احمد طالبينژاد منتقد
من از اوايل دهه 50 با «اكبر خواجويي» آشنا شدم، سال 1352 وقتي عضو سينماي آزاد اصفهان شدم اكبر خواجويي يكي از بنيانگذاران آنجا بود. بههرحال او از كساني بود كه توليد فيلم در شهرستانها را راهاندازي كرد؛ با ساختن يك سريال خيلي معروف به نام «آقاي مطالعه» كه احتمالا جوانان امروز نديدهاند، سريالي كمدي، كلاسيك و جذاب كه بارها از تلويزيون پخش شد. اما خواجويي نامش با سريال پدرسالار بر زبانها افتاد، پدرسالار درواقع يك ملودرام خانوادگي بود درباره نقش پدر در بافت سنتي خانواده؛ خانوادهاي اسير سنتها و باورهاي مربوط به دوران گذشته.
درواقع اين سريال نقد شرايط پدرسالارانه حاكم در جامعه بود به همين دليل خيلي گل كرد و مورد توجه واقع شد. تا حدي كه امروز هر خبري درباره زندهياد اكبر خواجويي ميخوانيم، هم آن هنگام كه در بيمارستان بستري بود و هم در جمعهشب كه خبر درگذشتش منتشر شد، همه از آن تيتر استفاده كردند كه خالق پدرسالار در بيمارستان بستري شد يا خالق پدرسالار درگذشت. اينها نشان ميدهد كه آن سريال تا چه حدي توانست با مردم ارتباط برقرار كند. اما همه كارنامه اكبر خواجويي در اين سريال بسنده نميشود. خواجويي چه پيش از سريال پدرسالار چه پس از آن چند فيلم سينمايي هم ساخت كه بسيار موفق بود. آخرين فيلمش به نام «محيا» بسيار مورد توجه واقع شد، چون موضوع جسورانهاي داشت. من از درگذشت او بسيار متاسفم چون در دوراني كه ما عضو سينماي آزاد بوديم اكبر خواجويي سمت مربي و استاد ما را داشت و كارهاي ما را ميديد و راهنمايي خوبي هم ميكرد. در سالهاي پس از انقلاب من گفتوگوي مفصلي در مجله فيلم دهه 60 داشتم، پس از آن ارتباط كمرنگ شد تا در سالهاي اخير كه رفت و آمدي با او نداشتم. تا زماني كه خبر بستري شدنش در بيمارستان را شنيدم و خيلي سعي كردم به ديدنش بروم. حتي هفته گذشته در برنامه كاريام آورده بود نوشتن يادداشتي درباره اكبر خواجويي. تا اين كه خبر فوتش را شنيدم و بسيار از اين خبر متأثر شدم. يادش گرامي.