شماره ۶۱۲ | ۱۳۹۴ سه شنبه ۲۳ تير
صفحه را ببند
تحمل آرای دیگری

احمدرضا  دالوند

نمي‌توان گفت همه افراد يك جامعه يكسان و هماهنگ هستند و يك خط فكري را دنبال مي‌كنند و الزاما باید عقايد مشتركي داشته باشند. وجود چندگانگي و تضاد فكري بين افراد يك جامعه يك امر طبيعي است. عدم تحمل آرای دیگری، در درون جامعه تأثيرات نامنتظره زيادي بر جاي می‌گذارد و موجب افزایش تضاد، خشونت، قهر و بسياري از اين رفتارها مي‌شود، در مقابل شادي و نشاط را می‌کاهد و تضادهای غیرضرور را به جامعه انتقال مي‌دهد. تحمل نظرات مخالف، به تربيت افراد، سطح تحصيلات، ميزان اعتقادات و باورهاي ديني بستگي دارد. اينكه شخصيت فرد در چه خانواده‌اي پرورش يافته همانقدر از اهميت برخوردار است که از تربیت و تعلیم پیشرفته و اکتسابی برخوردار بوده است. همچنين سطح فرهنگي و نوع شيوه تربيتي (آزادمنش يا استبدادي) در تحمل عقايد مخالف و اظهارنظر ديگران تأثيرگذار است.
هرچه افراد در خانواده و جامعه با سركوفت، استبداد رأي، پرخاشگري و نگرش تك‌بعدي پرورش يابند، در تحمل آرا، افكار و عقايد ديگران در سطح خانواده و جامعه با مشكلات بيشتري روبه‌رو هستند. هنگامي كه فردي تك‌بعدي و متعصبانه به مسائل مي‌نگرد و فقط حرف خود را مبنا قرار مي‌دهد و ديگران را سركوب مي‌كند، چنین فردی توانايي پذيرش عقايد مخالف را ندارد، به همین سبب، والدین وظیفه دارند به فرزندان خود آزادمنشی و آزاداندیشی را بیاموزند و به آنها تحمل آرای مخالف را آموزش دهند.
 والدین باید به اظهارنظرها، عقايد و افكار كودكان و جوانان احترام بگذارند و اگر با عقايد آنها مخالف هستند، مسأله را استدلال كنند. وقتی حضرت مولانا می‌فرماید:  از نظر گه گفتشان شد مختلف/ آن یکی دالش لقب داد این الف / در کف هر کسی اگر شمعی بدی/ اختلاف از گفتشان بیرون بدی. به زبان شعر می‌فهماند که:  غرض از شمع؛ آگاهی است؛ یعنی در فقدان آگاهی هر کس قسمتی از حقیقت را می‌بیند و آن را کل حقیقت می‌پندارد، چه‌بسا دیگران نیز به قسمتی از حقیقت دست ‌یافته باشند و این می‌تواند ما را به تحمل بهتر آراي دیگران برساند.
 تمدن اسلامی در نتیجه روحیه «تسامح علمی» توانست شکل بگیرد. در دوره اوج تمدن اسلامی مسلمانان نظرات یکدیگر را تحمل کرده و به نقد عالمانه می‌پرداختند. تمدن اسلامی در نتیجه روحیه تسامح علمی توانست شکل بگیرد. بعد از حمله مغول، ظهور تصوف، جنگ‌های داخلی مسلمانان، ظهور متکلمین اشعری و ... این تمدن درخشان دچار انحطاط شد و جامعه ایران به خوابی فرو رفت که تا زمان فتحعلی‌شاه‌ ادامه داشت. در آن زمان بود که روس‌ها به ایران حمله کردند و ایرانی‌ها متوجه شدند که سلاح ندارند و از کشورهای دیگر بسیار عقب هستند. بنابراین از آن زمان به بعد علم با تمام ضمائم به جهان اسلام راه پیدا کرد. هرچند که در آن زمان در عرصه علم تنها به تقلید پرداختیم و اصلا به فکر تولید نبودیم. حتی حالا هم بیشتر مدرک‌گرا هستیم و به آمار و ارقام مربوط به تعداد مقالات و فارغ‌التحصیلان تأکید داریم و مقوله‌ای به نام کیفیت را کاملا از یاد برده‌ایم. با شناخت تجارب و تحمل عالمانه و هوشمندانه آرای دیگران می‌توانیم ایرانی فکر کنیم و جهانی اقدام کنیم.


تعداد بازدید :  416