اگرچه آتشسوزی بهعنوان یک پدیده علمی در برخی از ماههای سال در جنگلها اتفاق میافتد و این امر در تمام دنیا عمومیت دارد ولی تعدد و میزان خسارت ناشی از آن در عرصههای طبیعی ایران بسیار چشمگیر است. حتی نحوه آتشسوزی و زمان آن خبر از عمدی بودن این اتفاق از سوی زمینخواران و شکارچیان غیرمجاز میدهد. اکثر آتشسوزیها در جنگلهای گلستان رخ میدهد. سوءمدیریت و سوءاستفادههایی که مردم از بحث عدم نظارت دقیق دستگاههایی مثل سازمان حفاظت محیطزیست و منابع طبیعی و دیگر سازمانها میکنند باعث شده تعدد این قبیل آتشسوزی در عرصههای طبیعی افزایش یابد. پارک ملی گلستان که یک منطقه تحت حفاظت است و یک ذخیرگاه مهم ژنتیکی به شمار میرود سالهاست که طعمه حریق میشود، که اکثرا هم دلایل انسانی دارد. اساسا این درست است که در فصل تابستان که رطوبت خاک بسیار پایین است با وزش باد آتشسوزیهای طبیعی در این جنگلها رخ دهد اما همین موضوع دستاویزی شده برای شکارچیان غیرمجازی که به واسطه تعداد پایین نیروهای منابع طبیعی و محیطزیست از این موضوع استفاده کرده و با آتشزدن قسمتی از جنگل، محیطبانان و جنگلبانان را مشغول اطفای حریق کرده تا در آنسوی دیگر جنگل بتوانند به راحتی دست به شکار حیواناتی چون پلنگ، خرس و قوچ زنند.
اما ماجرا به همین جا ختم نمیشود دسته دیگری از آتشافروزان وجود دارند که طعمههای خود را منوط به چندتا حیوان نگونبخت نمیکنند بلکه خوراکشان خود جنگل و زمینهای فوق با ارزش آنجاست. این عده که شغلشان زمینخواری است با آتشافروزی در جنگل اقدام به تصرف زمین و کاربری اراضی میکنند و چون معمولا جزو افراد با نفوذ هستند تاکنون اقدام عاجلی جهت جلوگیری از این پدیده صورت نگرفته است.
تقریبا از اردیبهشت تا مهر بخش عمدهای از نیروهای خادم حفاظتی سازمان محیطزیست و منابع طبیعی و جنگلداری در جنگلهای گلستان مشغول خاموش کردن آتش آن هم با بیل و شن هستند و از آنجایی که هیچ وسیله مدرن و تجهیزات روز دنیا برای اطفای حریق و حتی یک بالگرد مخصوص اطفای حریق وجود ندارد، طبیعی است که با یک آتشسوزی کوچک هزاران هکتار از جنگلهای هیرکانی گلستان نابود شود. درسال 93 جنگل گلستان طی دو ماه، هشت بار طعمه حریق شده است و هر بار قسمت بزرگی از ذخایر ژنتیکیاش از بین رفته است که بزرگترین آن 800هکتار بود که قربانی آتشسوزیهای
پی در پی شد. اگرچه وضع سال 94 نسبت به سال گذشتهاش بسیار بهتر بود اما صورت مسأله را نمیتوان نادیده گرفت که با همین امکانات اندک و تکیه بر بسیج عمومی و ابزارهایی مانند بیل و سطل آب نمیتوان نه جلوی بلایای طبیعی را گرفت و نه سدی بزرگ مقابل سودجویان ساخت.