شماره ۶۰۵ | ۱۳۹۴ يکشنبه ۱۴ تير
صفحه را ببند
آزادی و محیط‌زیست
دغدغه‌هایی که پایان ندارد

اسماعیل کهرم  کارشناس محیط‌زیست

آدمی به دلیل بهره‌مندی از طبیعتی خاص، دغدغه‌مند است. مسائل و موضوعاتی هست که هر روز یا در مدت زمان طولانی‌تر گریبان آدم را می‌گیرد و ما را به خود مشغول می‌کند. مسائلی مانند مشکلات اقتصادی مردم، موضوعات شخصی یا مشکلات و معضلات مختلفی که در جامعه ظهور و بروز دارد و...؛ بیشتر اوقات، افراد از حیث نوع دغدغه‌مندی‌ها، با هم متفاوتند. یکی دغدغه موضوعات شخصی دارد و دیگری دغدغه موضوعات اجتماعی؛ اما برای من مهم‌ترین دغدغه، آزادی است. داستان این است که من درباره دردهای اجتماعی می‌نویسم اما وقتی آنها را برای چاپ به نشریات می‌دهم، طوری منتشر می‌شود که محصولش را نمی‌شناسم. اشاره‌ام به آفتی به نام خودسانسوری در مطبوعات است.
موفقیت و ترس به نظرم دو نقطه متضاد با هم‌اند؛ به این معنی که وقتی به ترس‌هایمان فایق بیاییم، موفق می‌شویم. دغدغه دوم من که اهمیتش از دغدغه نخست کمتر نیست، محیط‌زیست است. اوقات زیادی به دریاچه‌ها فکر می‌کنم؛ دریاچه‌هایی که دارند خشک می‌شوند و سدهایی که آب آنها را می‌گیرند و کاری هم از دست ما برنمی‌آید؛ نشسته‌ایم و نگاه می‌کنیم. آب در کشور ما هدر می‌رود. از نظر من، نقش مردم در هدر رفتن آب، تقریبا صفر است. کشور ما، سالانه 420‌میلیارد مترمکعب از منابع مختلف (برف، باران و...)، آب دریافت می‌کند که از این مقدار 90‌میلیارد مترمکعب آن، مورد بهره‌برداری قرار می‌گیرد و بقیه‌اش به سبب این‌که در مناطق دور از دسترس مثل دریاها، کویرها یا قله‌کوه می‌بارد، قابل بهره‌برداری نیست. از این 90‌میلیارد مترمکعب، 92‌درصد یعنی حدود 83‌میلیارد مترمکعب صرف امور کشاورزی می‌شود، آن هم نوعی از کشاورزی که در زمان کوروش کبیر انجام می‌شد؛ پس این مقدار آب هم از دسترس خارج می‌شود. 4 تا 5‌درصد آب هم به مصرف صنعت می‌رسد و تنها 3‌درصد مصرف آب مربوط به آب آشامیدنی است. حال اگر ما در آب‌آشامیدنی صرفه‌جویی هم بکنیم، عدد قابل‌توجهی نیست، بنابراین صرفه‌جویی باید در بخش کشاورزی انجام شود و این کار هم سرمایه‌گذاری می‌خواهد. باید برای این کار، آبیاری را، قطره‌ای، بارانی یا مه‌پاش کنیم. در آبیاری مه‌پاش، باید دستگاهی باشد که آب را به صورت افشانه بر زمین‌های کشاورزی بپاشد تا هدر نرود، برای آبیاری بارانی نیز باید لوله‌هایی در زمین‌های کشاورزی کار گذاشته شود که آب را با یک قدرت محرکه، مثل باران بر زمین بپاشد و اتلاف را کم کند. آبیاری قطره‌ای هم نوعی است که لوله‌هایی در سطح زمین می‌گذاریم که در کنار هر درخت یا گیاهان دیگر، منفذی دارد که همان نقطه را آبیاری کند. با این روش‌ها دیگر زمین کشاورزی را غرقابی نمی‌کنیم که از بین برود. همه اینها نیاز به سرمایه‌گذاری دارند تا آن سیستم‌ها کار گذاشته شوند. ما با این بضاعت مالی که هیچ‌چیزمان سرجایش نیست، چگونه می‌خواهیم سرمایه‌گذاری کنیم؟ تا وقتی‌که سرمایه کشور خارج می‌شود و به مصارف دیگر می‌رسد و بدهکاری‌های کشورهای دیگر به ما، وصول نمی‌شود نمی‌توانیم هزینه این سرمایه‌گذاری‌ها را بدهیم. همچنین تحریم‌ها -که تازه حالا کسانی‌که تا پیش از این می‌گفتند مانند نسیمی است در کوه دماوند، به این نتیجه رسیده‌اند که پدر مردم را درآورده است- یکی از مشکلات اصلی سرمایه‌گذاری و توسعه در کشور است. یک‌سال‌ونیم قبل دولت تصویب کرد که 40‌درصد از آب حوزه دریاچه‌ارومیه به خود دریاچه‌ارومیه اختصاص داده شده و از مصرف کشاورزی‌اش کم شود اما تا حالا یک قطره‌اش هم تحقق پیدا نکرده چون مشکل اقتصادی داریم و این پروژه هنوز کلید نخورده است. این روزها را با این فکرها و دغدغه‌ها سرمی‌کنم که گویا تمامی هم
 ندارد. 


تعداد بازدید :  194