شماره ۶۰۷ | ۱۳۹۴ سه شنبه ۱۶ تير
صفحه را ببند
زندگی با عزت؛ مرگ با منزلت...
مرگ بر بال فرشته‌ها و در آغوش خدا

مجتبی دلیر  متخصص روانشناسی و مدرس دانشگاه

آدم‌ها زمانی قدر و ارزش موضوعی را می‌دانند که آن را از دست داده باشند. شاید این موضوع، ویژگی مثبتی نباشد اما درون انسان‌ها وجود دارد و بعید به‌نظر می‌رسد تا تجربه شخصی به دست نیاید، بتوان آن را به صورت قابل فهمی توضیح داد. به هر روی سوال این است ارزشمندترین شیء، دارایی و ... چیست که دانستن قدر و ارزش آن قبل از دست‌دادن، از همه مهم‌تر باشد؟ خود؟ زندگی؟ زندگی‌خوب؟ مدرک‌تحصیلی؟ پول؟ سلامتی؟ عشق؟ محبت؟ ایثار؟ دینداری؟ رضای‌خدا؟ کسب‌حلال؟ آرامش؟ نوعدوستی؟ کمک‌رسانی؟ پاکی؟ انصاف؟ صداقت؟ عدالت؟ ادب؟ بله همه این موارد ارزشمندند ولی از این میان زندگی با عزت یکی از ارزشمندترین موضوعات است. اما چطور می‌توانیم بدون از دست‌دادن زندگی، قدر زندگی را بهتر بدانیم؟! یک روش قدرتمند یاد مرگ است. جالب این‌که یک ارزش‌نهایی نیز داریم و آن مرگ با منزلت است. به‌طور خلاصه زندگی با عزت و مرگ بامنزلت می‌تواند تمام دستاوردهای ارزشمند را برای فرد فراهم آورد. چون ارزش‌ها رفتار و زندگی فرد را هدایت می‌کنند ارزش قایل شدن برای مرگ با منزلت، زندگی با عزت را حمایت می‌کند؛ یاد مرگ از یک‌سو مسیری برای مرگ با منزلت است و از سوی دیگر ناظمی نافذ است! یعنی می‌تواند به‌طور گسترده راهنمای سبک زندگی با عزت باشد. شمارش معكوس پایان عمر ما مدت‌هاست که شروع شده است! و هر لحظه‌اي كه مي‌گذرد به مرگ نزديك و نزديك‌تر مي‌شویم. با این‌همه، متاسفانه مرگ مهم‌ترین موضوعی است که در یادمان می‌میرد و این فراموشی می‌تواند ما را در دسته افراد غافلی قرار دهد که دچار آسیب و صدمات جبران‌ناپذیری در زندگی می‌شوند. پس بیایید یاد مرگ را زنده کنیم تا شاید قدر زندگی را بیشتر بدانیم و آن را درجهت عزتمندی هدایت کنیم. اگر آماده‌اید، مرگ خويش را مجسم كنيد؛ كجا اتفاق خواهد افتاد؟ كي؟ چطور؟ تصورات‌تان را با جزیيات توصيف كنيد. خاكسپاري خود را مجسم كنيد. اگر این کار را نمی‌کنید؟ حق دارید! چون مرگ خوب است ولی برای همسایه! می‌دانم که یاد مرگ روش خوشایندی نیست، اما موثر است. پس ادامه دهید! برخی مایلند ایستاده بمیرند و عده‌ای درحال خواب، شما چطور؟ بدترین نوع مرگ از نظر شما کدام است؟ مرگ با ذلت و خواری؟ مرگی با درد و رنج فراوان؟ مرگ در جوانی؟ مرگ ناگهانی؟ خودکشی؟ یا مرگ هنگام‌ خواب و بی‌خبری؟ نمی‌دانم. انتخاب‌ها می‌تواند بسیار متفاوت باشد و این مربوط به تفاوت‌های فردی است. یکی به جسم توجه دارد و دیگری به جان و روان و آن دیگری به غیر این و آن. می‌خواهید بدترین شکل مردن را برای تصویرسازی مرگ خودتان تصور کنید؟! خیر؟ نگرانید که اگر به آن فکر کنید واقعا اتفاق بیفتد؟! اشکالی ندارد. مجبور که نیستید؟! اما یاد مرگ اجتناب‌ناپذیر است چراکه زندگی پر است از فقدان‌هایی که یادآور مرگند و یکی از آنها داغديدگي است. داغديدگي بهترین فرصت برای يادآوری مرگ خودمان است! بله بزرگوار، ما هم خواهیم مرد. اما آیین‌ها و مراسم عزاداری که جنبه‌اجتماعی مرگ را شامل می‌شود رویارویی با یاد مرگ را تلطیف می‌کند تاجایی‌که گاهی اصلا مواجهه‌ای رخ نمی‌دهد. به هر جهت، فکر کردن درباره مرگ مفید است. این را فقط من نمی‌گویم. براساس نتایج یک مطالعه جدید در دانشگاه میسوری آمریکا، فکر کردن به مرگ می‌تواند باعث ایجاد تغییرات سالمی در سبک زندگی افراد شود. خوب است بدانید در کشورهای پیشرفته ازجمله آمریکا جنبش‌های آگاهی از مرگ وجود دارد که درباره مرگ و مردن به شهروندان آموزش علمی و عملی می‌دهند. به هر حال، نوشتن یا سخن گفتن درباره مزایای یاد مرگ سخت است. چون همان‌طورکه مولای متقیان علی(ع) فرمودند: مردم دشمن چیزی هستند که نمی‌دانند چیست! یعنی، مردم نمی‌خواهند درباره چیزی که نمی‌دانند، چیزی بدانند! البته وقتی دانش‌افزایی شروع شود این روند معکوس می‌شود. بله ياد مرگ مزایایی برای انسان دارد و از این رو هر ساله کنگره بین‌المللی درباره مرگ برگزار می‌شود. بله یاد مرگ نشانه زيركي يادكننده اوست. به قولی براي خوب زندگي كردن، بايد خوب مردن را آموخت. یعنی باید آماده مرگ شد و برای مرگ آماده شد. درست است که مرگ جسم ما را نابود می‌کند اما اندیشیدن به آن می‌تواند کیفیت زندگی روانشناختی ما را بهبود ببخشد. از طرفی كسي كه واقعا از مرگ بترسد به ناچار از زندگي هم خواهد ترسيد. مرگ نتيجه نهايي فرآيند زيستن است. اما وقتي با یاد مرگ مواجه مي‌شويم دو انتخاب داريم: مضطرب شويم يا دروغ بگوييم. خوشبختانه رويارويي با اضطراب مرگ وقتی كه معنايي براي آن بيابيم آسان‌تر است و در این زمینه آموزه‌های دینی و مذهبی ناب‌ترین معانی را به ما پیشکش کرده است. اما افراد و فرهنگ‌های مختلف در این زمینه با هم متفاوت هستند. بعضي فرهنگ‌ها پذيراي مرگ هستند و به مرگ به‌عنوان مرحله‌ای غيرقابل اجتناب و طبيعي در چرخه زندگي مي‌نگرند. در چنین فرهنگ‌هایی مرگ و مردن با الگوهاي روزانه زندگي تركيب شده‌اند. فرهنگ‌هاي ديگر بي‌اعتنا به مرگ هستند و اعتقاد به زندگي پس از دنيا دارند و به آماده شدن براي زندگي جديد پس از جدا شدن از اين كره خاكي ايمان دارند. بعضي فرهنگ‌هاي ديگر هم انكاركننده مرگ هستند. در اين فرهنگ‌ها، امتناعي براي روبه‌رو شدن با اين حقيقت و غيرقابل اجتناب بودن آن وجود دارد. فرهنگ‌هاي انكاركننده مرگ آسيب‌پذيرتر از بقيه نسبت به ماتم برطرف‌نشده درباره مرگ هستند؛ زيرا هيچ پاسخي براي معناي مرگ ندارند. مولفان مختلف اهميت پذيرش و تسلیم در برابر مرگ را خاطرنشان ساخته‌اند. درواقع، هنگامي‌كه شما غيرقابل اجتناب بودن مرگ را بپذيريد، از منافع آن بهره‌مند خواهید شد. به هر حال، چه شما به فرهنگ، مذهب، يا فلسفه شخصي خود تكيه كنيد يا نكنيد، مهم است كه مرگ را جزء با اهميتي از تجربه زندگي خود به حساب آوريد. یاد مرگ دست‌کم به اندازه تمام زندگی عمق دارد! و آموزش و یادگیری آن گویا به اندازه فراگیری زندگی نیازمند زمان است. هرچند تجربه جسمی مرگ پیش از مرگ امکان‌پذیر نیست اما تجربه روانشناختی مرگ از طریق یاد مرگ، عملی و علمی بوده و به‌صورت تجربی مورد بررسی و پژوهش قرار گرفته است. شواهد جديد حاكي از آن است كه نيروهاي زيستي، رواني، اجتماعي و فرهنگي به كمك هم بر نحوه‌اي كه افراد با مرگ‌شان كنار مي‌آيند، تاثير مي‌گذارد؛ واكنش‌هايي كه مانند مسيرهاي زندگي گوناگون، بسيار متنوع هستند. یک لحظه صبر کنید! ممکن است کسی بگوید من نه از مرگ می‌ترسم و نه بد زندگی می‌کنم. مرگ حق است. مرگ که ترس ندارد! مرگ که درد ندارد! مرگ بخشی از زندگیست.
این شتریست که در خانه هرکسی می‌خوابد. با مرگ آدم راحت می‌شود! خب؟ حتما این را هم شنیدید که مردم خوابند و وقتی می‌میرند بیدار می‌شوند. بله، واقعیت این است که مردم مرگ را انکار و از یاد مرگ اجتناب می‌کنند. آنها بدون تأمل، تفکر، تعمق و تحقیق و با انگیزه اجتناب فوری از یاد مرگ جملاتی همانند آنچه در بالا آمد را بر زبان می‌رانند وگرنه مرگ هم ترس دارد و هم درد! در غیر این‌صورت چطور کفاره مومن است؟! البته میزان فهم افراد از سخنان خودشان متفاوت است. کوتاه سخن این‌که خود مرگ رازی ناگشوده است اما یاد مرگ راهی
 گشوده.
یاد مرگ مقدمه مرگ آگاهی و آن مقدمه زندگی با عزت و مرگ با منزلت است. مرگ، اوج منحنی زندگی شماست، آن را چگونه ترسیم خواهید کرد؟ اگر از من بپرسید خواهم گفت که تنها راه مردن به مرگ با منزلت، زندگی کردن با عزت است. یادمان باشد که همه می‌میرند اما همه زندگی نمی‌کنند! و کسی که خوب زندگی نکرده است بد می‌میرد.


تعداد بازدید :  332