شماره ۶۰۵ | ۱۳۹۴ يکشنبه ۱۴ تير
صفحه را ببند
تکلیف الهی

شهید محمدابراهیم همت در ۱۲ فروردین ۱۳۳۴ در شهرضای اصفهان به‌دنیا آمد و در همان شهر نوجوانی خود را با تحصیل گذراند و در ‌سال ۱۳۵۲ دیپلم گرفت و در همان‌سال هم وارد دانشسرای تربیت معلم اصفهان شد و مدرک فوق‌دیپلم خود را در ‌سال ۱۳۵۴ اخذ کرد. ۲‌سال بعد برای گذراندن خدمت سربازی اقدام کرد. پس از سربازی به شهر خود بازگشت و مدتی در مدارس راهنمایی شهرضا به تدریس تاریخ پرداخت. در آن دوران او کوشید دانش‌آموزان را با افکار امام‌خمینی(ره) آشنا کند و همین امور سبب شد که چندین نوبت از طرف ساواک به او اخطار شود. پایش که به شهر قم باز شد و با علما نشست و برخاست کرد، دیگر فقط یک معلم نبود؛ بلکه در مساجد و محافل خصوصی هم سخنرانی می‌کرد و همین موضوع، ساواک را به تعقیب او کشاند. به‌گونه‌ای که او شهر به شهر می‌گشت تا از دستگیری در امان باشد. با  بالاگرفتن انقلاب ۱۳۵۷، به شهرضا بازگشت و سازماندهی تظاهرات مردمی را برعهده گرفت. در پایان یکی از راهپیمایی‌ها، قطعنامه آن را قرائت کرد و شایع شد که حکم اعدامش را صادر کرده‌اند و همین مسأله، او را تا روز پیروزی انقلاب در مخفیگاه‌ها نگه داشت.

دوران سربازی
دوران سربازی برای شهید همت بسیار سخت بود، به گفته خودش تلخ‌ترین دوران عمرش همان دوسال سربازی بوده است. در لشكر توپخانه اصفهان مسئولیت آشپزخانه به عهده او گذاشته شده بود.
ماه‌رمضان فرارسید، ابراهیم در میان برخی از سربازان همفكر خود به دیگر سربازان پیام فرستاد كه آنها هم اگر سعی كنند تمام روزهای رمضان را روزه بگیرند، می‌‍‌‌‌توانند هنگام سحری به آشپزخانه بیایند. «ناجی» معدوم فرمانده لشكر، وقتی كه از این توصیه ابراهیم و روزه‌گرفتن عده‌ای از سربازان مطلع شد، دستور داد همه سربازان به خط شوند و همگی بدون استثنا آب بنوشند و روزه خود را باطل كنند. پس از این جریان ابراهیم گفته بود:   «اگر آن روز با چند تیر مغزم را متلاشی می‌كردند برایم گواراتر از این بود كه با چشمان خود ببینم كه چگونه این از خدا بی‌خبران فرمان می‌‍‌دهند تا حرمت مقدس‌ترین فریضه دینمان را بشكنیم و تكلیف الهی را زیرپا بگذاریم.»
اما این دوسال برای شخصی چون ابراهیم چندان خالی از لطف هم نبود؛ زیرا در همین مدت توانست با برخی از جوانان روشنفكر و انقلابی مخالف رژیم ستمشاهی آشنا شود و به تعدادی از كتب ممنوعه (از نظر ساواك) دست یابد. مطالعه آن كتاب‌ها كه مخفیانه و توسط برخی از دوستان، برایش فراهم می‌شد تأثیر عمیق و سازنده‌ای بر شهید همت گذاشت و به روشنایی اندیشه و انتخاب راهش كمك شایانی كرد. مطالعه همان كتاب‌‍‌ها و برخورد و آشنایی با بعضی از دوستان، باعث شد كه ابراهیم فعالیت‌های خود را علیه رژیم ستمشاهی آغاز كند و به روشنگری مردم و افشای چهره طاغوت بپردازد.
دوران معلمی
پس از پایان دوران سربازی و بازگشت به زادگاهش شغل معلمی را برگزید. در روستاها مشغول تدریس شد و به تعلیم فرزندان این مرزوبوم همت گماشت. ابراهیم در این دوران نیز با تعدادی از روحانیون متعهد و انقلابی ارتباط پیدا كرد و در اثر مجالست با آنها با شخصیت حضرت امام(ره) بیشتر آشنا شد. به دنبال این آشنایی و شناخت، سعی می‌‍‌كرد تا در محیط مدرسه و كلاس درس، دانش‌آموزان را با معارف اسلامی و اندیشه‌های انقلابی حضرت امام(ره) و یارانش آشنا كند. او در تشویق و ترغیب دانش‌آموزان به مطالعه و كسب بینش و آگاهی سعی وافری داشت و همین امور سبب شد كه چندین نوبت از طرف ساواك به او اخطار داده شود. لیكن روح بزرگ و بی‌باك او به همه آن اخطارها بی‌اعتنا بود و هدف و راهش را بدون اندك تزلزلی پی‌می‌گرفت و از تربیت شاگردان خود لحظه‌ای غفلت نمی‌ورزید.
با گسترش تدریجی انقلاب‌اسلامی، ابراهیم پرچمداری جوانان مبارز شهرضا را برعهده گرفت. پس از انتقال وی به شهرضا برای تدریس در مدارس شهر، ارتباطش با حوزه علمیه قم برقرار شد و به‌طور مستمر برای گرفتن رهنمود، ملاقات با روحانیون و دریافت اعلامیه و نوار به قم رفت وآمد می‌کرد.  سخنرانی‌های پرشور و آتشین او علیه رژیم كه بدون مصلحت‌اندیشی انجام می‌شد، مأموران رژیم را به تعقیب وی واداشته بود، به‌گونه‌ای كه او شهربه‌شهر می‌گشت تا از دستگیری در امان باشد. نخست به شهر فیروزآباد رفت و مدتی در آن‌جا دست به تبلیغ و ارشاد مردم زد. پس از چندی به یاسوج رفت.


تعداد بازدید :  224