وحید  میرزایی طنزنویس

با توجه به طوفان اخیر تهران، در ستون شهرونگ امروز قصد داریم به واکاوی این پدیده طبیعی که غیرطبیعی و بدون پالپش هم در کشور ما کم نیست، بپردازیم.
حالا طوفان یا توفان بالاخره
 این آقای حداد عادل دقیقا چکار می‌کند در فرهنگستان ادب و هنر فارسی؟جدیها! خب بابا بنشینید تکلیف ما را با برخی از این لغات موج‌سوار مشخص کنید. الان ما بخواهیم از کلمات باتری، طوفان یا اتاق در یک نامه یا مطلب استفاده کنیم، مانده‌ایم «ت»‌اش را با دسته بنویسیم یا بدون دسته؟ والا.
تشریح کلمه‌ای به نام توفان
این کلمه از دو بخش«تو» و «فان» تشکیل شده است. کلا یعنی «توی فان». «تو» به معنای درون و «فان» به معنی شاد، سرگرمی، هپی و از این دست رفتارهای ضد اخلاقی، خلاف عرف و همسو با غرب. درواقع این ترکیب بدین معناست که چیزی یا اتفاقی گند می‌زند توی فان آدم. مثلا وقتی طوفان می‌آید روز شاد و فان ما را خراب می‌کند.
پیش‌بینی طوفان
پیش‌بینی این‌که طوفان چه زمانی می‌آید حتی دقایقی پیش از آن غیرممکن است. لذا ما به‌عنوان رسانه از کارشناسان محترم سازمان هواشناسی از طرف ملت ایران بابت توقع بی‌جایمان عذرخواهی می‌کنیم. کسانی هم که انتظار دارند رئیس سازمان عریض، کلفت و طویل هواشناسی به جای این‌که هوا را شناسایی، دستگیر و تحویل قانون دهد، برود بالای خرپشته سازمان، انگشت سبابه‌اش را تف‌مالی کند، بگیرد سمت باد، آن ورش که خشک شد اعلام کند از همان ور طوفان می‌آید.
چرا حالا طوفان تهران؟!
از همان ساعات اولیه طوفان تلاش‌های زیادی برای انتخاب نام مناسب و در خور شأنی برای این طوفان صورت گرفت. ما خودمان تصور می‌کردیم با توجه به اسامی که روی طوفان‌های کشور مستکبر آمریکا می‌گذارند، ما هم برای مقابله با جنگ نرم آنان- که چقدر گفتیم رویش را سلفون بکشید، بیا، هوا خورد، سفت شد- و به قول عابدینی مجری گفت‌وگوی ویژه خبری شبکه دو، دسیسه‌های قرارگاه استکبار غرب، نام بومی‌سازی شده‌ای برای این طوفان انتخاب کنیم. مثلا در مقابل نام طوفان «کاترینا» اسم طوفانمان را بگذاریم «طوفان ظریف». بعد با خودمان گفتیم طوفان که ظریف نمی‌شود. این ظریف همه‌اش می‌خندد و خوش‌روست. طوفان وحشتناک است. طوفان تخریب می‌کند. طوفان همه درختها را می‌اندازد. طوفان باید داد بزند و سر و صدا کند. باید یک اسم بامسماتری انتخاب شود. البته ما پیشنهاد اسم دادیم که دوستان نپذیرفتند و گفتند ممیزی چاپ دارد. یا مثلا آنها اسم طوفانشان را گذاشته‌اند «سندی» و درواقع با گذاشتن نام طوفانشان به نام یک خواننده لس‌آنجلسی و کاباره‌ای، قصد تضعیف فرهنگ ایرانی تا حد همان خواننده معلوم‌الحال را داشته‌اند. حالا ما برای مقابله با آنها نام طوفانمان را بگذاریم «طوفان علیرضا افتخاری» یا مثلا «طوفان حامد زمانی.» خلاصه یک جوری مقابله کنیم دیگر. مثل ماست همدیگر را نگاه نکنیم.
طوفان عاطفی
این نوع طوفان خیلی بد کوفتی است. ابتدا آدم را آرام آرام به ساحل امن عشق و محبت می‌کشاند و اسیر و وابسته می‌کند. بعد تازه رسیدی به آنجایش که: «عزیزم حالا اسم بچمون رو به نظرت چی بذاریم؟» که لب ساحل طوفانی می‌شود و یکهو می‌بینی پدرش می‌آید زارت می‌خواباند زیر گوشت که «تو لب ساحل عشق و محبت با دختر من چه غلطی می‌کنی؟ سربازی هم که نرفتی هنوز، کار هم که نداری، خونه هم که یخده.» هیچی دیگر، دخترش را نمی‌دهد به آدم! حالا در آن وضعیت طوفان عشقی- عاطفی، بیژن خاوری می‌آید لب ساحل، می‌خواند:  «یاد تو در دل من طوفان به پا می‌کنه/ تا ساحل زندگی با من شنا می‌کنه.»
طوفان اقتصادی
این نوع طوفان سالی یک مرتبه، بعضا شده چند مرتبه، در کشور ما رخ می‌دهد. مردم به این طوفان‌ها عادت کرده‌اند و هنگامی که طوفان اقتصادی با سرعت 3000‌میلیارد تومان به وقوع می‌پیوندد درحالی‌که یارانه نقدی را دریافت کرده‌اند، برگشته به دوربین لبخند زده و کلا از مسئولان دولت رواج‌دهنده یارانه تشکر می‌کنند. یعنی چارهای هم ندارند چون آنها به دوربین لبخند هم نزنند، باز اتفاق خاصی نمیافتد و طوفان کار خودش را می‌کند.
خداییش این بخش آخر نهایت لایه‌های پنهان در رساندن مفهوم بود. لفافه طور. ما نیز بهتر است تا دچار این نوع طوفان نشده‌ایم ستونمان را در همینجا به پایان برسانیم. تا بعد.