شماره ۵۹۵ | ۱۳۹۴ سه شنبه ۲ تير
صفحه را ببند
10 نکته عجیب در مورد جان وین

|  مارتین شیلتون   |

جان وین، بازیگر افسانه‌ای آثار وسترن جان فورد و ‌هاوارد ‌هاکز که در 11 ژوئن 1979 در 72 سالگی درگذشت، در 162 فیلم بلند بازی کرد و یکی از بزرگ‌ترین ستاره‌های‌ هالیوود در قرن بیستم بود. شاید ندانید که این بازیگر به شدت خرافاتی بود، در بازی شطرنج تقلب می‌کرد و به مایکل کین هشدار داده بود که هرگز کفش از جنس جیر نپوشد. در این مقاله به نقل از کتاب زندگینامه بسیار خواندنی اسکات آیمن درباره این بازیگر برنده جایزه اسکار،  با 10 نکته جالب در مورد جان وین آشنا می‌شوید.
جان وین در بازی شطرنج تقلب می‌کرد
جان وین واقعا شطرنج‌باز ماهری بود (ژوزف فون اشترنبرگ، کارگردان سینما و یکی از شطرنج‌بازان باتجربه وقتی در بازی با جان وین باخت، از ناراحتی «حسابی کبود» شد) و در قایق تفریحی 136 فوتی او به نام «غاز وحشی» همیشه یک میز شطرنج پهن بود. وین یک‌بار درباره یکی از همکاران بازیگرش، راک‌هادسن، گفته بود: «چه اهمیتی داره اگه شخصیت خیلی عجیب و غریبی داره؟ مهم اینه که شطرنج‌باز خیلی ماهریه.» وین وقتی با رابرت میچام شطرنج بازی می‌کرد عادت داشت دایم تقلب کند؛ تا این‌که یک‌ بار میچام تمام جرأتش را جمع کرد و معترضانه به او گفت که دایم تقلب می‌کند. وین هم در جواب به میچام گفت: «منتظر بودم ببینم بالاخره کی به تقلب‌های من اعتراض می‌کنی. خیلی خوب حالا دوباره بچین، یک بار دیگه بازی می‌کنیم.»
جان وین عاشق ادبیات بود
وین عاشق داستان‌های جنایی پلیسی آگاتا‌کریستی بود. البته محبوب‌ترین داستان‌هایش هر دو نوشته آرتور کانن دویل بودند؛ داستان‌های «گروهان سفید» (1891) و «آقای نایجل» (1906) موضوع هر دو داستان در دوران جنگ‌های صدساله اتفاق می‌افتد. وین آثار چارلز دیکنز را هم دوست داشت و هر زمان که برای بازی در یک فیلم قرارداد می‌بست همیشه می‌گفت: «بارکیس حاضر است!»، تکیه کلام آقای بارکیس وقتی که به دیوید کاپرفیلد می‌گفت که برای ازدواج کردن با پگوتی آماده است.
فقط او را «م م م» یا دوک بنامید ولی هرگز ماریون خطاب نکنید
نام واقعی وین در موقع تولد (26 می‌1907) ماریون رابرت موریسون بود و او در تمام عمر نام دوک را برگزید که از نام «دوک گنده» سگ خانوادگی‌شان گرفته شده بود. دوک گنده از نژاد ایردیل تریر بود که دنبال ماشین آتش‌نشانی می‌دوید و آتش‌نشان‌ها نام «دوک کوچک» را روی وین گذاشتند که بعدا کوتاه شد و همان دوک از آن باقی ماند. وین می‌گفت: «آدمی که روی پرده می‌بینید واقعا خود من نیست. من دوک موریسون هستم و هرگز یک شخصیت فیلمی مثل جان وین نبوده‌ام و نخواهم بود. البته او را خوب می‌شناسم و نزدیک‌ترین شاگردش هستم. باید که باشم. دارم از طریق او امرار معاش می‌کنم.»
جان فورد او را «تخم‌مرغ آب‌پز» نامید
فورد چهار بار برنده جایزه اسکار بهترین کارگردانی شد (در سال‌های 1935، 1940، 1941 و 1952) که رکوردی محسوب می‌شود اما او این جایزه را در ‌سال  1940 که برای «دلیجان» نامزدش شده بود، از دست داد. رفتار او سر صحنه این فیلم خشم وین را برانگیخته بود تا جایی که درباره کارگردان گفته بود:   «آنقدر از دست این لعنتی عصبانی هستم که می‌خواهم بکشمش.» فورد سر صحنه مدام به او نیش و کنایه می‌زد و یکبار سر او فریاد کشیده بود: «مگه نمی‌دونی چطوری باید راه بری. مثل اسب آبی دست‌و‌پا چلفتی هستی. این‌قدر هم بد دیالوگ نگو و یک‌خرده حس نشان بده. مثل تخم‌مرغ آب‌پز هستی.» البته فورد در آن زمان در محافل خصوصی درباره وین می‌گفت: «او بزرگ‌ترین ستاره تمام دوران خواهد بود.»
وین زمانی
 خبرنگار ورزشی بود
وین در آیووا به دنیا آمد ولی به دبیرستان گلندیل یونیون کالیفرنیا رفت و در آن‌جا در تیم فوتبال بازی می‌کرد. همان‌قدر که ورزشکار خوبی بود، از جنبه آکادمیک هم خوب بود. عضو تیم بحث و بررسی دبیرستان و رئیس انجمن لاتین آن‌جا بود. با معدل 94 از 100 فارغ‌التحصیل شد. از کارکنان روزنامه مدرسه بود و گزارش‌های ورزشی را با نام «م. م. م.» می‌نوشت.
جانور سیاسی عجیبی بود
جان وین برای عقاید دست‌راستی‌اش شهرت دارد (به‌شدت از عقاید جین فاندای بازیگر بدش می‌آمد) و حامی تمام قد رئیس‌جمهوری ریچارد نیکسن بودو در ‌سال 1972 اصرار داشت که «نیکسن بزرگ‌تر از آن است که قاطی مسأله‌ای مثل واترگیت شود.» ولی دوست داشت که با پل نیومن بازیگر بحث سیاسی کند و نیومن هم مدام برای او مقاله‌هایی از متفکران پیشرو لیبرال می‌فرستاد.
عمیقا خرافاتی بود
یکی از چیزهایی که باید در خانه او رعایت می‌شد این بود که هیچ‌کس حق نداشت کلاهش را بالای تخت رها کند. هیچ‌یک از اعضای خانواده‌اش حق نداشت نمک را به دست او بدهد، بلکه باید آن را روی میز می‌گذاشت تا او خود بردارد. اما درباره سیگار کشیدنش اصلا خرافاتی به دل راه نمی‌داد و روزی پنج پاکت سیگار می‌کشید و همین باعث می‌شد که مدام سرفه کند و عاقبت هم سرطان ریه گرفت.
مبادا کفش جیر نم بکشد
وقتی برای نخستین‌بار مایکل کین را دید، نصیحت دوستانه‌ای در عالم بازیگری برای او داشت: «با صدای پایین صحبت کن، آهسته صحبت کن و خیلی هم وراجی نکن.» بعد به بازیگر بریتانیایی چیزی گفت که گیجش کرد: «و هیچ‌وقت کفش جیر نپوش.» وقتی کین پرسید: «چرا؟»  وین جواب داد: «چون یک روز مردی در دستشویی کناری من را شناخت و گفت «جان وین تو بازیگر محبوب من هستی!» و تمام روی کفش جیرم را خیس و کثیف کرد. بنابراین، پسر جان وقتی مشهور شدی از این کفش‌ها نپوش!»
شیفته وینستون چرچیل
وین اغلب به دوستانش می‌گفت که خیلی وینستون چرچیل را می‌ستاید و مجموعه کاملی از نوشته‌های نخست‌وزیر بریتانیا را در قفسه کتاب‌هایش داشت.
برنده‌ای دست و‌ دلباز بود
وقتی وین جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اصلی را برای «شهامت واقعی» (1969) گرفت، در گوش باربارا استرایسند که در آن لحظه مجری مراسم بود گفت:   «شانس تازه‌کارها». آن شب شام را با ریچارد برتون دیگر نامزد این جایزه صرف کرد و آخر شب رفت در خانه این بازیگر اهل ولز را زد و مجسمه اسکار را به دستش داد و گفت: «این را تو باید داشته باشی، نه من.»
منبع: دیلی تلگراف (برگرفته از کتاب «جان وین:   زندگی و افسانه» به قلم اسکات آیمن)


تعداد بازدید :  270