شماره ۳۶۳ | ۱۳۹۳ سه شنبه ۴ شهريور
صفحه را ببند
مقام والای انسانی

هر بزرگی که به فضل و به هنر گشت بزرگ
  نشود خرد به بد گفتن بهمان و فلان

 اسماعیل آذر استاد دانشگاه

این بیت از فرخی سیستانی(که او را از شهسواران میدان بلاغت می‌شمارند) تغزل‌های لطیف و رقت عواطف و سادگی زبان و شیرینی سخن او را به وضوح نشان می‌دهد.
 اگر بنا باشد بیت بالا را با توجه به شرایط اجتماعی موجود در روزگار خودمان تفسیر و تحلیل کنیم باید به گوهر ذاتی آدمیان یعنی معرفت، دانش و ایمان اشاره کنیم. به بیان دیگر می‌توان گفت شاعر در این بیت از سروده‌هایش در پی ارایه گوهر واقعی آدمیان است. بزرگی انسان‌ها به معرفت، ایمان و دانش آنهاست نه به داشته‌های مالی که در طول زندگی اندوخته‌اند. در همین رابطه مثال عینی به نظرم می‌رسد که چند روز پیش در خانه یکی از دوستان برایم پیش آمد. پس از مراجعه به خانه آن دوست صحنه‌ای را به چشم دیدم که موجبات غمگین شدن مرا در پی داشت. این دوست برای خود یک گوشی تلفن‌همراه گرانقیمت خریده بود و برای فرزندش هم یک گوشی گران‌تر تهیه کرده بود. من ناخودآگاه برای دوست خود غمگین شدم چرا که گمان کردم همه ما آدمیان ممکن است در پاره‌ای از موارد گوهر اصلی که موجبات قدر و منزلت واقعی‌مان را فراهم می‌کند از یاد ببریم. می‌خواهم بگویم آن شخص بیچاره‌ای که سوار بر خودرو گرانقیمتش می‌شود و گمان می‌کند دنیا را کشف کرده است نیاز به ترحم من و شما دارد. باید به چنین کسی که به خاطر به دست آوردن آن خودرو گرانقیمت خیال می‌کند دنیا را تصاحب کرده ترحم کرد. اگر انسان‌ها از مقام والای انسانی بهره‌مند نباشند و اگر از محبت و انسان‌دوستی بی‌بهره باشند باید به حالشان گریست. این‌گونه است که سعدی شیراز می‌گوید: «نه منعم به مال از کسی برتر است/ خر ار جل اطلس بپوشد خر است».
دور از جان هر کسی، اگر به یک خر مقدار زیادی جواهر وصل کنید نام او تغییر می‌کند؟ نه. اما «شرف و قیمت و قدر تو به فضل و هنر است/نه به دیدار و به دینار و به سود و به زبان/ شیر هم شیر بود گرچه به زنجیر بود/ نبرد بند و قلاده شرف شیر ژیان.» این ابیات گواه آن مطالبی است که در بالا به آن اشاره کردم با این توضیح که انسان هنرمند در هر حالی، در هر شکلی، در هر لباسی بزرگ و گرامی است. ما نیز باید گوهر واقعی را بشناسیم و به خاطر دستاوردهای مالی‌مان احساس غرور نکنیم. نباید سطح خود را تا آن حد پایین بیاوریم که داشتن خانه‌ای بزرگ یا خودروای گرانقیمت باعث شود احساس خوشبختی بی‌حد و حصر به ما دست دهد. منتها در پاره‌ای موارد خود را با دیگران مقایسه می‌کنیم و ملاک‌هایمان برای برتری وجودی تغییر می‌کنند.
 به جای آن‌که به دانش بیشتر و دستگیری از همنوعان و هموطنانمان ببالیم به زر و سیمی می‌بالیم که امروز هست و فردا از آن برای ما نصیبی نمی‌ماند. دانش، انسان را به سوی کمال هدایت می‌کند. افرادی که در زندگی درست فکر می‌کنند، گفتار عاقلانه دارند و خوب قضاوت می‌کنند، در برخوردهای اجتماعی دیگران را به خود جذب می‌کنند. آنها شمعی هستند که می‌سوزند تا دنیای تاریک جهل و نادانی را با دانش خود روشن کنند و خفتگان را بیدار کنند. باید قدر آنها را بدانیم و سعی کنیم به سمت بزرگی و هنر حرکت کنیم.


تعداد بازدید :  79