شماره ۳۶۸ | ۱۳۹۳ دوشنبه ۱۰ شهريور
صفحه را ببند
بیایید زیر یک سقف جمع شویم

هوشنگ مرادی  کرمانی نویسنده

آرزویی که امروز می‌خواهم از آن سخن بگویم درباره نویسندگان است. یک آرزوی زیبا برای کسانی که می‌نویسند. می‌خواهم درباره کنار هم جمع شدن صحبت کنم. می‌خواهم از چتری سخن بگویم که در خیلی از موارد بر سر همه ما با هر نوع فکر و قلمی که داریم، قرار نگرفت.  برای سخن گفتن از این آرزو باید از کتاب «چهره‌ها» یاد کنم. کتابی که بیست و چند‌ سال پیش به قلم خانم مریم زندی نگاشته شد.
سعی زندی بر آن بود تا در آن کتاب هنرمندان اهل قلم را کنار هم جمع کند. از «جلال همایی» گرفته تا شاملو، «اخوان»، من و دیگر دوستان. «زندی» برای تکمیل کردن کتابش به عکس تک‌تک کسانی‌که در آن کتاب نامی از آنها آورده شده بود احتیاج داشت. در همان موقع خیلی از دوستان نویسنده، عکس خود را در چاپخانه و قبل از اتمام مراحل چاپ بیرون کشیدند. خیلی‌ها هم البته ماندند و کتاب شد یکی از مجموعه‌های کم‌نظیر که بسیاری از چهره‌های ادبی ایران را در دل خود جا داده بود. در «چهره‌ها» درباره کنار هم جمع شدن اهل قلم و کنار هم بودنشان هم مقاله‌ای به چاپ رسید. زندی به‌عنوان گردآورنده کتاب، از این کنار هم جمع شدن‌ها خاطرات بسیار تلخی دارد.  خیلی‌ها گفتند چون در این کتاب عکس فلانی هست من نیستم یا اگر قرار است عکس مرا کار کنید عکس فلانی را باید از این کتاب خارج کنید. زندی در مقدمه آن کتاب سوال جالبی مطرح می‌کند مبنی بر این‌که چرا ما اهل قلم، حتی نمی‌توانیم زیر یک سقف کاغذی جمع شویم (اشاره به کتابش). ظاهرا هر کدام از ما نویسندگان به گوشه‌ای پرت شده‌ایم، آن هم به خاطر مسائلی...  
من هم در این مجال می‌خواهم به نوبه خود آرزو کنم دیوارهایی که ما(نویسندگان) بین خودمان ایجاد کرده‌ایم از بین برود، کنار رود و دیگر اطراف ما را نگیرد. می‌شود همه را کنار هم جمع کرد.  نویسندگان کسانی‌اند که قلم به دست می‌گیرند و با مردم ارتباط برقرار می‌کنند. نویسندگان رابط عاطفی میان مردمان هستند. بنابراین چطور ممکن است با یکدیگر صمیمیت و ارتباط
نداشته باشند.  البته منظور من این نیست که همه باید مثل هم فکر کنیم. هر کسی باید فکر خودش را داشته باشد و در عین حال دیگری را بپذیرد، دیگری را در کنار خود قبول کند. در کشوری مثل ایران با قومیت‌ها و سلایق مختلف این تفاوت داشتن‌ها طبیعی است.  اما می‌شود همه را دوست داشت، با کسی دشمنی بی‌جهت نکرد و مجیز کسی را هم نگفت.  
می‌خواهم باز هم آرزو کنم. می‌خواهم آرزو کنم هیچ‌کدام از دوستان اهل قلم در وضعیتی قرار نگیرند که به فکر و قلمشان لطمه‌ای وارد شود.
آرزو می‌کنم همه دوستانم سالم باشند و زندگی شادمانه‌ای داشته باشند، گرچه آرزوی محالی است این آرزو. آرزو می‌کنم موقعیتی فراهم شود تا دوباره گرد هم جمع شویم. آرزو می‌کنم دولت یازدهم و دیگر دولت‌ها، فضایی را فراهم کنند تا همه ما با وجود موقعیت فکری متفاوت، احساس واحدی نسبت به هم، به کودکان‌مان و به ایرانمان داشته باشیم. این همان احساس همزیستی و مهری است که از لابه‌لای سطور به مخاطب می‌رسد. ما به‌عنوان نگارندگان آن سطور باید که یکدیگر را دریابیم. می‌خواهم آرزو کنم تمام نویسندگان سرزمینم با دلی خوش بنویسند. منظور همه آنها است. از آن دانش‌آموز 12ساله که در کلاس‌های آزاد یا در فرهنگسراها مشغول نوشتن است تا دوستان نود و چند ساله‌ام
در فرهنگستان.


تعداد بازدید :  161