شماره ۳۶۳ | ۱۳۹۳ سه شنبه ۴ شهريور
صفحه را ببند
استبداد قابل ستایش نیست!

|  جورج اورل |

علوم، فیزیک، نقاشی و معماری، شاید، اما ادبیات به یقین با مرگ آزادی اندیشه، به هلاکت می رسد. در عصر ما آزادی معنوی از دو سوی مورد تهاجم قرار می گیرد؛ از سوی دشمن نظری آن، مدافعان خودکامگی، و از سوی دشمن حقیقی و درجه یک آن، انحصارگری و کاغذبازی. هر نویسنده یا روزنامه نگاری که درصدد حفظ شرافت و درستکاری خود باشد، بیشتر از سوی گرایشات عمومی بازداشته می شود تا شکنجه های عملی. علاوه بر این دو، عامل دیگری نیز علیه او دست اندر کار است که عبارت است از تراکم رسانه هایی که به دست چند نفر ثروتمند می چرخد که انحصار رسانه ها را در چنگ خود دارند، و عامل سوم عدم تمایل عموم مردم به خرید کتاب است.
دشمن آزادی اندیشه همواره درصدد است که ادعای خود را به عنوان دفاع از نظم در برابر اغتشاش تحمیل کند و موضوع درست در برابر نادرست را تا بالاترین حد ممکن در پس پرده و مخدوش نگه دارد. گرچه نکته مورد تاکید ممکن است تغییر کند، اما نویسنده ای که از فروش عقاید خود سر باز می زند، همیشه تک رو انگاشته می شود. استبداد و دیکتاتوری همواره خواهان تغییر گذشته است و کتمان حقیقت عینی موجود. در جامعه مردم بیشماری وجود دارند که جعل متون علمی را شرم آور می دانند، اما همین مردم چشمان خود را در برابر جعل یک حقیقت
تاریخی می بندند.
نویسندگان نمی توانند دایره اندیشه های خود را محدود کنند بدون آنکه قدرت ابتکار خود را نکشند. اما تاریخ جوامع استبدادی نشان داده که نبود آزادی برای همه اشکال ادبی زیان آور است. ادبیات آلمان در طول رژیم هیتلر تقریبا ناپدید شد، و در ایتالیا هم ادبیات شرایط بهتری نداشت. ادبیات روسیه از آغازین روزهای انقلاب سیر نزولی پیموده است. واقعیت این است که برخی موضوعات قابل ستایش نیستند و استبداد یکی از آنهاست. هیچ کس کتاب خوبی در تمجید تفتیش عقاید ننوشته است.
برشی از «ادبیات در جامعه دیکتاتوری »


تعداد بازدید :  63