شماره ۶۰۵ | ۱۳۹۴ يکشنبه ۱۴ تير
صفحه را ببند
پرسش از خشونت خانوادگی

سعید خراطها آسیب‌شناس اجتماعی

پرسشی که این روزها در جامعه ما بسیار مطرح می‌شود، در مورد میزان و علل خشونت در سطح جامعه است. یکی از مهم‌ترین حوزه‌های این خشونت‌ها، خشونت در خانواده است که علل مختلفی دارد. در این بحث کوتاه در حد طرح موضوع به اصلی‌ترین علت‌ها اشاره می‌کنم؛ طبیعی است که راه‌های مقابله با درگیری‌های درون‌خانواده هم به جلوگیری از بروز این علت‌ها برمی‌گردد. درگیری‌هایی که اعضای خانواده شاکی و متهم هستند و رفتارهایی که نسبت به هم یا علیه هم انجام می‌دهند، درون‌خانواده است و به عبارتی هر دو طرف خشونت، اعضای یک خانواده هستند که به دلایل مختلف با هم درگیر می‌شوند. مهم‌ترین علت بروز خشونت‌های خانوادگی، بی‌اعتبار شدن اسناد شفاهی در محاکم قضایی و دفاتر دادرسی است. در دوره‌های گذشته یا حتی در دوره فعلی خیلی پیش می‌آید که در خانواده‌ها قول و قرارهایی گذاشته می‌شود که اساسا شفاهی است و برگه و دست‌نویسی به‌واسطه آن نوشته و مکتوب نمی‌شود. این قول‌وقرارها اغلب درمورد دارایی‌ها و بهره‌برداری‌های اعضای خانواده از حرف و قول شفاهی یکدیگر است؛ مثل پدری که در صحبت می‌گوید، این مغازه برای پسرم است یا دخترانم می‌توانند از این خانه استفاده کنند. همین حرف‌های ساده گاهی مشکل‌زا می‌شود و اعضا که شاید براساس حرف کسی روی آن حساب بازکرده‌اند، به‌مشکل برمی‌خورند. چون در این میان برگه و نوشته‌ای نیست که قضاوت کند ادعای طرفین درست است یا اشتباه. بخشی از خشونت‌های خانوادگی اساسا براساس قول‌شفاهی بوده است که مثلا وقتی یکی از اعضای خانواده از دنیا می‌رود خشونت‌ها  به‌وجود می‌آیند. در این رابطه بهتر است خانواده‌ها هر حرف و قول‌وقراری که درمورد دارایی‌های مشترک می‌زنند، آن را مکتوب و به‌امضا برسانند. علاوه‌بر بی‌اعتباری اسناد شفاهی، انگیزه‌های مالی دیگری هم می‌تواند موجب بروز خشونت درمیان خانواده شود و اعضای خانواده را درگیر کند؛ مثل ارث و میراث که بسیار دیده و شنیده شده که موجب تیره‌وتارشدن روابط خانوادگی می‌شود.
سومین گروه از دلایلی که نزاع‌های خانوادگی را شکل می‌دهند سوءمصرف مواد مخدر در خانواده‌هاست. هستند خانواده‌هایی که پدر، مادر، پسر یا دختر خانواده به بیماری اعتیاد دچار شده است. اعتیاد معضلی است که اختلالات روانی و رفتاری بسیار بدی به‌جای می‌گذارد و اغلب کانون آرام خانواده‌ها را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد. به همین دلیل است که شاهد از هم پاشیدگی خانواده‌ها به دلیل اعتیاد هستیم. وقتی یکی از اعضای خانواده، معتاد به مصرف موادمخدر است، صرف‌نظر از این‌که چه موادی مصرف می‌کند، اصطلاحا نشئگی و خماری مصرف مواد با افزایش مراتب مصرف بر رفتارهای فردی و اجتماعی شخص معتاد تأثیر می‌گذارد و محیط خانواده را برای دیگر اعضا ناامن می‌کند و نهایتا منجر به‌بروز خشونت و درگیری‌های خانوادگی می‌شود.
چهارمین گروه عللی که منجر به درگیری‌های خانوادگی می‌شود، درگیری‌های زن و شوهری است. پدیده‌هایی مثل خیانت در روابط‌زناشویی و بروز روابط خارج از خانه از طرف زن و شوهر باعث بروز اختلاف‌های زن و شوهری می‌شود که در موارد زیادی منجر به طلاق خواهد شد.
با توجه به این صورت‌بندی کلی، در کل می‌توان برای مقابله با خشونت‌های خانوادگی که علت‌های اصلی آن عنوان شد، راه‌های مختلفی هم برگزید. پایبندی به اصول اخلاقی و حفظ تحکیم روابط خانواده که از گرایش افراد به اعتیاد یا خیانت تا حد امکان جلوگیری کند، می‌تواند به کم‌شدن خشونت‌های خانوادگی کمک کند. به‌نظر می‌رسد بحث اصلی و اساسی در این رابطه پرسش از چرایی کمرنگ‌شدن اصول و ارزش‌ها در جامعه ما است. پاسخ به چنین پرسشی درواقع ریشه‌یابی معلول‌ها و رسیدن به علل را سبب‌ساز می‌شود.   

 


تعداد بازدید :  259