| سکینه محمدی | آموزگار |
صلح و صلحجویی یک خواسته فطری مانند زیبایی، دوستی و نیاز به پرستش است. مفهوم صلحجویی در مکاتب فلسفی شاید تعاریف متفاوتی داشته باشد اما در جهان کودک و افکار او صلح یعنی احساس امنیت و آرامش ناشی از آن. یعنی رسیدن به خواستههایی که حق خود میداند؛ بدون درگیری و تنش با اطرافیان. مدرسه بهعنوان اولین مکان اجتماعی که کودک در آن قرار میگیرد بهعنوان دروازهای بهسوی اجتماعیشدن و آموزش مهارتهای زندگی اجتماعی نقش بسزایی دارد که هیچکس منکر آن نیست. بهطور معمول ورود به هر محیط جدید با سختیهایی همراه است که این سختی شامل همگونشدن با محیط، درک شرایط و قبول قوانین محیط جدید است. اگر این واردشدن به محیط جدید اولین تجربه جدا شدن از مأمن و پناهگاه عاطفی خانواده باشد، دشوارتر هم میشود، هرچند این جدا شدن شاید فقط چند ساعت طول بکشد، با این حال اگر کودک پیش از ورود به مدرسه، تجربه جدا شدن از خانواده را نداشته باشد، سختتر با این استقلال کنار میآید و دیرتر خود را با محیط سازگار میکند.
در گام اول وظیفه آموزگار تشریح شرایط کلاس و محیط جدید و بیان قوانین کلاس است که کمی هم سخت بهنظر میرسد چون کودک از اول زندگی تحت قوانین خاص خانه خود بوده و درک شرایط جدید بدونشک برایش کمی دشوار است ولی بههرحال باید دانشآموز این واقعیت را به مرور زمان درک کند که آموزشوپرورش فقط در محیط آرام امکانپذیر است. بعد از بیان قوانین کلاس که شامل تمامی حد و حدود و انتظارات و تکالیف و حقوق فرد فرد اعضای کلاس است، معلم با ایجاد رابطهای بر پایه مهر و دوستی او را ملزم به رعایت این قوانین میکند.
تجربه ثابت کرده کلاسی که با احترام به حقوق و قوانین برگزار شود و معلم همواره کنترل نظم را در کلاس در اختیار داشته باشد، کمتر دچار تنش و پرخاشگری میشود، اما گاهی مشکلات فراتر از دیوارهای کلاس است، برای مثال دانشآموز به حقوق دیگران احترام نمیگذارد و باعث ایجاد تنش در کلاس میشود که گاه این مشکل ناشی از زیادهخواهی دانشآموز است و گاه از مشکلات خانوادگی و اجتماع سرچشمه میگیرد. در این شرایط وظیفه معلم، برگرداندن آرامش به کلاس است که فقط با درایت و هوشمندی عملی میشود. معلم باید با استفاده از تجربیات و مهارتهای تخصصی خود و همکارانش و با یاریگیری از مشاور مدرسه این ناهماهنگی را در فضای کلاس به حداقل برساند. بهنظر من برای انتفال مفهوم ارزشی صلح و نوعدوستی به دانشآموز باید با روشهای هوشمندانه به او تفهیم کرد که زندگی اجتماعی همراه با آرامش مستلزم حفظ و رعایت قوانین است حتی اگر اجرای بعضی از این قوانین ما را متضرر کند یا مجبور شویم از حق خود در بعضی موقعیتها کوتاه بیاییم. اگر طالب صلح و آرامش هستیم باید در قبال داشتن آن زحمت بکشیم، خود را با مصالح جامعه تطبیق بدهیم و به قوانین گردن بنهیم، محیط بزرگی بهنام جامعه هیچگاه در یک فرد خلاصه نمیشود مجموعهای از افراد با روحیات و اعتقادات مختلف جامعه را تشکیل میدهند. در این میان جامعه که مبتنیبر قانونمداری شکل گرفته باشد، به مرور زمان افراد زیادهخواه و قانونگریز را حذف میکند و فرد خاطی است که در پایان متضرر شده است.
درواقع همه قوانین کلاس تمرینی برای نونهالان اجتماع است که خود را با اجتماع وفق دهند، قانونمدار باشند، به حقوق متقابل افراد احترام گذاشته و آن را رعایت کنند و در مواقعی که حقشان تضییع میشود، بتوانند از خود و حقشان دفاع کنند. شرایط یک کلاس ایدهآل میتواند در رسیدن به تمامی این اهداف کمک کند اما گاهی در کلاس دانشآموزانی حضور دارند که از مشکلات خانوادگی یا شخصیتی رنج میبرند. این دانشآموزان را با معرفی به مراکز مشاوره فردی و خانوادگی میتوان کمک کرد. یک معلم با تجربه و دلسوز با تدبیر و راهکارهای عالی میتواند مفهوم صلح و صلحجویی و زندگی مسالمتآمیز را چنان به دانشآموزان تفهیم کند که آنها در آینده، فردی موثر در روند جریانات سیاسی و اجتماعی و در راستای صلح جهانی پرورش یابند.