| معصومه نوری | مددکار انجمن حمایت از کودکان کار |
نزدیک 6 ماه است که به انجمن کودکان کار و خیابان پیوستهام. کارکردن با بچهها خوب و لذتبخش است و برخلاف تصور عموم که فکر میکنند این کودکان غمگین هستند و از شادی خیلی دورند، من با بچههایی سروکار دارم که به شدت روحیه خوب و برای زندگی انگیزههای زیادی دارند.
وقتی برایشان موسیقی میگذاریم این شادی دوچندان میشود و علاقه زیادی نشان میدهند. خیلی از بچههایی که در انجمن مشغول به کار هستند هیچ برگه هویتی ندارند. برای همین نمیتوانند در مدرسه ثبتنام کنند. آنها به ما معرفی میشوند و در کلاسها شرکت میکنند. انجمن از پیشدبستانی تا کلاس هشتم را برای آنها برگزار میکند.
بچهها معمولا بعد از کلاس هشتم میتوانند دنبال مدارک هویتی خود باشند و در مدرسههای دولتی ثبتنام کنند.
از طرف دیگر کودکان کار هم به دلیل اینکه نانآور خانه هستند معمولا بعد از کار به بچههای دیگر میپیوندند و سعی میکنند درس بخوانند. شاید بد نباشد حالا که فرصتی دست داده تا راجع به این بچهها نوشته شود، این را بگویم که برخلاف باور عموم که خیلی از کودکان کار را سازماندهی شده و متعلق به باندهای مختلف میدانند، بچههایی که در این انجمن درس میخوانند و کار هم میکنند اکثرا از قشر فقیر جامعه هستند که نیاز مالی دارند و برای تأمین مخارج خانه مشغول به کار شدهاند. پدر خیلی از این بچهها کارگر هستند و تعداد فرزندان بالا باعث شده تا آنها از درس محروم شوند.
کاری که انجمن انجام میدهد این است که شرایطی که باعث شده به دلیل مشکلات اقتصادی برای بچهها پیش بیاید را ترمیم کند و برای آن فکری کند. ضمن اینکه کارکردن با بچهها در کل اتفاق خوشایندی است و انرژی بچهها انگیزهها را برای افرادی که در انجمن کار میکنند دوچندان کرده است.
ما به شدت معتقدیم که نباید کودکان کار را یک مورد عجیب و ویژه بدانیم و آنها را از دیگر کودکان جدا کنیم چرا که بچههای کار هم مثل همه همسن و سالهایشان روحیه لطیف خودشان را دارند و مثل باقی بچهها فکر میکنند. تنها کار بیشتری که ما برای این بچهها انجام میدهیم پیگیریهایی است که از سمت پدر و مادر صورت میگیرد. یعنی وقتی بچهای به درمان نیاز دارد ما باید مدام با خانواده بچه در تماس باشیم و پیگیری کنیم که آیا فکری به حال دوا و درمان کردهاند یا نه.
این سماجتی که برای خانوادهها به خرج میدهیم، شاید تنها تفاوت کارکردن بین بچههای عادی و کودکان کار باشد که آن هم برای ما لذتبخش است و امید برای بهبودی شرایط زندگی کودکان ما را از کار باز نمیدارد.