شماره ۶۵۲ | ۱۳۹۴ چهارشنبه ۱۱ شهريور
صفحه را ببند
آموزش درست، کم‌هزینه‌ترین راه مقابله با بحران
جامعه هدف برای آموزش تعریف نشده است

| فروغ فکری |  آموزش مقابله با بحران در ایران، گویا تنها آموزش مقابله با زلزله است که آن هم به ایستادن در گوشه دیوار و رفتن زیرمیز و فاصله گرفتن از شیشه‌ها خلاصه می‌شود و این چیزی است که حالا سال‌ها در زمان‌های به‌خصوصی در مدارس و مانورهای گوناگون بر آن تأکید شده است. با این وجود اگر از هر یک از مردم شهر درخصوص چگونگی مواجه با بلایای طبیعی گوناگون بپرسیم، هیچ‌یک نحوه مقابله درست با آن را نمی‌دانند. چنانچه این امر به واقع هنگام وقوع سیل در شهر تهران دیده شد و گویی مردم حتی نمی‌دانستند که باید در موقعیت بارش شدید باران از بستر رودخانه دوری کنند و اینجاست که ضعف گسترده در پیکره آموزش همگانی خود را نشان می‌دهد. ضعفی که از کودکی آغاز می‌شود و در سنین بالا به اوج خود می‌رسد.
مردم مطالبه نمی‌کنند
در این میان جمعیت هلال‌احمر متولی کارگروه امداد و نجات و آموزش همگانی است. کارگروهی که باید در آن، با همراهی سایر سازمان‌ها و ارگان‌ها، طرح‌ریزی مباحث آموزشی صورت گیرد و البته همواره در ارایه و عملیاتی‌شدن طرح‌های آموزشی، این جمعیت جای سایر ارگان‌ها را خالی می‌داند و از سوی دیگر انتقاداتی نیز   از این حیث وارد است که آنچنان که باید و شاید در حوزه ارایه طرح‌های آموزشی موفق عمل نکرده ایم. در میان این دو بحث اما بسیاری از کارشناسان نقش کمرنگ مردم و عدم مطالبه‌گری آنان را ازجمله اصلی‌ترین عوامل موثر در این زمینه می‌دانند. چنانچه حمیدرضا اسکاچ، کارشناس حوزه مدیریت بحران به «شهروند» می‌گوید: «بحث آموزش مثلثی است که سه رأس دارد یک رأس جمعیت هلال‌احمر است، رأس دیگر سایر سازمان‌ها و رسانه‌ها هستند و رأس سوم که اتفاقا دارای اهمیت بسیار زیادی است خود مردم هستند. مردم باید مطالبه کنند، نه آن‌که بی‌خیال از کنار امری به این مهمی بگذرند. این حساسیت در بین مردم ما وجود ندارد. هرچند این امر مسئولیت مسئولان را کم نمی‌کند اما باید بدانیم که جمعیت پتانسیل محدودی دارد. کشور ما وسیع و متنوع است و این‌بار گران به راحتی به دوش کشیده نمی‌شود و از این‌رو مشارکت جدی‌تری را می‌طلبد.» یکی از موارد اصلی موفقیت مدیریت بحران در سایر کشورها نیز بر پایه همراهی مردم و مطالبه‌گری آنهاست. اسکاچ نیز با اشاره به  تجربه سایر کشورها، پیشرفت آنها را بر مبنای «مدیریت بحران جامعه‌محور»  دانسته و می‌افزاید: «می‌توان به تجربه ارزنده کشورهای پیشرویی مثل هند، پاکستان، کانادا، آمریکا، ترکیه و برخی کشورهای اروپایی اشاره کرد که آنها مخاطرات محتمل خود را شناسایی کرده‌ و با استراتژی به «مدیریت بحران جامعه‌محور» پرداخته‌اند. براساس مطالعاتی که در این راستا انجام داده‌ایم، اغلب قریب به اتفاق این کشورها با حساس‌سازی جامعه شروع کردند و همین هم عاملی شده تا نتیجه مطلوب را کسب کنند، چراکه مردم جامعه با جدیت با مقوله بحران و مقابله با آن مواجه شدند و همین هم عاملی شد تا نتیجه مطلوب هنگام بحران ایجاد شود.» لازمه حضور مردم در این حوزه اما پیش از هر چیز در این است که جامعه هدف به‌درستی برای این امر تعریف شود و اما هنوز تعریف درستی از جامعه هدف در حوزه آموزش وجود ندارد و همین مورد هم عاملی شده است تا آموزش‌ها به شکلی جسته و گریخته و دوره‌ای باشند. انتخاب و جداسازی جامعه هدف در گام نخست می‌تواند نظم و ترتیب مناسبی را به مقوله آموزش دهد و درنهایت نیز می‌تواند عاملی باشد برای آن‌که هنگام بحران هر گروه بتواند با دقت و جدیت وارد عمل شود. چنانچه اسکاچ نیز بر این امر تأکید کرده و می‌گوید: «در حوزه آموزش در گام نخست با این مشکل مواجهیم که گروه هدف مشخصی نداریم. به این ترتیب گروه‌های هدف باید شناسایی شوند. برای هر گروه هدف، باید روش کار و عناوین متناسب با خودشان طراحی شود و نباید یک نسخه را برای عامه مردم تجویز کرد. مشکل دوم در روش‌ها و ابزار است که این روش‌ها باید عام و متنوع باشند. تمام این موارد اما ارتباط تنگاتنگی با پذیرش و اهتمام دستگاه‌های مختلف دارد. مثلا برای آموزش دانش‌آموزان باید آموزش‌وپرورش در را باز کند و مشارکت و فعالیتی در این راستا وجود داشته باشد و این درخصوص تمامی سازمان‌ها و ارگان‌ها مطرح است. حال آن‌که ما شاهد چنین چیزی در ارگان‌ها و سازمان‌هایمان نیستیم».
جای خالی آموزش در مدارس
بچه‌ها در مدارس آموزش خاصی نمی‌بینند و این را می‌توان در صحبت با آنها و در مقاطع سنی گوناگون دید. این عنوان برایشان غریب است و برخی از آنها حتی از شنیدن برنامه آموزشی مقابله با بحران تعجب می‌کنند و این درحالی است که بهترین زمان برای نهادینه‌کردن آموزش، سنین کودکی و نوجوانی است.‌ هاله ازجمله کسانی است که آموزش مقابله با بحران برایش عنوان غریبی است. او دانش‌آموز مقطع سوم دبیرستان است و به «شهروند» می‌گوید: «تا به ‌حال آموزش‌های مقابله با بلایای طبیعی در مدرسه نداشته‌ایم و هیچ‌وقت حتی صحبتی هم از آن نشده است مگر یک روز در ‌سال که زنگ زلزله در مدرسه زده می‌شود، حرف دیگری در این خصوص نیست.» سینا هم که امسال پایه سوم دبستان را سپری کرده مانند ‌هاله با این موارد ناآشناست و می‌گوید:   «امسال فقط یک روز اومدن و گفتن وقتی زلزله اومد برید زیر میز و دستاتونو بگیرید رو سرتون و ما هم این کارو انجام دادیم. بعدم بردنمون تو حیاط و از کارامون تو حیاط و کلاس عکس انداختن.»  صحبت‌های ارشیا که دانش‌آموز مقطع هفتم است نیز مانند سایرین است و او هم می‌گوید که دو یا سه بار در ‌سال گذشته، تنها آموزش‌های مقابله با زلزله از قبیل زیر میز رفتن و... را به آنها داده‌اند. خانم میرزایی هم معلم پنجم دبستان است. او هم آموزش‌های فعلی را دارای نقص دانسته و می‌گوید: «آموزش مقابله با بحران به آموزش‌های مقابله با زلزله خلاصه شده و تا آن‌جا که من اطلاع دارم یک بخشی از کتاب علوم مقطع پنجم دبستان تحت‌عنوان «زمین ناآرام» به مقوله زلزله و مقابله با آن می‌پردازد و در سایر مقاطع چنین چیزی ندیده‌ام. البته آموزش‌های کتاب هم نقص‌هایی دارد و معلمان خود باید آن را بسط داده و بچه‌ها را با شرایطی که ممکن است با آن مواجه شوند، روبه‌رو کنند و اما در هر حال به جز این فصل در کتاب پنجم و مانورهای مقطعی چیز دیگری ندیده‌ام.»
 این امر درحالی است که برخی طرح‌ها برای مقاطع تحصیلی گوناگون طراحی شده اما در عمل این طرح‌ها در محدوده مشخص و از طرفی به صورت دوره‌ای عملیاتی می‌شوند و همین هم عاملی شده تا نتوان به نتایج آنها دل بست. چنانچه اسکاچ هم بر این امر تأکید می‌کند: «این طرح‌ها بسیار محدود و موقتی است و یک سالی یک طرحی آغاز می‌شود اما بعد از آن‌ سال صرفا اسمش می‌ماند اما طرح فعال و عملیاتی نمی‌شود. اما به‌تازگی شاهد یک‌سری فعالیت‌ها هستم و اخیرا جلساتی در معاونت آموزشی پژوهشی جمعیت هلال‌احمر و با حضور افراد متنوع و باتجربه برگزار می‌شود که افراد گرد هم می‌آیند و برای یک جهش و با رویکرد جدید برنامه‌ریزی می‌کنند. افرادی که به زحمت می‌توان آنها را یک‌جا جمع کرد، باانگیزه دور هم جمع شده‌اند و روی گروه‌های هدف و روش‌ها مطالعه می‌کنند که این اتفاق بسیار خوبی است که نتایج آن را به‌زودی می‌توان دید. البته آنچه اجرایی‌شدن آن را ضمانت می‌کند، متعهدشدن سازمان‌ها و دستگاه‌های مختلف است که دست به‌کار شوند و به این نتیجه برسند که آموزش درست، کم‌هزینه‌ترین راه مقابله با بحران است.»

برخی طرح‌ها برای آموزش مقابله با بحران

هلال‌احمر
طرح کانون غنچه‌های هلال در مهدکودک‌ها‌ و مدارس دبستانی و طرح‌هایی برای کانون دانش‌آموزی و دانشجویی به صورت ملی به‌اجرا در آمده است که در این طرح‌ها افراد پایین 29‌سال آموزش می‌بینند و اکنون بیش از 3هزار کانون در سراسر کشور وجود دارد که در حدود دو‌میلیون نفر در این کانون‌ها به صورت سازمان‌یافته آموزش‌های اولیه دیده‌اند و در حدود 50‌هزار نفر نیز به آموزش‌های تخصصی دست یافته‌اند.

سازمان بهزیستی
طرح محب: این طرح به منظور پیشگیری و کاهش بروز مشکلات روانی- اجتماعی در بلایای طبیعی توسط سازمان بهزیستی تحقق می‌یابد. در اجرای این طرح سعی بر آگاه‌سازی همگانی با آموزش مهارت‌های زندگی به‌ویژه مدیریت استرس است تا مردم محله‌ها را به‌گونه‌ای توانمند کند تا پروژه‌های مدیریت بحران را قبل از حادثه تدوین کنند. گسترش طرح محب و مدیریت بحران باید به‌صورت لایه‌ای در تمام مجموعه بهزیستی اجرا شود تا منطق رفتاری، بهینه‌سازی و اثربخشی خود را در سطح جامعه نشان دهد.

سازمان مدیریت و پیشگیری از بحران

تئاتر آموزشی در مدارس: در راستای توانمندسازی مدارس جهت مقابله با حوادث طبيعی و همچنين ارتقای تعامل و اشتراك مساعی پايدار، سند همكاری في‌مابين اين سازمان و سازمان آموزش‌وپرورش شهر تهران منعقد شده که براساس آن حساس‌سازی و بسترسازی آموزش‌های مورد نظر (آمادگی در برابر زلزله و پياده‌سازی سيستم مديريت بحران) در دانش‌آموزان مقطع اول راهنمايی مدارس پسرانه و دخترانه شهر تهران برگزار شده است و پس از بررسی علمی و فنی برنامه و نمايشنامه گروه هنری، چندين برنامه آزمايشی تئاتر در مدارس اجرا شد و درنهايت پس از سنجش و ارزيابی اثربخشي آنها مراتب تعميم اجرای نمايش در ديگر مدارس شهر تهران اتخاذ شده است.
داوطلب واكنش اضطراري محله (دوام): سازمان پيشگيري و مديريت بحران شهر تهران مصمم به اجراي پروژه ايجاد گروه‌هاي داوطلب واكنش اضطراري در سطح محلات شهر تهران شده است. در اين طرح داوطلبان پس از طي دوره‌هاي آموزشي مرتبط با بحران و مديريت آن شامل امداد و نجات، كمك‌هاي اوليه، اطفای حريق و... گروه داوطلب واكنش اضطراري محله«دوام» را تشكيل مي‌دهند.
متقاضيان پس از اداي سوگند به‌طور رسمي وظايف خود را در قالب اين گروه‌ها آغاز مي‌كنند. داوطلباني كه خواهان شركت در گروه‌هاي دوام هستند بايد پس از دريافت و تكميل فرم ثبت‌نام داوطلبان آن را به ستاد مديريت بحران منطقه خود تحويل دهند. لازم به ذكر است كه داوطلبان مي‌توانند با مطالعه شرح وظايف داوطلبان با اموري كه در آينده به آنها محول خواهد شد،
آشنا شوند.

 


تعداد بازدید :  148