شماره ۳۶۱ | ۱۳۹۳ يکشنبه ۲ شهريور
صفحه را ببند
خودشیفتگی‌های شخصیتی

امیر حسین جلالی روانپزشک

روند رشد شخصیتی هر فرد اگر به صورت مناسب سپری شود، می‌توان امید داشت که بلندپروازی‌ها و آرزوهایی که او در دوران کودکی خود دارد، به صورت درست در مسیر خود قرار گیرد و آمال و آرزوها به صورت اصولی پرورش پیدا کند. اگر این اتفاق در روند رشد شخصیتی رخ دهد تکبر و غرور ناپخته و بی‌مرز کودکانه تعدیل شده و خود باوری در فرد به وجود می‌آید. این تعدیل رشد شخصیتی به این معناست که آرزو و بلندپروازی‌های فرد در کودکی کم‌کم با واقعیت رویارو شود و فرد به این نتیجه برسد که همه آرزوها قرار نیست برآورده شوند و با این موضوع کنار آید. از سوی دیگر اما اگر روند رشد شخصیتی افراد در کودکی با مشکل مواجه شود، به این صورت که آرزوها مورد تمسخر واقع یا کودک نتواند در مسیر آرزوهای خود گام بردارد و در آرزوها و تصمیمات دیگری گم شود، در بزرگسالی دچار غرور و خودشیفتگی کاذب می‌شود که می‌تواند مضر باشد. بلندپروازی اگر تقویت نشود یا به صورت کاذب تقویت شود در هر دو صورت خودشیفتگی بیمارگونه به وجود می‌آورد. اما غرور و فخر قبیله‌ای، نژادی و عشیره‌ای را چگونه باید دید و تحلیل کرد. آیا مدلی که در مورد رشد و تکوین شخصیت افراد گفته شد می‌تواند به کار تحلیل آن آید؟ به نظرم می‌شود. واقعیت این است که جامعه نیازمند تکثر است. اگر در جامعه تکثر وجود نداشته باشد جامعه به سمت رکود و یکنواختی پیش می‌رود. تکثر نتیجه این است که ما به جوامع کوچکتر، سلیقه‌های اقلیت و دیدگاه‌های منزوی و تک هم امکان بالندگی دهیم و انتظار نداشته باشیم که همه به یک شیوه فکر کنند. به باور من آن چه می‌تواند وحدت و یکپارچگی ملی را تقویت کند اجازه دادن به گروه‌های مختلف برای ابراز عقیده و بالیدن و بروز دادن هویت‌های فردی و قومی آنان است. برعکس اگر به قومیت‌ها و نژادهای گوناگون این اجازه داده نشود که عقاید خود را مطرح کنند، کم‌کم این گرو‌ه‌ها خود را از جامعه می‌بینند و همین باعث می‌شود تا غرور کاذب و خودشیفتگی و خود برتر بینی میان‌شان رشد کند. درواقع این غرور عشیره‌ای که از آن یاد می‌شود در مدلی که ارایه کردم نتیجه زخمی است که جامعه به این گروه‌ها وارد کرده است. این نوع غرور چه به صورت جمعی و چه به صورت فردی، دفاعی در برابر درون زخم خورده و تحقیر شده‌ای است که به وجود آمده است. درواقع این غرور عشیره‌ای که می‌تواند برای یک جامعه آفت باشد پیش درآمدی دارد. به عبارتی وقت دیگری بزرگ بکوشد تا کوچکترها را در خود حل کند، خود برتر بینی شیوه‌ای برای تداوم حیات است، روشی برای متمایز ماندن و برای ماندن. دفاعی در برابر دیگری بزرگی که می‌کوشد به گونه‌ای خیالی و وهمی با یکدست کردن جبری و دستوری، وحدت بیافریند. چنین کنشی ترس مرگ در جان اقلیتی می‌اندازد که هویت خود - تمام خود- را در معرض حذف می‌بیند.  واکنش خودشیفته‌وار تلاشی برای تداوم حیات است. واکنشی که به وحدت نمی‌انجامد و می‌تواند جامعه را چند پارچه کند.


تعداد بازدید :  279