شماره ۵۹۴ | ۱۳۹۴ دوشنبه ۱ تير
صفحه را ببند
خاورمیانه جدید
تئوری توطئه یا واقعیت

|  سیدمجید روئین‌تن  |

در قرن 17 میلادی در خلال سال‌های 1618 تا 1648 جنگ‌های  33 ساله تمامی اروپا را در بر گرفت و سال‌های سال، نسل‌کشی، جنگ‌های قومی و قبیله‌ای، ایدئولوژیکی و... این قاره پهناور را تحت تأثیر خود قرار داده بود. وجود جنگ و آشوب، باعث شد تا مردم دسته‌دسته و در گروه‌های پر تعداد به مناطق نسبتا امن‌تر این قاره مهاجرت کنند، این مهاجرت‌ها و بعضا پناهندگی‌ها عملا بافت اجتماعی و ملی کشورهای آن دوران را تا حدود زیادی به هم زد، به گونه‌ای که تقریبا در تمامی این مناطق، اقوام، قبایل با ملیت‌های مختلف و گویش‌ها و با اعتقادات متفاوت و بعضا متضاد در کنار یکدیگر قرار گرفته بودند.
جنگ و نسل‌کشی‌های پی در پی و نوعا بی‌حاصل باعث شد تا فرانسوی‌ها و سوئدی‌ها که آن دوران نیروهای قوی‌تر و منسجم‌تر به حساب می‌آمدند، به این نتیجه رسیدند که به این جنگ‌ها و خونریزی‌های بی‌حاصل پایان دهند، که نتیجه آن قرارداد صلح «وست فالی» بود که به تصویب تمامی گروه‌های درگیر رسید. پس از قرارداد صلح «وست‌فالی»، اروپای جدید پا به عرصه وجود گذاشت، و تا زمان جنگ‌های بالکان در دوران معاصر، مرزهای شناخته شده به‌رغم وجود مشکلات مرزی به رسمیت شناخته شده بود. گرچه اختلافات مرزی به قوت خود باقی مانده بود، اما به دلیل ورود این کشورها به دوران معاصر خصوصا بعد از انقلاب کبیر فرانسه و انقلاب صنعتی، تا حدود زیادی، دست‌اندرکاران سیاست موضوع اختلاف‌های مرزی، قومی و زبانی را از روی میز کنار گذاشتند، اما باز هم در جنگ اول و دوم جهانی، آتش زیر خاکستر مجددا فوران کرد و بخش‌های عمده اروپا و بخش‌هایی از آسیا را در شعله‌های سوزان خود فرو برد. بعد از جنگ دوم جهانی اروپا با مرزهای شناخته شده به حیات خود ادامه داد، تا امروز که تحت عنوان اتحادیه اروپا به یک قدرت جهانی تبدیل شده است، البته این پایان راه نیست بلکه تازه آغازی بر دوران جدیدی است که اقتصاد در آن حرف اول را خواهد زد در کشورهای کوچک و ضعیف اروپایی چون یونان، پرتغال و برخی دیگر از کشورهای شرقی این اتحادیه با فرض‌های بالا و با اقتصادی ضعیف در این اتحادیه دست و پا می‌زنند. با این مقدمه مختصر، به نظر می‌رسد، خاورمیانه هم آبستن حوادث تلخ و ناگواری است که می‌توان براساس نظریه یکی از جامعه‌شناسان معاصر سوییسی آن را با جنگ‌های  33‌ساله قرن 17 اروپا، مقایسه کرد. پیدایش طالبان، القاعده، داعش و سقوط دیکتاتورهایی چون صدام، قذافی، حسنی‌مبارک، بن‌علوی، و... ظهور بهار عربی و تأثیر آن بر جنبش‌های مختلف مردمی چون بحرین، یمن، مصر، تونس و... همه و همه این نگرانی را دامن می‌زند که شاید این‌بار قرعه به نام مردم مسکین خاورمیانه زده‌اند. منطقه‌ای که بسیاری از کشورهایش بعد از سقوط دولت عثمانی و در پی قرارداد (سایکس پیکو) در سال 1916، بین فرانسه و بریتانیا به وجود آمده‌اند. این کشورها بعد از قرارداد فوق و تحت سلطه بریتانیا و فرانسه به حیات جدید خود ادامه دادند و بعد از مدتی با تبلیغات پرسروصدا، موجی از ناسیونالیسم در آنها آغاز شد، تا جایی که تعدادی از آنها برای خود سوابق فرهنگی و تمدنی چند هزار ساله جعل کردند. جورج بوش پسر بعد از حملات 11 سپتامبر، گفت آمریکای ناامن برابر است با جهان ناامن، ولی بعد از مدتی به این نتیجه رسیدند که خاورمیانه ناامن برابر است با آمریکای امن! به هر حال اوضاع و احوال منطقه خاورمیانه بسیار شکننده شده است پیدایش گروه‌های تروریستی و بنیادگرا چون داعش، القاعده، طالبان و النصره   و حمایت غرب از برخی گروه‌های تروریستی سوریه برای سرنگونی بشاراسد به گونه‌ای پیش رفته، که از سوریه تنها قسمتی کوچک به مرکزیت دمشق باقی مانده است.  موج مهاجرت‌های پی‌‌‌درپی در عراق و سوریه به کشورهای همسایه رفته‌رفته بافت ملی و اجتماعی این کشورها را از حالت توازن خارج خواهد کرد، برای مثال کشوری مثل اردن در آینده‌ای نه چندان دور با اقلیت اردنی‌تبار روبه‌رو خواهد شد و یا موج مهاجرت‌های گسترده سوری‌های علوی‌تبار بافت اجتماعی ترکیه را به هر حال تحت تأثیر خود قرار خواهد داد. امروزه اوضاع به گونه‌ای پیچیده‌ و غیرقابل پیش‌بینی شده است، که ترکیه، عربستان‌سعودی و قطر با یکدیگر متحد می‌شوند تا علیه ایران صف‌آرایی کنند و عربستان‌سعودی برای جلوگیری از نفوذ انصار‌الله، شب و روز یمن را بمباران می‌کند، بحرین با اکثریت شیعه ایرانی‌تبار خود، آبستن حوادث و جنبش‌های پی در پی است. اوضاع عراق و افغانستان، سوریه، یمن، عربستان، مصر و... روزبه‌روز پرتنش‌تر و پیچیده‌تر می‌شود، اختلافات قومی، قبیله‌ای و مذهبی در این منطقه روزبه‌روز بیشتر و بیشتر می‌شود. حال با توجه به آنچه گفته شد، سوالات فراوانی پیش روی ما قرار می‌گیرد که پاسخ به آنها به زمان نسبتا زیاد احتیاج دارد، سوالاتی از قبیل:
- آیا خاورمیانه جدید درحال شکل‌گیری است؟
- آیا براساس تئوری توطئه اربابان دهکده جهانی این‌بار به  سروقت خاورمیانه آمده‌اند؟
- آیا باید تسلیم تئوری توطئه شد یا با واقعیات کنار آمد؟
- آیا این‌بار جنگ‌افروزان و ابرقدرت‌ها برای حل و فصل مشکلات اقتصادی خود مردم این منطقه را نشانه گرفته‌اند؟
در پایان امیدوارم خداوند متعال چون همیشه ایران عزیز ما را از گزند این حوادث تلخ و خونین حفظ فرماید.

 


تعداد بازدید :  199