حسن انوشه استاد ادبیات
توان کرد با ناکسان بدرگی
ولیکن نیاید ز مردم سگی
اشعار سعدی پر است از آموزههای انسانی و رفتارهایی را مدنظر قرار میدهد تا جامعه سالمتر و انسانیتری داشته باشیم. این بیت، آخرین بیت از یک شعر هفتبیتی است که بیاغراق میتوان گفت یکی از آموزندهترین اشعار سعدی است.
این شعر هیچ نیازی به توضیح و تفسیر ندارد و چنان واضح انسانیت را توصیف میکند و بر رفتار غیرانسانی، منتقد است که وقتی تمام شعر را بخوانید خواهید دید به چه سادگی و چه روانی انسان در این ابیات توصیف شده است. در این بیت سعدی تأکید میکند که میتوان با آدمهای ناخلف و بدکردار، رفتاری از دیگر نوع داشت اما آن رفتار نباید در جامعه انسانی، رواج داشته باشد.
سعدی علیهالرحمه در این شعر میگوید:
سگی پای صحرانشینی گزید
به خشمی که زهرش ز دندان چکید
شب از درد بیچاره خوابش نبرد
به خیل اندرش دختری بود خرد
پدر را جفا کرد و تندی نمود
که آخر تو را نیز دندان نبود؟
پس از گریه مرد پراگنده روز
بخندید کای مامک دلفروز
مرا گرچه هم سلطنت بود و بیش
دریغ آمدم کام و دندان خویش
محال است اگر تیغ بر سر خورم
که دندان به پای سگ اندر برم
داستان این است که سگی پای بادیهنشینی را چنان گاز میگیرد و زخمی بر وی وارد میآورد که خواب از چشمان او میرباید. دختربچه بادیهنشین با همان زبان بچگی اعتراض میکند که مگر تو دندان نداشتی که سگ را چنان کنی که با تو کرد؟ مرد میگوید: من هم توان مقابله به مثل داشتم و هم امکاناتش را اما بر خودم دریغم آمد که همان کاری را انجام دهم که حیوان انجام داده است و حتی اگر تمام دنیا بر من فشار آورد که چنین کنم و اگر تیغ برمن بکشند، محال است چنین کنم زیرا:
توان کرد با ناکسان بدرگی
ولیکن نیاید ز مردم سگی
سعدی تیر خلاص اخلاقی را در این بیت رها و به همه ما یادآوری میکند که با بداخلاقان، میتوان بد رفتار کرد اما اگر انسان، انسان باشد، رفتار حیوانی از او سر نمیزند و در اتباطات اجتماعی نباید مانند حیوان رفتار کرد. بهنظر من یکی از زیباترین اشعار سعدی همین ابیات است و او انسانیت را خیلی خوب در این شعر توصیف میکند. سعدی تأکید دارد که انسانیت، انسانیت است و حیوان، حیوان است و هرکدام خصلتهای خاص خود را دارند و آنها که پای مردمان را میگیرند، به ظاهر انساناند.
اگر انسانیت باشد، دیگر نمیتواند پای افراد دیگر را بگیرد و شفقتی نداشته باشد، رحم نداشته باشد و همین رفتارهاست که آدمیان را از حیوان جدا میکند.
انسان اگر انسان شد، اعمال حیوانی سزاوار او نیست، متاسفانه امروزه بهراحتی افراد از این حیطه خارج میشوند و این ابیات سعدی را مدنظر ندارند و به یکدیگر پرخاش میکنند و به قول عامه جامعه، یقه یکدیگر را میگیرند؛ این رفتار، رفتار انسانی نیست و سعدی در این ابیات به همین موارد توجه داشته است.