شماره ۳۶۹ | ۱۳۹۳ سه شنبه ۱۱ شهريور
صفحه را ببند
دست شما درد نکنه؛ چرا زحمت کشیدین(3)

محمدمهدی پورمحمدی

در یادداشت‌های دیروز و پریروز به مصاحبه مدیرکل مکرم و معزز اداره محترم نظام‌های پرداخت بانک مرکزی درخصوص حق‌القدم پانصد تا‌ هزار تومانی و سود  34 درصدی پرداختی به کاربران بابت تراکنش ناموفق بانکی اشاره و دو مورد از رنج و فشاری که برخی از انواع تراکنش‌های ناموفق به کاربر بخت برگشته در سفر و حضر وارد می‌کند شرح داده شد.
 امروز بلایی که تراکنش ناموفق‌نما می‌تواند در بیمارستان‌ها بر بیماران و همراهان نازل کند را شرح می‌دهم و همین جا از شما خواننده عزیز تقاضا می‌کنم هر جا به اعصابتان مختصر فشاری وارد شد و نتوانستید ادامه دهید، رهایش کنید و به مطالعه ادامه ندهید.   مسئولان بانک مرکزی هم همین کار را می‌کنند و هیچ طوری هم
 نمی‌شود.   
فرض کنید، خدا کند که فقط فرض کنید -همین جا دعا می‌کنم که خدا نصیب هیچ کافر و مسلمانی نکند- فردی از سه ماه پیش برای عضوی از خانواده وقت عمل جراحی گرفته و طی این سه ماه با وام بانکی، قرض و قوله از دوستان و فروش برخی وسایل غیرضروری از قبیل فرش و یخچال و تلویزیون پول عمل را فراهم کرده، به بانک سپرده و حالا ساعت هشت و نیم صبح، بیمار در صندلی چرخدار نشسته و همراه پس از مراجعه به پذیرش بیمارستان و ارایه دستور پزشک جراح برای بستری کردن بیمار، به حسابداری مراجعه می‌کند.    می‌دانید که هر ساعت و هر لحظه در این شرایط چقدر برای بیمار حیاتی و برای همراهان استرس‌زا است.   همراه بیمار –که جهت رعایت اختصار از این به بعد به او همراه می‌گوییم- کارت بانکی خود را به حسابدار می‌دهد، حسابدار شماره رمز را می‌پرسد، همراه با توجه به توصیه‌های ایمنی با اشاره به حسابدار حالی می‌کند که خودش باید رمز را وارد کند و این کار پسندیده را هم انجام می‌دهد.   تا این‌جا کارها به خوبی و خوشی پیش رفته است، اما ناگهان همراه با پرینت تراکنش ناموفق که ذکرش قبلاً رفت مواجه می‌شود.   حسابدار یک کارتخوان دیگر را پیش می‌کشد و از وی می‌خواهد که دوباره کارت بکشد، غافل از آن‌که تراکنش قبلی در اصل ناموفق نبوده، وجه مربوطه از حساب همراه کسر شده و برگشت آن حالا حالا‌ها ممکن نیست و کارتخوان دومی پیام می‌دهد که موجودی کافی نیست.   حالا چطور این بیمار و همراه، اول؛  72 ساعت و بعد به مدت 3 روز و پس از آن به مدت بیست روز صبر کنند تا وجه مربوطه به حسابشان
برگردد.  
پذیرش بدون مبلغ پیش‌پرداخت ممکن نیست و بیمار بدحال دوباره به خانه برمی‌گردد.   از این به بعد همراه به غیراز پرستاری از بیمار بدحال، مشغله ‌دیگری نیز پیدا کرده و با اضطراب، همان روند قبلی که دیروز و پریروز شرح دادم را باید طی کند تا پولش را از فضای سایبری به حسابش برگرداند.   
بیمار بخت‌برگشته 19 روز بیشتر دوام نمی‌آورد و قبل از آن‌که شاپرک پولش را پس دهد، جان به جان آفرین تسلیم می‌کند.   خانواده بیمار که از همان روز اول با گرفتن شماره 29911-021 و فشار دادن دکمه‌های مختلف از عدد و رقم گرفته تا ستاره و مربع، یک کد رهگیری هفت رقمی دریافت کرده‌اند این روزها وقت و حوصله و دل و دماغ پیگیری کار و سر و کله زدن با تلفن هوشمند زبان نفهم شاپرک را ندارند و تمام وقت مشغول خاکسپاری، مراسم ختم، سوم و هفتم و... هستند.   به همه گفته‌اند که متوفی بر اثر نیش مرگبار عقرب جراری که خود را به شکل شاپرک درآورده، دار فانی را وداع گفته است.  
منزل متوفی شلوغ است و در هفتمین روز درگذشت قربانی این سیستم از مدافتاده، قدیمی، فشل و ناکارآمد؛ اقوام، دوستان و آشنایان دور و نزدیک برای عرض تسلیت و سرسلامتی به بازماندگان می‌آیند و پس از قرائت فاتحه و برخی با قرائت فاتحه و یک حزب از کلام‌الله مجید، و نیز تناول خرمای شکم‌پر، حلوا، شربت، میوه و قهوه، مجلس را ترک می‌کنند.   مداح مشغول مرثیه‌خوانی، گرم کردن مجلس و انتقال مراتب تأثر و تألم از سوی شرکت‌کنندگان به صاحبان عزا و مراتب تشکر و قدردانی از سوی بازماندگان به شرکت‌کنندگان است.  
داستان با همین حزن و اندوه ادامه نمی‌یابد و اتفاقی رخ می‌دهد که حال و هوا و جو مراسم به‌طورکلی تغییر می‌کند.   به دنبال رسیدن یک پیامک به فرزند ارشد متوفی که قبلاً او را به نام همراه و اکنون او را با نام صاحب عزا می‌شناسیم، یادداشتی به دست مداح داده می‌شود.   وی نوحه‌خوانی را قطع می‌کند، نگاهی به یادداشت می‌اندازد و خطاب به حاضرین می‌گوید:   حاضرین به اطلاع غایبین برسانند که هم اکنون پیامکی از بانک طرف حساب آقای صاحب رسیده و اطلاع داده است که مبلغ‌هزار تومان بابت حق‌القدم به خاطر تراکنش ناموفقی که در حسابداری بیمارستان در بیست و پنج روز پیش داشته‌اند، به حساب ایشان واریز شده است.   وی شرکت‎کنندگان را که از این خبر مسرت‌بخش به هیجان آمده و سر و صدا راه انداخته‌اند، و خصوصاً جیغ‌های بخش خواهران و کِل کشیدن آنها دارد مجلس را از نظم خود خارج می‌کند به آرامش دعوت می‌نماید و درحالی‌که ماشین حساب خود را از جیب پالتویش درمی‌آورد و مشغول فشار دادن دکمه‌های آن می‌شود، می‌گوید:   خواهران و برادران به احترام مجلس، سکوت را رعایت کنید و بگذارید بقیه خبر را هم به اطلاع شما عزاداران عزیز و خانواده معزّا برسانم.   از آن‌جا که مبلغ تراکنش ناموفق در بیمارستان ده‌میلیون تومان بوده، ده‌میلیون تومان ضربدر سی و چهار تقسیم بر صد، دوباره تقسیم بر سیصد وشصت و پنج، می‌کند به عبارت نه‌هزار و سیصد و پانزده تومان...    بعله قرار است به ازای هر روز خواب پول تراکنش ناموفقی که منجر به درگذشت آن عزیز از دست رفته شد، از طرف بانک مربوطه این مبلغ به حساب صاحب عزا ریخته شود.  
دهان عزاداران باز مانده، چشم‌هایشان گرد شده و از شنیدن این خبر مسرت‌بخش خشکشان زده و مات و مبهوت مانده‌اند که موقع خروج باید تبریک بگویند یا تسلیت.   خواننده مجلس که از نوع دوگانه‌سوز است و مراسم شادمانی را هم می‌تواند به همان خوبی مراسم ختم برگزار کند، مدعوین را از حالت بلاتکلیفی درمی‌آورد و خیلی با احتیاط و نرم اول با بشکن ریز و ریتمیک آغاز می‌کند و خطاب به بانک مرکزی چنین می‌خواند:   دست شما درد نکنه/ چرا زحمت کشیدین/ ما که راضی نبودیم/  حالا که زحمت کشیدین/ چرا بیشتر ندادین/ چرا ویلا ندادین/ کنار دریا ندادین/...    فامیل معزّا به سرعت مشغول جمع‌آوری بنرهای عرض تسلیت که از طرف آشنایان دور و نزدیک و همکاران رسیده و کلیه نشانه‌های حزن و اندوه در مجلس و تعویض آن‌ها با کاغذهای رنگی، ریسه‌های چشمک‌زن و چراغانی می‌شوند.   سینی‌های حلوا و خرماهای شکم‌پر و گلاب‌پاش‌ها برده و دیس‌های نقل و شیرینی آورده می‌شود.   عکس عبوس مرحوم مغفور در یک قاب عکس سیاه مزین به نوار مشکی با یک عکس خندان در سواحل آنتالیا تعویض می‌شود.   شرکت‌کنندگان در مجلس چنان به هیجان می‌آیند که ادامه ماجرا موجب قیچی و حذف این قسمت از یادداشت خواهد شد.   دستگیری چند نفر از شرکت‌کنندگان که از شدت هیجان عنان اختیار از دست داده و با داد و هوار و حرکات موزون و سر و صداهای ناموزون مزاحم همسایگان و اهل محل شده بودند و آزادی با قید ضمانت و وثیقه، پایان‌بخش این پاراگراف است.  
در یادداشت و احتمالاً در یادداشت‌های آتی تجربیات جهانی درباره کارت‌های بانکی و پیشنهادهایی درخصوص پیشگیری از گرفتار شدن در مخمصه‌های اینچنینی به کاربران ارایه خواهد شد، ان‌شاءالله.  


تعداد بازدید :  228