شماره ۵۸۴ | ۱۳۹۴ چهارشنبه ۲۰ خرداد
صفحه را ببند
چراغ‌ها رابطه تاریکند
بیایید با هم حرف بزنیم

امروزه با شرایطی که کودکان دایما با لپ‌تاپ کار می‌کنند، یا مشغول مطالعه و انجام تکالیفشان هستند، مادر و پدر بیرون از خانه مشغول کارند و از کار و ارتباطات زیاد خسته‌اند، مسأله گفت‌وگو و ارتباط بین اعضا خانواده درحال کمرنگ‌شدن است. یکی از اصول مهم خانواده سالم، ارتباطات (گفت‌وگو) است و خانواده‌ای که اعضای آن با یکدیگر صحبت می‌کنند، به هم نزدیکترند و همیشه با هم می‌مانند...
آنچه که امروزه معمول است:  
مادر خسته است، پدر خسته است، بچه‌ها همگی مشغول کار خود هستند... هیچ‌کس صحبت نمی‌کند، به جای آن از طریق توییتر، ایمیل و پیامک به یکدیگر پیام می‌زنیم. چه اتفاقی برای روش‌های سنتی قدیم ارتباط افتاد؟
گفت‌وگو یک عنصر اساسی در عملکرد سالم و مثبت هر گروهی از مردم است. در یک خانواده گفت‌وگو در روابط بین زوجین، بین والدین و فرزندان و بین خود فرزندان بسیار مهم است. البته ارتباط چیزی بیشتر از حرف‌زدن است چیزی مانند، تبادل ایده‌ها، نشان دادن عواطف و احترام گذاشتن به یکدیگر است. مکالمه و گفت‌وگو، تنها بیان حالات یا کلمات نیست، بلکه شامل گوش‌دادن و توجه‌کردن به یکدیگر به‌صورت فعال و مثبت است گفت‌وگو و ارتباط شامل ابعاد زیادی است: تبادل وعده‌های غذا با یکدیگر سر میز، کنار هم نشستن و گفت‌وگو‌های سرگرم‌کننده که همگی راه‌های موثری برای بهبود روابط است.
گفت‌وگو با بچه‌ها:   
ارتباط درون خانواده باید همواره واضح، مستقیم، مثبت و تاثیرگذار باشد. روش‌هایی که والدین با بچه‌هایشان ارتباط برقرار می‌کنند براساس سنشان تغییر می‌کند، روش بیان و ارتباطات بصری که هنگام ارتباط با کودک و نوزاد استفاده می‌شود، به‌طور مشخص متفاوت از روشی است که موقع صحبت با یک نوجوان استفاده می‌شود. در سنین مختلف نیازهای پسر یا دختر شما متفاوت‌اند، برای مثال یک نوزاد و یک کودک، احتیاج به قوت قلب و در آغوش گرفتن دارد، در سنین 4 و 5 سالگی، وی نیاز دارد که حرف‌هایش شنیده شود و پاسخ‌های بسیاری از چرا‌ها و چگونه‌های فراوانی را بیابد، در سنین 9 تا 10 سالگی او نیاز دارد تا درباره امور روزانه‌اش از او سوال و به‌خاطر موفقیت‌هایش تشویق شود. از طرف دیگر نوجوانان، نیاز دارند تا احساس راحتی کنند و درک شوند تا بتوانند به والدینشان اعتماد کنند.
ارتباط با کودکان:   
یک نوزاد نسبت به تن و بلندی صدای مادر حساس‌تر است، او ممکن است به محض شنیدن صدای «نه» و «بس است» مادرش شروع به گریه کند، که این درواقع بیشتر پاسخ به تن صدای مادر است تا خود کلمه. به همین دلیل والدین باید مراقب تن و شدت صدایشان موقع صحبت‌کردن باشند.
والدین، از طریق ژست و حالت بدن نیز ارتباط برقرار می‌کنند. نوزادان و کودکان تمایل دارند تا در کنار پدر و مادر باشند چرا که آنان در این حالت احساس عشق و ایمنی می‌کنند، در آغوش‌گرفتن و نوازش‌کردن راه‌هایی است که به وسیله آن می‌توانید به کودکانتان قوت‌قلب دهید و به آنان نشان دهید که دوستشان دارید. به‌علاوه رفتار والدین نیز با سن فرزندانشان مطابقت می‌یابد و والدین یاد می‌گیرند که مانند آنان صحبت کنند، شعر بخوانند تا ارتباط برقرار کنند و آموزش دهند. یک مثال آن، این است که با خواندن شعر از کودکان بخواهیم تا اسباب‌بازی‌هایشان را جمع کنند. درواقع اغلب مادران از این روش استفاده می‌کنند و از تن صدای کودکانه برای گفت‌وگو با فرزندشان استفاده می‌کنند. این روش مفید خواهد بود چراکه کمک می‌کند تا کودکان دستورات و قوانین را در قالب سرگرمی یاد بگیرند و به خاطر بسپارند و مشارکت کنند.
کودکان پنج ساله تا نوجوان
کودکانی که در سن مدرسه هستند بیشتر وقت خود را در مدرسه می‌گذرانند تا در خانه، پس چنانچه می‌خواهید با آنان ارتباط برقرار کنید، مجبور خواهید بود که برای آنان وقت بگذارید و تلاش کنید که اوقات مناسبی را کنار هم بگذرانید. کودکان شما، وقتی در سن مدرسه هستند، دوست ندارند که مانند نوزادان با آنها صحبت شود، پس بهتر است که تن صدای خود را موقع صحبت کردن با آنان عوض کنید.
یک کلید موثر در ارتباط و گفت‌وگو با آنان، این است که واضح و مستقیم صحبت کنید و از سوالات باز یا نظردادن پرهیز کنید و روی جزییات زندگی آنان در مدرسه و خانه متمرکز شوید. کودکان در این مرحله نسبت به تن صدای شما مانند دوره سنی قبلی حساس نیستند بلکه به محتوای پیام شما دقت دارند. پس سعی کنید در مواقع ناراحتی، همیشه قاطع، مطمئن و ازنظر احساسی خود را کنترل کنید و هنگامی‌که به آنان افتخار می‌کنید، مثبت و قانع‌کننده باشید.


تعداد بازدید :  144