شماره ۵۹۲ | ۱۳۹۴ شنبه ۳۰ خرداد
صفحه را ببند
مخالفان و موافقان اهدای عضو چه می‌گویند؟
علاج واقعه، قبل از وقوع باید کرد

طرح‌نو- لیلا مهداد| احتمالا شما هم این جمله را شنیده‌اید که اهدای عضو، اهدای زندگی است. بسیاری از افراد جامعه، طبق اطلاعات پزشکی که از طرق مختلف به‌دست آورده‌اند، بر این امر واقفند که پیوند اعضا، تنها راه ادامه‌حیات برای برخی از بیماران است. بیمارانی که به نارسایی‌های پیشرفته قلب، کلیه، ریه و... مبتلا هستند. آمارها اما گویای چیز دیگری است. طبق این آمار، ایران بیشترین مرگ‌مغزی و کمترین آمار اهدای عضو  را در مقایسه با سایر کشورها دارد!  
طبق اطلاعات ارایه‌شده از سوی مراکز ذیربط، در جهان در هر 100 تصادف یک‌نفر کشته می‌شود اما در ایران در هر 10 تصادف، یک‌نفر کشته می‌شود و از این میزان، از هر 100 مرگ، یک مرگ، مغزی است. بنابراین با حسابی سرانگشتی، کشور ما بالاترین مرگ‌مغزی را دارد. طبق آماری دیگر بیشترین اهدای عضو از مرگ‌مغزی در جهان 35نفر به ازای یک‌میلیون نفر است اما در ایران 1/7 در‌میلیون است. حالا با گذشت حدود 13‌سال از تصویب قانون و آیین‌نامه اجرایی پیوند اعضا در ایران، آمارها نشان می‌دهد، از این مسأله استقبال نشده است و باعث شده با وجود پتانسیل بالای علمی و تخصصی در امر پیوند اعضا، تیم‌های پیوند با مشکلات زیادی روبه‌رو باشند. امروزه بیش از یک‌میلیون نفر در جهان از درمان پیوند اعضا بهره‌مند هستند و تعدادی از آنها بیش از 25‌سال است که توانسته‌اند به زندگی خود با این شرایط ادامه دهند. در کشور ما هر ‌سال 25درصد بیماران لیست‌انتظار دریافت‌عضو فوت می‌کنند. این درحالی است که 16درصد مرگ‌ومیرها را در بیمارستان‌ها، بیماران مرگ‌مغزی تشکیل می‌دهند که از این میان، 50درصد آنها این ظرفیت را دارد که منجر به اهدای عضو شود.
حالا این سوال پیش روی ما است که
با توجه به روحیه نوعدوستی ایرانیان، چرا شاهد تعداد پایین اهداکننده عضو از میان بیماران مرگ‌مغزی هستیم؟ سوال این است آیا تبلیغات کمی در این زمینه انجام شده یا عوامل دیگری مانند ناآگاهی مردم از کم‌و‌کیف اهدای عضو، به این وضع انجامیده است؟ آیا مسائل عاطفی مانع این می‌شود که خانواده‌ها مایل نباشند، اعضای عزیزان خود را اهدا کنند؟
این سوالات و سوالات دیگر وجود دارد که پاسخ به آنها می‌تواند وضع موجود را توضیح دهد و برای بهبود آن، راهکاری یا راهکارهایی را پیش‌روی ما قرار دهد. برای آشنایی بیشتر مخاطبان با پدیده اهدای عضو، با تعدادی از داوطلبان اهدای عضو که اقدام به اخذ کارت اهدای عضور کرده‌اند، به گفت‌وگو نشستیم و نظر آنها را درباره این اقدام پرسیده‌ایم. بخوانید:   
حیات دوباره
سمیه خجسته زن  30 ساله‌ای است که از 4‌سال پیش اقدام به اخذ کارت اهدای‌عضو کرده است. او درباره این اقدام می‌گوید:   4سال پیش وقتی برای چندمین‌بار قلب برادرم دچار مشکل شد او را سریعا به بیمارستان منتقل کردیم. در همان حین که درگیر کارهای برادرم بودم و با دلواپسی به آدم‌های اطرافم نگاه می‌کردم و زیر لب از خدا می‌خواستم به او عمر دوباره بدهد، دو مورد مرگ‌مغزی در بیمارستان رخ داد و این باعث شد در این زمینه کنجکاو شوم. برای رفع کنجکاویم شروع به پرس‌وجو کردم و متوجه شدم که در همان بیمارستان 600-500 نفر نیازمند به اعضای مختلف در لیست‌انتظار هستند، افرادی که تک‌تک لحظه‌هایشان را به امید داشتن شانسی دوباره برای زندگی، می‌گذرانند. مواجهه با چنین شرایطی باعث شد پس از بازگشتم به خانه، به‌صورت اینترنتی ثبت‌نام کنم.
حامد نیز دارای کارت اهدای عضو است. 29‌سال دارد و در‌سال 87 اقدام به‌ گرفتن کارت اهدای عضو کرده است. می‌گوید با دو‌سال وقفه، کارت عضویت، به دستش رسیده است. او دلایل اقدامش را این‌گونه بیان می‌‌کند: فقط حس نوعدوستی مرا به این کار ترغیب کرد. من همیشه به این معتقد بودم که می‌شود با انتقال زندگی به دیگری، بعد از مرگ هم به حیات ادامه داد. به‌نظر من خیلی خوب است که بشود هر چیزی را بازیافت کرد و تقدیم جان به دیگری، بهترین نوع بازیافت است که بشر می‌تواند آن را انجام بدهد، البته باید بگویم که تبلیغات در این کار من هیچ دخالتی نداشته است و این تصمیم من تنها بر مبنای حیات‌بخشیدن به دیگری بوده و بس.
اعضایم به درد کسی نمی‌خورد
شایگان 29‌سال دارد، طبق گفته‌هایش هیچ اعتقادی به اهدای عضو ندارد. او معتقد است که زندگی تنها برای زندگی‌کردن است و نباید به مرگ فکر کرد. به‌نظر او کسانی که کارت اهدای عضو دارند حتما افرادی هستند که زیاد به مرگ فکر می‌کنند. زمانی که به او گفته می‌شود افرادی که کارت اهدای عضو دارند، فقط برای این عضو شده‌اند که بتوانند زمانی که برایشان اتفاقی می‌افتد، جان چند نفر دیگر را نجات بدهند، می‌خندد و می‌گوید: من به حادثه فکر نمی‌کنم. با همان لبخند ادامه می‌دهد: زمانی که مرگ من فرا برسد آن‌قدر پیر هستم که اعضایم به درد کسی نخورد.
همه داوطلب باشیم
کتایون دختری لاغراندام است. مهربان به‌نظر می‌رسد. نگاه‌هایمان به‌هم گره می‌خورد و آغاز پرسش و پاسخ. به این سوال که آیا کارت اهدای عضو دارد یا نه، پاسخ مثبت می‌دهد و می‌گوید: یکی، دو ماه پیش برای عضویت اقدام کرده‌ام ولی فعلا کارت عضویتم به‌دستم نرسیده است. منتظر سوالی دیگر نمی‌شود و خودش ادامه می‌دهد: هر روز صبح که از خواب بیدار می‌شویم کلی اخبار درباره تصادفات و مرگ ‌مغزی افراد می‌شنویم و از آنجایی که خوشبختانه کشورمان از نظر علمی و تخصصی در این زمینه حرف‌هایی برای گفتن دارد به این نتیجه رسیدم که علاوه‌بر آموزش عوامل پیشگیری و فرهنگسازی چه خوب است که همه ما کارت اهدای عضو داشته باشیم تا اگر اتفاقی برایمان افتاد و عزیزانمان به هر دلیل راغب به اهدای اعضای ما نبودند با داشتن کارت عضویت به چند نفر دیگر حیات دوباره ببخشیم.
راضیه دختر 30ساله‌ای است که از‌ سال 87 کارت اهدای عضو گرفته است. او می‌گوید: آدمی نمی‌داند کی، به چه شکل و چه‌زمانی مرگ به سراغش می‌آید، پس چه خوب است که اگر مرگ آدمی به نحوی باشد که بشود از اعضایش برای نجات جان دیگران استفاده کرد، این امکان را خود فرد قبل از مرگش فراهم کرده باشد تا اعضای خانواده‌اش بر اثر احساسات و تحت‌الشعاع قرار گرفتن مصیبت وارده از این کار انسانی سر باز نزنند. راضیه می‌گوید: چه خوب است که با توجه به آمار بالای تصادفات در کشور همچنین دیدن آمار و ارقامی که هرکدام حکایت تلخ مرگ افرادی را روایت می‌کنند که در لیست انتظار، چشم به راه حیات‌دوباره بوده‌اند، هرکدام از ما با گرفتن کارت اهدای عضو قبل از مرگ‌مان رضایت خود برای حیات دوباره به چشمان منتظر را اعلام کنیم.

 


تعداد بازدید :  229