شماره ۶۰۵ | ۱۳۹۴ يکشنبه ۱۴ تير
صفحه را ببند
فرهنگ مطالعات مکتوب در پیچ‌وخم دنیای مجازی

عبدالجلیل کریم‌پور آموزگار

کاهش نرخ مطالعه در کشور ما رو به فزونی است! توجه به فضای مجازی و فعالیت در آن رشد قابل‌ملاحظه‌ای پیدا کرده است! دیگر کتاب جذابیتش را برای بسیاری از دست داده است! گرایش به میراث‌های مکتوب بین جوانان از اهمیت خوبی برخوردار نیست! فرهنگ مطالعه روزبه‌روز در وضع بحرانی‌تری قرار می‌گیرد! فضاهای مجازی بیشتر در رد و بدل کردن‌های کلیشه‌ای و تکراری گرفتار است! نوجوان و جوان ما بیشتر درگیر فضایی پر از سرگرمی‌های زودگذر هستند و برنامه و قاعده‌ای برای بهبود وضع ندارند! سن افرادی که از گوشی‌های همراه استفاده می‌کنند به‌شدت پایین آمده است! بسیاری از آنها به همان سرگرمی‌های کلیشه‌ای دل خوش می‌کنند و روزگار بدان منوال می‌گذرانند! و بی‌شک همه اینها یعنی بی‌توجهی به تولید فکر و سلامت اندیشه که زاییده نوعی فرهنگ کلیشه‌ای و ابتلا به روزمرگی‌شدن است!  سوالی که ذهن را درگیر خود می‌کند این است که چرا گرایش به کتاب و مطالعه بین جوانان ما روندی نزولی پیدا کرده است؟ چرا بیشتر وقت نوجوان و حتی جوان ما در فضاهای مجازی می‌گذرد و تمام مشغله‌های ذهنی آنها را به‌خود درگیر کرده است؟ چه‌کنیم تا این معضل را که دامنگیر فرهنگ ما شده از بین ببریم؟
بی‌گمان ورود به دنیای تکنولوژی و فناوری، طبیعی و گریزناپذیر است! نمی‌شود از قافله علم و فناوری عقب ماند و خود را درگیر روش‌ها و افکار سنتی کرد و این ذهنیت را در جوانان به‌وجود آورد که چون قادر به درک واقعیت‌های دنیای مدرن نیستند، به‌مبارزه با آن برمی‌خیزند!
پس چه باید کرد؟ باید به ساز زمانه رقصید و دل به گذر زمان داد یا اندیشه کرد و خردمندانه‌تر عمل کرد! بالطبع اندیشه‌ای خردگرا راه به‌سوی هدف خواهد برد، اما این مهم چگونه عملی خواهد شد؟ بدون‌تردید باید کوشش کرد تا درونمایه دنیای کنونی به‌خوبی دریافت شود!  انطباق‌های فرهنگ خود و آرزوهای ساکنان آن را با آنچه در دنیای مدرن کنونی می‌گذرد دریافت و تلاش درجهت پیوند فرهنگ‌ملی با فرهنگ‌جهانی کرد. باید قبول کنیم که نوجوان و جوان بنا به مقتضیات سنی‌اش گرایشات خاص خود را دارد. باید او را مجهز به‌سلاح علم و فناوری کرد و ملزومات کار را دراختیارش قرار داد تا او نیز بتواند در گردونه این دنیای وسیع پاسخی برای علامت سوال‌های خود پیدا کند!
آنچه توجهی ضروری را می‌طلبد، این است که باید از اوان کودکی این ذوق را پرورش داد! باید تلاش کرد تا راه رسیدن به خواسته‌ها و چگونگی انتخابشان برای آنها هموار شود و به آنها باوراند که راه ترقی در گرو دانستنی جدی و منطقی است! به صراحت می‌توان گفت که جذابیت‌های محیط‌های آموزشی می‌تواند در رسیدن به این مهم موثر باشد! باید محیطی را طراحی کرد که پر از جاذبه‌های خواستن باشد. از کلیشه و خمودگی به دور بوده و سرشار از تازگی‌ها باشد. باید دانش‌آموز را از همان اوان تحصیل به‌سمت جاذبه‌های علم ترغیب و زمینه‌ای فراهم کرد تا خودش انتخاب کند و به‌شوقی مضاعف راه به‌سوی هدف برد. از او بخواهیم تا به تولید فکر بپردازد. برای افکارش وقت گذاشته و از نیروی فوق‌العاده تشویق برای بهره‌وری بیشتر استفاده کرد. جایگاهی برای بروز و به فعلیت رساندن خلاقیت‌هایش ایجاد و به او اطمینان داد که راه برای اندیشه‌های بکر او همیشه باز است و خاطرنشان کرد که می‌تواند پیامد آنها را در شغلی که برای او فراهم می‌شود، ببیند! بی‌شک رسیدن به این مهم نیازمند هزینه‌های فراوانی هست که همه باید دست به دست هم داده و تلاش کنیم تا دوباره حیاتی تازه پیدا کند.
مخلص کلام این‌که باید تلاش کنیم تا فرهنگ از اولویت بالایی برخوردار شود و بیشتر به این موضوع توجه کنیم که یک جامعه کتابخوان می‌تواند جامعه‌ای پویا و درخور توجه باشد که در هموار‌کردن راه‌های ترقی می‌تواند گام‌های بلندی بردارد.


 


تعداد بازدید :  293