شماره ۶۰۵ | ۱۳۹۴ يکشنبه ۱۴ تير
صفحه را ببند
گزیده‌خوانی، هنری که باید بدان آراسته بود!

مهدی  مالمیر  روزنامه‌نگار

بسیار شنیده‌ایم که هر کتابی ارزش یک‌بار خواندن را دارد و هیچ کتابی نیست که بشود از کنارش با بی‌تفاوتی گذشت. این سخنان اغلب از زبان کسانی شنیده می‌شود که خود را صاحب معلومات و کتابخوان می‌دانند. اما همه آنهایی که با کتاب سروکار دارند می‌دانند که برخی کتاب‌ها، ارزش خواندن که سهل است حتی ورق زدن خشک و خالی را نیز ندارند و به دست گرفتن آنها و خواندن‌شان جز تلف کردن وقت و البته پول که این روزها به سختی خودی نشان می‌دهد، نخواهد بود. شاید یکی از دلایلی که برخی گمان می‌برند همه کتاب‌ها ارزش خواندن دارند، به این ظریفه بازمی‌گردد که هنوز هم هستند کسانی که برای هر کتاب ارزشی «والا» قایلند و کتاب خواندن را بدون زیر و بالا کردن قدرت نویسنده، شیوه پیش بردن بحث، هنری که صفحه‌آرا به‌خرج داده و معیارهایی از این دست، امری فی‌النفسه مطلوب می‌دانند! درحالی‌که کتاب بدون قدرت و دانش نویسنده و هزاران ظریفه‌ای که می‌باید صدها نفر را در تولید آن به کار گیرند، تنها ورق پاره‌های بی‌ارزشی است که فقط به درد کار مفیدی مثل شیشه پاک کردن می‌خورد! باری، در این محشر بازار کتاب‌ها و نویسندگان جورواجور که هر یک ادعا دارند بهتر از دیگری می‌نویسند و غوغایی که این روزها کتاب‌فروشی‌های آنلاین و اینترنتی به پا کرده‌اند که تنها با چند کلیک هر کتابی را با هر موضوعی با پیک‌های بادپا! به در خانه‌ها می‌فرستند، برای دوری گزیدن از ناشی‌گری در انتخاب کتاب‌ها و هدر ندادن پول و وقت که 2 سرمایه ضروری زندگی امروزی است چه باید کرد؟ راه ساده آن این است که آب پاکی را روی دست خودمان بریزیم و از خرید و خواندن کتاب چشم بپوشیم! که البته برای شیفتگان «خواندن» که با کتاب‌ زندگی می‌کنند کاری بس دشوار تا حد محال است! پس باید برای گزینش کتاب‌ها فکری به کار زد تا در تله پشیمانی خرید کتاب‌های نخواندنی گرفتار نشویم و به مردگان و زندگان نویسنده و یا مترجم کارنابلد نفرین و ناسزا نفرستیم! یکی از فکرهای درخشان به کار گرفتن «هنر کتاب نخواندن» است! کتاب نخواندن نه به معنای ندیدن روی ماه کتاب‌ها و نخواندن آنها بلکه تقویت این مهارت که چه کتاب‌هایی را نمی‌باید خرید و خواند و یا این‌که از کجا کتابی دیگر حرفی برای گفتن ندارد و نویسنده محترم به پرگویی و روده‌درازی افتاده است. به عبارت دیگر «گزیده‌خوانی» هنری است که می‌باید در این بازار شلوغ کتاب و نویسندگان مدعی از آن برخوردار بود. هنری که در وهله نخست با شناخت ذایقه خود و پسندها و ناپسندهایمان پرورش می‌یابد. قدم بعدی در تقویت گزیده‌خوانی مشورت گرفتن از اهالی کتاب و همه آنهایی است که به گونه‌ای دستی در تولید کتاب دارند که با به کار بستن آنها می‌توان از درجه خطا در انتخاب و خرید کتاب کاست. قدم سوم مطالعه مجلات و صفحه روزنامه‌هایی است که با موضوع کتاب منتشر می‌شوند. گفت‌وگویی‌هایی که روزنامه‌نگاران حوزه کتاب با نویسندگان درباره کتاب‌هایشان انجام می‌دهند، با نکات و ظرایف فراوانی همراه است که می‌تواند راهنمای خوبی برای خریدن یا نخریدن کتاب باشد! مرورنویسی‌ها و یادداشت‌هایی که با هدف معرفی کتاب‌های تازه نشر یافته نوشته می‌شوند و جزو ستون ثابت صفحه ادبیات روزنامه‌ها هستند نیز یکی دیگر از راهکارهایی است که می‌تواند عشاق کتاب را در صرفه‌جویی در وقت و سرمایه یاری دهد. در حوزه کتاب‌های ترجمه نیز شناخت مترجمان کاربلد از ضروریات است که می‌توان نام آنها را با گردشی در نشریات معتبر و صفحه ادبیات روزنامه‌ها پیدا کرد.
باری، مخلص کلام این‌که: امروزه روز، گزیده‌خوانی هنری است که هر اهل کتابی در هنگام گردش در کتاب‌فروشی‌ها می‌باید از آن برخوردار باشد
چرا که بدون مجهز بودن بدان در دام کتاب‌های
بد و بنجل‌نویس‌هایی گرفتار می‌آید که هدفی جز
بر باد دادن عمر و دارایی شیفتگان کتاب در سر ندارند!

 


تعداد بازدید :  213