«گردشگران چینی جادهابریشم را احیا میکنند» این خبر درحالی روی خروجی خبرگزاری «مهر» قرار گرفت که طبق اطلاعات موجود از دورههای مختلف تاریخی، بخشی از تاریخ جادهابریشم، متعلق به ایران است.
به گفته نایبرئیس جامعه تورگردانان ایران، رئیسجمهوری پارسال در اجلاس شانگهای(که در قرقیزستان برگزار شد) پیشنهاد داد تا جادهابریشم احیا شود. در آن اجلاس، رئیسجمهوری چین نیز دستور برگزاری سفرهای گردشگری در جادهابریشم را داد و حالا در مدت کمتر از یکسال، آنچه رئیسجمهوری چین دستور داده، به اجرا درآمده است و در روزهای گذشته دومین گروه از گردشگران چینی به ایران آمدند. طبق آنچه در این خبر آمده است، مسیر حرکت گردشگران چینی، از همان جایی شروع شده که جادهابریشم به آنجا منتهی میشد. گردشگران از استان لویونگ چین به کشورهای واقع در مسیر جادهابریشم سفر کردهاند و بعد از پرواز برای قرقیزستان، به ازبکستان و سپس به ایران آمدند و پس از یک هفته ماندن در ترکیه، دوباره به چین میروند.
فارغ از چیستی و چگونگی انجام سفر، آنچه درباره این موضوع جلب توجه میکند، فرصت مناسبی است که برای «ارتباط بین فرهنگهای متفاوت» به وجود آمده است. ارتباطاتی که بهطور معمول با گسترش رفتوآمدهای بینگروهی از کشورها که دارای فرهنگ مشابهی هستند، به دوستی بیشتر بین ملتها و علیالقاعده به صلح و کاهش مخاصمههای فرهنگی خواهد انجامید.
آنچه در متن این خبر، توجه بیشتری را به خود جلب میکند، فاصله کوتاه «حرف تا عمل» در کشوری مانند چین است. رئیسجمهوری این کشور، پارسال «دستور» سفر به گردشگران چینی داده و امروز در مدت کمتر از یکسال آنچه او گفته، به اجرا درآمده است. شاید به این واسطه برای ما بیشتر روشن شود که چرا «همیشه پای یک چین درمیان است!»