نه بخشی از راهحل؛ ماندهاند میان زبان مادری و زبان رسمی. وزیر آموزشوپرورش پیشین تعداد دانشآموزان دوزبانه را 70درصد کل دانشآموزان کشور عنوان کرده بود. نعیم حمیدی، دراینباره میگوید: یکی از مشکلات اساسی تعلیم و تربیت درخوزستان موضوع دوزبانهبودن دانشآموزان است و باید به زبان مادری در آموزش مفاهیم توجه کرد که موجبات یادگیری سریع را فراهم خواهد کرد. درگذشته سالانه مبلغ 5میلیارد تومان برای اجرای طرحهای آموزشی در مناطق دوزبانه تخصیص یافت که البته جذب نشد. اما در 2سال اخیر این ردیف اعتبار بهطورکلی حذف شد.