شماره ۵۸۰ | ۱۳۹۴ شنبه ۱۶ خرداد
صفحه را ببند
زنگ خطرهای پدیده سالمندی در ایران به صدا درآمده است
ایران، در آستانه بحران سالمندی
گیلان، پیرترین و سیستان و بلوچستان، جوان ترین استان ها شهلا کاظمی پور: سالمندان ایران سه برابر جمعیت فعال فقیر، زیر خط فقرند

شهروند| بحران سالمندی در ایران؛ موضوعی که در چند سال گذشته، داد تعداد زیادی از جامعه‌شناسان و مسئولان را درآورده است. نمونه‌اش همین دیروز، وقتی «فرید براتی سده»، رئیس دبیرخانه شورای ملی سالمندان گفت که با افزایش تعداد سالمندان در ایران، در آستانه بحران سالمندی قرار داریم. آن طور که براتی به «مهر» گفته، استان گیلان بیشترین آمار سالمندان بالای ۶۰‌ سال کشور را دارد و سیستان و بلوچستان، کمترین: «این استان بیش از ۱۱‌درصد جمعیت سالمند را در خود جای داده و براساس تحقیقات و آمارها هنگامی که جمعیت سالمندان به ۱۲‌درصد برسد با پدیده بحران سالمندی مواجه خواهیم شد. به منظور جلوگیری از این بحران در سال‌های آینده باید از هم اکنون برنامه‌ریزی و اقدامات لازم برای ارایه خدمات به سالمندان انجام شود اما هنوز هیچ اقدامی در این خصوص انجام نداده‌ایم که با تصویب سند سالمندی، امیدواریم دستگاه‌ها فعالیت‌های خود را در این‌باره آغاز کنند.» او ادامه داده است: «اگر نیازهای سالمندان رفع نشود با افزایش تعداد و همچنین سطح مشکلات این افراد با چالش بزرگی در کشور مواجه خواهیم شد، بنابراین جا دارد که مسئولان نسبت به تصویب سند ملی سالمندان اقدام کنند.»
این نخستین‌بار نیست که مسئولان ایران از نگرانی‌شان درباره پدیده سالمندی در ایران می‌گویند و در چند‌ سال گذشته و با پیگیری سیاست‌های جمعیتی در ایران، روز به روز نگرانی‌ها درباره وضع سالمندان درحال افزایش است. یکی از تأثیر پایین بودن نرخ باروری بر پدیده سالمندی در ایران می‌گوید و یکی از زیر خط فقر بودن تعداد زیادی از سالمندان ابراز نگرانی می‌کند. تعداد سالمندان در ایران هم البته جای خودش را دارد. براساس آخرين سرشماري ایران در ‌سال 90، 8.2‌درصد جمعیت ایران یعنی 6ميليون و 159هزار و 767نفر سالمندند؛ تعدادی که البته کسانی مانند رئیس دبیرخانه شورای ملی سالمندان درباره آن معتقدند كه با گذشت چهار سال از اين سرشماري به اين تعداد اضافه شده و پيش‌بيني مي‌شود در سال1403جمعيت سالمندان كشور به بيش از 26ميليون نفر برسد. از طرف دیگر براساس برآوردها تقريبا 4 ميليون و 400هزار سالمند در كشور متأهلند و تعداد زيادي هم به‌رغم اينكه بالاي 65سال دارند هنوز شاغلند. از طرف دیگر آنطور که ماه گذشته رئیس سازمان بهزیستی اعلام کرد، تعداد افرادي كه در ‌سال 91 در جامعه شهري زيرخط فقر بودند 30درصد و در جامعه روستايي 40درصد است كه اگر همين آمار را مبنا قرار دهيم از تعداد دو ميليون سالمند نيازمند حداقل 30درصد زير خط فقر مطلق قرار دارند. در چند ‌سال گذشته، تعداد سالمندان در جهان هم نظرها را به خود جلب کرده؛ آمارهای جهانی نشان می‌دهد که در ‌سال 2012، جمعیت سالمند دنیا 809‌میلیون نفر برابر با 11‌درصد بوده است و برآورد شده است تا‌ سال 2030 این رقم به یک‌میلیارد و 375‌میلیون نفر یعنی حدود 16درصد و تا‌ سال 2050 به 2‌میلیارد و 31‌میلیون نفر یعنی تقریبا 22‌درصد برسد.
وجود نداشتن سیاست‌های خاص برای سالمندان در ایران، حالا انتقادهای زیادی را برانگیخته؛
 «شهلا کاظمی‌پور»، جمعیت‌شناس و جامعه‌شناس حوزه سالمندی یکی از این منتقدان است. او در گفت‌وگو با «شهروند» می‌گوید که در ایران هیچ سیاست حمایتی برای سالمندان وجود ندارد: «وجود نداشتن سیاست‌های حمایتی برای سالمندان در ایران، این موضوع را به یک مسأله اجتماعی تبدیل کرده است. اول باید بگویم که اساسا به نظر من و از نظر علمی، از ساختار جمعیت یک کشور یک سری جوانند، تعدادی میانسال و تعدادی سالمند. در ایران در دهه 60 و سال‌های قبل از انقلاب، 45‌درصد جمعیت کشور زیر 15‌سال بودند و
 3 ‌درصد سالمند داشتیم و 51‌درصد هم میانسال و جوان بودند. ما در آن زمان با مشکل جوانی جمعیت روبه‌رو بودیم چون ‌درصد افراد زیر 15‌سال بالا بود و هزینه‌های زایمان، تأمین شیر خشک، مدرسه و آموزش و ... برای این تعداد افراد وجود داشت. این موضوع البته مختص ایران نیست و هر کشوری که باروری‌اش بالا باشد با مشکل جوانی جمعیت مواجه است.» او ادامه می‌دهد: «نکته دیگر این است که صددرصد کشورها تلاش می‌کنند که به شاخص‌های توسعه دسترسی پیدا کنند که یکی از مهم‌ترین شاخص‌ها افزایش امید به زندگی است و وقتی امید افزایش پیدا می‌کند که خواست همه کشورهاست، تعداد افراد سالمند هم افزایش پیدا می‌کند. در کل یکی از پدیده‌های توسعه‌یافتگی، افزایش تعداد سالمند است و نباید این موضوع را یک بحران بدانیم و یک‌جانبه به قاضی برویم. اما موضوع اینجاست که زمانی که سهم جمعیت جایگزین برای سالمندان کم شود و باروری کم باشد، سالمندی به یک مسأله اجتماعی تبدیل می‌شود؛ این مسأله اجتماعی البته وقتی بیشتر مشکل‌ساز می‌شود که اگر کشوری سالمندان ناتوانی داشته باشد یعنی کسانی که از نظر اقتصادی تمکن نداشته باشند، بیمه نباشند، از نظر خانوادگی حمایت نشوند و ...، آن کشور آن موقع با بحران سالمندی روبه‌رو می‌شود.» کاظمی‌پور معتقد است بهترین راه برای حل مسأله سالمندی در ایران، تأسیس یک سازمان برای رسیدگی به وضع سالمندان است:  «وزارت بهداشت از همین الان باید تمهیداتی برای تأسیس بیمارستان‌هایی برای سالمندان تدارک ببیند. تکریم سالمندان و مسائل فرهنگی سالمندان هم مسأله بسیار مهمی است.» به گفته این جمعیت‌شناس سالمندان ایرانی از هیچ نوع حمایت اجتماعی برخوردار نیستند: «سالمندی یک پدیده اجتماعی نیست، زمانی اجتماعی می‌شود که سالمندان ما از سلامت جسمی، روحی، اقتصادی و عاطفی برخوردار نباشند. اگر هم بخواهیم این مسأله را حل کنیم نمی‌توانیم بگوییم باید سالمندی پایین بیاید. در چند ‌سال گذشته می‌بینیم که همه می‌گویند برای حل مسأله سالمندی در ایران باید باروری را بالا ببریم، درحالی‌که باروری از تعداد سالمندان کم نمی‌کند و فقط باعث تعدیل ساختاری جمعیت می‌شود ولی این مسأله سالمندی را از بین نمی‌برد. وقتی سالمندان ما زیر خط فقر باشند و حمایت نداشته باشد، دچار یک مسأله اجتماعی‌اند.» کاظمی پور تنها راه حل برای این موضوع را تدوین و اجرای سیاست‌های سالمندی فعال می‌داند:  «اینکه صورت مسأله را پاک کنیم و باروری را بالا ببریم، این موضوع حل نمی‌شود. برای این‌که بتوانیم موضوع سالمندی را حل کنیم باید سیاست‌های فعال در حوزه سالمندی را فعال کنیم. این به معنای این است که کسانی را که قرار است در 30 سال آینده سالمند شوند و الان در سن فعالیت هستند، باید از نظر اقتصادی، تأمین پوشش‌های بیمه‌ای و ... حمایت کرد. مسئولان باید سیاست‌هایی را اتخاذ کنند که آنها به حداقل بیماری مبتلا شوند و باید روی آموزش مهارت‌های زندگی کار کرد. این موضوع یعنی این‌که الان کسی را که 35 سالش است رها نکنیم و فقط به دنبال افزایش باروری باشیم. اگر دولت بخواهد تعداد افرادی را که زیر خط فقرند، کم کند، بهترین اقدام این است که پوشش‌های تأمین اجتماعی همگانی شود. این به معنای این نیست که دولت همه هزینه‌ها را پرداخت کند ولی به هرحال بیمه بودن یکی از شروط اساسی بالا بردن سطح رفاه در جامعه است. سالمندان و زنان سرپرست خانوار مسأله نیستند، زمانی مسأله می‌شوند که زیر خط فقر بیایند.» او می‌گوید که فقر در جامعه سالمندان ایران یک موضوع جدی است:  «این موضوع به این دلیل است که آنها تحت پوشش بیمه‌های اجتماعی نیستند. معمولا 3 برابر جمعیت فعال زیر خط فقر، سالمندان زیر خط فقرند؛ یعنی اگر 10‌درصد جمعیت زیر خط فقر باشند، 30‌درصد سالمندان زیر خط فقر قرار دارند. درحال حاضر حدود 6‌درصد جمعیت ایران، بالای 65‌سال و 8‌درصد جمعیت بالای 60‌سال‌اند. ما باید برای این 6‌میلیون نفر برنامه بگذاریم و ببینیم چه تعداد آنها بیمه هستند، چند‌درصد تمکن مالی دارند و چقدر مشکلات مالی و بهداشتی دارند.»


تعداد بازدید :  237