شماره ۳۵۸ | ۱۳۹۳ چهارشنبه ۲۹ مرداد
صفحه را ببند
تقسیم منافع و زندگی مسالمت‌آمیز

احمد شیرزاد فعال‌سیاسی و نماینده سابق مجلس

افراط‌گرایی برمی‌گردد به این‌که شما با استفاده از روش‌های توأم با اعمال‌قدرت نظرتان را به دیگری تحمیل کنید این مسأله ما را به عرصه افراط‌گرایی می‌کشاند. اما اگر با هر عقیده‌ای نخواهید نظرتان را به دیگران تحمیل کنید، اسمش افراط نیست. ممکن است کسی آرمان‌هایش بلند باشد یا دیدگاه ویژه‌ای داشته باشد زمانی که درصدد تحمیل بربیاید، وارد افراط‌گرایی شده است. آن کسی که در موضع قدرت باشد و نخواهد با روش‌های مسالمت‌آمیز با مردم و دیگران تا کند و شروع کند به زور گفتن بخواهد از طریق زورگویی و تحمیل عقیده به دیگران قدرت را نگه دارد، افراط‌گر است. همچنین فردی که بیرون قدرت است بخواهد از روش‌های خشونت‌آمیز شامل گفتمان و عمل خشونت‌آمیز با جامعه رفتار کند، افراط‌گراست که بدترین نوع این افراط‌گرایی ترور است. عملی که از گفتمان خشن استفاده می‌کند و دیگران را طرد می‌کند و هر نوع عقیده‌ای غیر از خودش را باطل می‌داند و به دیگران حق نمی‌دهد عقیده دیگری جز عقیده او داشته باشند افراط‌گرایی است. در یک کلام، افراط‌گرایی عبارت است از روش‌های تحمیل نظر خویش به دیگران و طرد نظر دیگران با استفاده از ابزار قدرت. چه فرد در موضع قدرت چه خارج از موضع قدرت باشد.  
وجدان عمومی جامعه است که افراط‌گرا بودن یا نبودن یک عمل یا عقیده را تعیین می‌کند. ما نمی‌توانیم افرادی را تعیین کنیم که بگویند کدام رفتار افراط‌گرا هست یا نیست. وجدان عمومی است که نظر می‌دهد چه کسانی افراط‌گرا و چه کسانی معتدل هستند. همواره بافت عمومی مردم، طرفدار اعتدال و مخالف تندروی‌اند. آنها آرامش را می‌خواهند تا در فضای آرام به کسب‌وکار خود بپردازند پس به سمت کسانی متمایل می‌شوند که فضای صلح و مدارای با دیگران را در پیش بگیرند. بهترین ملاک هم خود مردم هستند. ممکن است جوامع گاهی به ورطه افراط‌گرایی بیفتند، در جوامعی که نزاع‌های قومی قبیله‌ای یا نزاع‌های مذهبی بین فرقه‌های مختلف شدید شود، همه به ورطه افراط‌گرایی می‌افتند و رسیدن به توافق سخت است اما بعد از سال‌ها کشمکش درنهایت مردم به سمت مدارای با هم پیش می‌روند حتی اگر مذاهب متفاوت باشند. جوامعی که در آن قومیت‌های مختلف به‌راحتی منافع را با هم تقسیم می‌کنند راحت‌تر همه به اهدافشان می‌رسند. کسانی که بیایند و دم از شعارهای جدایی‌طلبانه بزنند و دیگران را منکوب کنند، نادیده گرفته می‌شوند و کسی به سمتشان متمایل نمی‌شود. جامعه ما هرچند که از یک وحدت نسبی مذهبی برخوردار است به لحاظ قومی اقوام مختلف را دربر دارد که در این سرزمین هزاران‌سال است با هم زندگی کرده و حشر و نشر دارند. بنابراین آن عصبیت‌های منطقه‌ای و قبیله‌ای نه این‌که اصلا نباشد اما در جامعه ما خیلی ضعیف است و عموم جامعه تمایل به اعتدال و تحمل یکدیگر را بیشتر دارند و به شخصیت‌هایی که این مشی را در پیش می‌گیرند، بیشتر متمایلند.
البته نمی‌شود هر نوع رفتار غیرمسالمت‌آمیزی را رفتار افراط‌گرایانه دانست. در شرایط ویژه‌ای که افراد ممکن است مورد تجاوز قرار بگیرند، باید با قدرت و قاطعیت دفاع کنند. اگر بحث تقسیم منافع و زندگی مسالمت‌آمیز است، هرچه رفتار منطقی‌تر و متین‌تر باشد، با افراط‌گرایی فاصله بیشتری داریم اما این‌طور نیست که به‌طور مطلق بگوییم هر نوع خروج از رفتار مسالمت‌آمیز افراط است. بلکه در جایی که یک تجاوز صریح از طرف یک جمعیت زیاده‌طلب صورت بگیرد و مواردی مانند آن، طرف دیگر باید از حق خودشان دفاع کنند. در غیر این صورت اگر بحث زندگی مسالمت‌آمیز همیشگی مطرح باشد، فاصله گرفتن از رفتار خشونت‌آمیز بیشتر جامعه را به سمت اعتدال و دوری از افراط‌گرایی می‌برد.

 


تعداد بازدید :  91