شماره ۵۹۲ | ۱۳۹۴ شنبه ۳۰ خرداد
صفحه را ببند
آنچه را می‌ترسید از جامعه‌شناس بپرسید، حتما از جامعه‌شناس بپرسید

|  حمیدرضا عریضی  |   جامعه شناس   |

گونترگراس در کتاب مجموعه داستان‌های کوتاهی به نام «قرن من» (Mein Jahrhundert)،که توسط کامران جمالی به فارسی برگردانده شده است، ابتکار جالبی به خرج می‌دهد که برای هر‌ سال از ۱۹۰۰ تا ۱۹۹۹ یک داستان کوتاه نوشته است، ازجمله در سال ۱۹۹۲ داستان کوتاهی درمورد دانشمندی نوشته که گرفتار مسائل امنیتی می‌شود. در ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۴ در برنامه «حذف و اضافه» از شبکه سوم سیما مناظره زنده‌ای پخش شد که در آن یک جامعه‌شناس به وضع علوم‌اجتماعی حال حاضر ایران پرداخته و از برخورد قضایی و امنیتی با برخی استادان علوم‌اجتماعی انتقاد کرده و نام سعید مدنی را ذکر می‌کند و ادامه می‌دهد که با این وضع نمی‌توان از جامعه‌شناسی، رفع فقر و فحشا را انتظار داشت. هدف از متن حاضر ارجاع به این جلسه توسط عضو هیأت تحریریه مجله روشن در شماره سیزدهم آن مجله، خانم مریم طهماسبی است با عنوان «آنچه می‌ترسید از یک راننده تاکسی بپرسید از جامعه‌شناس بپرسید».  این جمله بازگردان جمله‌ای است که فیلسوف اسلوونیایی، ژیژک در کتاب خود آورده بود «آنچه می‌ترسید از لاکان بپرسید از هیچکاک بپرسید». این سبک جملات بسیار شهرت یافته است مثلا جمله ریموند کارور که عنوان داستان کوتاهی از او است که توسط فرزانه طاهری و اسدالله امرائی به فارسی هم درآمده است «وقتی از عشق حرف می‌زنیم از چه حرف می‌زنیم» و موراکامی عنوان مجموعه داستان‌های کوتاه خود درباره دو کرده است که خیلی به آن علاقه‌مند بود «وقتی از دو حرف می‌زنیم از چه حرف می‌زنیم». جملاتی که مریم طهماسبی از یکی از همراهان ذاکری آورده، موضوع این مقاله است: «آیا دستگیری چند نفر به جرم‌های امنیتی و سیاسی به رابطه نامناسب علوم‌اجتماعی با مسائل اجتماعی ما ربطی دارد؟ این حرف‌ها به حرف‌های یک‌راننده تاکسی شبیه بود.» انتقاد درست از دیگران هنری است که مذهب ما باید به ما آموخته باشد، در حدیث است «انظر الی ما قال و تنظر الی من قال».  پوشاندن جامه راننده تاكسى (آقاى ذاكرى جامعه‌شناس، در اينجا راننده تاكسى ناميده شده است) براى كوبيدن يك جامعه‌شناس، جفا بر هر دوى آن‌هاست. شغل پر زحمت راننده تاکسی بسیار شریف است و جامعه‌شناسان هم باید در جامعه ارج و قرب داشته باشند. من شخصا آقای ذاکری را نمی‌شناسم و در مورد محتوای جرم دکتر سعید مدنی هم اطلاعی ندارم و جای تاسف است که به‌دلیل مشکلات قضایی (احتمالا خطاهای روی داده) جامعه از دانش آنها در حل معضلات جامعه محروم شود. دکتر سعید مدنی دانش‌آموخته آمریکا و عضو هیأت‌مدیره انجمن جامعه‌شناسی ایران، در زمینه فقر و فحشا در ایران واقعا کار کرده است. او یک مجله علمی-پژوهشی معتبر را راه‌اندازی کرده که از نظر ضریب تأثیر در ISC جزو ۲۰ مجله اول در ایران است. کتاب‌های بسیار زیادی توسط انتشارات معتبر از او در زمینه‌هایی چون فقر و اعتیاد در ایران به جامه طبع در آمده و مقالات متعدد به زبان فارسی و انگلیسی هم از او در مجلات منتشر شده است. او همچنین مجری طرح جامعه رفاه در ایران به سفارش مرکز پژوهش‌های مجلس بوده که پایه‌گذار وزارت تعاون بوده است. سخن آقای ذاکری نه در مورد قضاوت در زمینه درستی یا نادرستی حکم او نیست، بلکه دریغ از این است که حضور او می‌توانست گرهی از مشکلات جامعه باز کند و شاید مخاطب او خود دانشمندان هم باشند که خدمت در رشته علمی آنها شاید مهم‌تر از فعالیت در عرصه‌های دیگر است.
 دانشمندان علوم‌اجتماعی نباید خود را در مخاطره گذاشته و نقش پراهمیت خود را فراموش کنند. مگر نه این است که دانشمندان علوم‌انسانی در حیطه مسائل اجتماعی می‌توانند به حل این معضلات کمک کنند؟ این فروکاهی نقش دانشمندان علوم‌انسانی صحیح نبوده و محتاج تامل است. مثلا نقش مک گوائر را در تلقیح اجتماعی در میان سربازان آمریکایی، بعد از جنگ کره در نظر بگیریدکه توسط ارونسون در روانشناسی اجتماعی (ترجمه شکر کن) بحث شده است.
پس از آن هرگز دیده نشد که سربازان آمریکایی در زمان اسارت، تحت‌تأثیر تبلیغات کمونیست‌ها قرار گیرند. پاسخ به نکته مطروحه در مجله روشن این است: آری، حل مسائل اجتماعی با علوم‌اجتماعی ربط دارد و افراد دارای دانش علوم‌اجتماعی می‌توانند آن را حل کنند (و نه کس دیگر). همان‌طور که انتظار می‌رود پزشک بیماری را معالجه کند، در مورد علوم‌انسانی به دلیل پیچیدگی انسان (به مصداق: فیک انطوی العالم الاکبرو) این تخصص بسیار مهم هم است و بنابراین عدم حضور دانشمندان علوم‌اجتماعی (به هر دلیلی که باشد) در این رابطه دخیل است. جامعه‌شناسی علمی است که در همه مسائل علوم‌اجتماعی حضور دارد همان‌گونه که امان‌الله قرائی‌مقدم (شهروند ۵۸۴) آن را چهارراه علوم نامیده است.


تعداد بازدید :  241