سعید اصغرزاده
قرار است شنبههای هر هفته به فعالیتهای داوطلبانه در حوزه محیطزیست پرداخته شود. من هم میگردم تا داستانی خواندنی برایتان بیابم. یادداشت امروزم را با نگاهی به مطلب «صنعت جهانی فشن بزرگ و گناهکار است» از سایت «یوتوپیا» برایتان مینویسم. این سایت شعار زیبایی هم دارد: سواد اکولوژیک برای همه! نشانی سایت را هم میگذارم تا در ترویج این فعالیت اقدامی داوطلبانه هم انجام داده باشم:
http: //eco-literacy.net. مدوفشن سوژه این روزها فقط نیست. از قدیم خیلی از ما با آن سر و کار داشتهایم و جوانهای امروز اما آن را شاید کشف خود بدانند. اما میپرسید ربط آن به محیطزیست چیست؟ پس قصه را با هم پیمیگیریم: صنعت جهانی نساجی، پوشاک و فشن (به طور خلاصه صنعت فشن) یکی از بزرگترین صنایع جهان است. ارزش سالیانه محصولات تولید شده در این صنعت به بیش از 5/1 تریلیون دلار (یکهزار و 500میلیارد دلار) میرسد. از هر شش نفر شاغل در جهان، یک نفر در صنعت فشن مشغول به کار است. این صنعت یکی از جهانیشدهترین صنایع جهان است و ریشههای آن به دوران امپراتوری بریتانیا بازمیگردد. اما این صنعت گناهکار است و گناه اصلی آن، این است که سیستمی برپایه تقلیدکاری، بهرهبرداری، استثمار و تخریب محیطزیست را زیر نقابی از جنس «نوآوری» پنهان میکند.
فشن، یکی از آلایندهترین صنایع جهان به شمار میرود. شاید در نگاه اول صنعت فشن چندان مرتبط با محیطزیست به نظر نرسد، چه برسد به اینکه یکی از مسئولان آلودگی آن قلمداد شود. اما دادههای مختلف نشان میدهند که صنعت فشن بعد از صنعت نفت آلایندهترین صنعت جهان است. بهگزارش یک موسسه دانمارکی، بیش از 25درصد مواد شیمیایی تولید شده در جهان در تولید پوشاک به کار گرفته میشود. براساس تخمین بانک جهانی حدود 20درصد آبهای آلوده صنعتی در جهان توسط صنایع نساجی و رنگرزی تولید میشود که صنعت فشن را بعد از صنعت کشاورزی، به دومین آلاینده منابع آبشیرین در جهان تبدیل میکند. بهعنوان مثال، از لحاظ تولید آلودگی و خطرات زیستمحیطی، پنبه در شمار آسیبرسانترین محصولات کشاورزی است. کشتپنبه به آب زیادی احتیاج دارد که فشار زیادی به منابع آبی بسیاری از مناطقی که پنبه در آنها کشت میشود، وارد میکند. حدود 6/2درصد(دو و شش دهم درصد) آبشیرین مصرفی جهان برای کشتپنبه استفاده میشود. در ضمن، 25درصد سموم ضدآفات گیاهی به کار گرفته شده در جهان صرف کشتپنبه میشود. کشتپنبه اغلب به شیوه آبیاری انجام میشود. کاربرد همزمان این شیوه آبرسانی با مواد شیمیایی (کودهای شیمیایی و سموم ضدآفات) آب را به رسانهای برای انتقال مواد شیمیایی سمی به سفرههای آب زیرزمینی و سایر منابع آب تبدیل میکند.
اما صنعت فشن خصوصیتهای دیگری نیز دارد. این صنعت در قلب سرمایهداری مدرن قرار گرفته است، تا حدیکه گاه به آن لقب «بیشسرمایهدار» یا «فوق سرمایهدار» میدهند. این صنعت محصولات خود را برای مصرف کوتاهمدت تولید و عرضه میکند، محصولاتی که حدودا هر شش ماه یکبار به شکلهای مختلفی عرضه میشوند تا خرید مجدد و دور انداختن محصولات قبلی را تشویق کنند. شرکتهای بزرگ فعال در عرصه فشن، نظیر H&m یا گپ، محصولات خود را تولید نمیکنند بلکه تولید آنها را از طریق قراردادهای مختلف به شرکتهای کوچکتری که اغلب در مناطق محروم جهان فعالیت میکنند (و به همین دلیل هم ارزانتر هستند) واگذار میکنند. این کار مسئولیت شرکتهای بزرگ را کم میکند و باعث میشود که مشکلات احتمالی که در شرکتهای طرف قراردادشان پیش میآید به آنها منتقل نشود. بهعنوان مثال، شرکتهایی نظیر رالف لاورن، آرمانی و هوگو باس تمامی محصولات خود را در بنگلادش تولید میکنند.
مونوپولی یا انحصار (نسبی) یکی از خصوصیتهای صنعت فشن است. ۳۵ نشان تجاری مختلف بیش از 60درصد بازار کالاهای تجملاتی را به خود اختصاص دادهاند. اما فشن از آن دست صنایع معدودی است که در آن «انحصار نشانهای تجاری» و «انحصار رسانهای» شانه به شانه هستند و به سود هیچیک نیست که منافع دیگری را خدشهدار کند. برای نمونه، فقط به یک شماره از نشریه «ووگ آمریکا» نگاه کنید که دارای ۶۶۵ صفحه تبلیغات است. اگر نرخ معمول انتشار آگهی در این نشریه را در نظر بگیریم، فقط همان یک شماره از این نشریه بیش از ۱۱۵میلیون دلار عایدی تولید کرده است.
اما ایستگاه آخر شبکه تولید و توزیع جهانی محصولات فشن کجاست؟ بخش قابل توجهی از این محصولات راهی خاکچالها میشوند. فقط در کشور بریتانیا، سالیانه بیش از ۳۵۰هزار تن لباس در خاکچالها دفن میشود. اما مطمئن باشید به خاکسپردن لباسها، نخواهد توانست هزینههایی که صنعت فشن به صورت سیستماتیک و جهانی بر محیطزیست و جامعهها تحمیل میکند، پنهان کند.