شماره ۵۸۰ | ۱۳۹۴ شنبه ۱۶ خرداد
صفحه را ببند
معلول یا علت!

مصطفی اقلیما رئیس انجمن مددکاران ایران

مساله‌شناسی اجتماعی از بحث‌ها و دغدغه‌های مهمی است که در جوامع بشری باید به آن توجه ویژه داشته باشند و با ریشه‌یابی آسیب‌ها و اختلالات اجتماعی به یک نگاه اجتماعی برسند. ما نیز باید این رویه را پیش بگیریم، هرچند در کشور ما، مسائل کاملا مشخص شده است یعنی زیرساخت‌ها مشخص و واضح است. یکی از مشکلات ما در زمینه مسائل اجتماعی، این است که معمولا علت را با معلول اشتباه گرفته‌ایم؛ زمانی که به یک آسیب اجتماعی- اعتیاد، طلاق، کارتن‌خوابی و...- که یک مسأله اجتماعی است، برمی‌خوریم، تنها آسیب را می‌بینیم؛ درحالی‌که همه آسیب‌ها معلول علت‌های مختلف هستند. علت همان دلیل بروز معلول است که در مسائل اجتماعی آن را به شکل آسیب می‌بینیم. در کشور ما، هر روزه با اخبار و بحث‌هایی درباره کودکان خیابانی، اعتیاد، کارتن‌خواب‌ها، طلاق و ... روبه‌رو هستیم درحالی‌که همه اینها مجموعی از معلول‌ها هستند و مسأله اصلی که باید به آن پرداخته شود، علت یا علل بروز این معلول‌هاست. متاسفانه هم شواهد و هم تجربه نشان داده است که همیشه معلول‌ها نادیده گرفته شده‌اند.
آسیب‌ها یک شبه و در کوتاه‌مدت به وجود نمی‌آیند بلکه هر آسیب اجتماعی به مرور زمان و در طولانی‌مدت و براساس عوامل مختلف ایجاد می‌شود. به‌عنوان مثال، بیکاری یک معضل اجتماعی است که امروزه در کشور ما به یک بحران تبدیل شده است، متاسفانه امروزه در کشور ما افراد در هر زمینه و تخصصی که تحصیل کنند، باز بیکار می‌مانند! یا مسأله اعتیاد، آسیبی است که 50‌سال وجود دارد اما امروزه به یک معضل بدل شده است. ما برای حل این معضل نمی‌توانیم فرد فردِ افراد را ترک بدهیم یا به جرم معتاد بودن به زندان ببریم چون علل به وجود آمدن چنین مشکلی، ریشه در خود جامعه دارد؛ فقر، بیکاری، فقدان امنیت اجتماعی و شغلی و... مجموع این عوامل زیرساخت‌های به وجود آمدن اعتیاد را مهیا می‌کنند. وقتی به فردی 23 ساله برمی‌خوریم که آلوده به مواد است، نباید بگوییم که 3، 4‌سال است که معتاد شده، واقعیت این است که این فرد 23‌سال است معتاد شده چون یکسری از عوامل- سیاست‌های اجتماعی، احساسی و خانوادگی- در این 23‌سال در او جمع شده و بر اثر فشار این عوامل فرد به اعتیاد رو آورده است.
ما برای رفع آسیب‌هایی که در جامعه با آنها روبه‌رو هستیم باید علت‌ها را برطرف کنیم. سوالاتی که در یک دهه اخیر ذهن همه افراد را به نوعی به خود مشغول کرده، این است که چرا جوانان تمایلی به تشکیل خانواده ندارند، چرا افراد به سمت بزه‌ها می‌روند. سوالاتی که هنوز برای هیچ یک به راه حل مناسب نرسیده‌ایم درحالی‌که بخشی از این مشکلات ریشه در مسائل اقتصادی دارد. قبل از انقلاب ما هر ‌سال 30 تا 35‌درصد تورم داشتیم و در مقابل 10 تا 15‌درصد افزایش حقوق، درحالی‌که طبق قانون اساسی حقوق‌ها باید متناسب با تورم و یک ‌درصد بیشتر از تورم افزایش یابد اما متاسفانه دولت‌ها نه‌تنها متناسب با تورم به افراد حقوق نداده‌اند بلکه 50 تا 60درصد هم کمتر پرداخت کرده‌اند. اگر در جامعه‌ای، خانواده امنیت داشته باشد، حقوق و مزایا متناسب با شرایط اقتصادی باشد و تحصیل و کار جوانان مناسب باشد، فرد تربیت شده در چنین سلسله مراتبی مطمئنا در مسیر رشد و پویایی قرار می‌گیرد و کمتر به آسیب‌های اجتماعی رو می‌آورد.
مدت‌های مدیدی است درباره آسیب‌ها صحبت می‌شود و از آن‌جا که هیچ وقت به زیرساخت‌ها پرداخته نشده و همیشه معلول‌ها دیده شده‌اند، این باعث شده آسیب‌ها حل نشوند و در برخی زمینه‌ها مسأله به یک بحران بدل شده است. برای حل معضلات، این یک اصل است که در هر زمینه باید شایسته‌سالاری در نظر گرفته شود و در هر منصبی باید از افراد شایسته استفاده و از این افراد خواسته شود که درباره کارها و مسئولیت‌هایی که دارند، پاسخگو باشند. کشورهای دیگر به این نتیجه رسیده‌اند که جواب یکسری از مسائل روشن است و باید روی علل آنها کار شود و زمانی که پی بردیم علت‌ها کدام هستند، باید شروع به تحقیق، پژوهش و بررسی کنیم تا متوجه شویم چه عواملی باعث بروز این علت‌ها شده و چه مسائلی موجبات ماندگاری آنها را فراهم آورده ‌است. برای رسیدن به نگاه اجتماعی باید این را در نظر بگیریم که دولت چه برنامه‌ای دارد. هر جایی برای خود قانونی دارد و ما هم در کشور خودمان برنامه داریم؛ از برنامه اول، دوم و... و حالا برنامه ششم که گفته می‌شود، در حال نگارش است. پنج ‌سال قبل برآورد شده که وزرا باید چه کارهایی انجام بدهند. این برنامه را سالانه طراحی کرده‌اند و به هر وزیر می‌دهند تا طی یک‌سال برنامه‌هایی را اجرایی کند که متاسفانه این مسأله مغفول مانده است! وقتی وزیری به مجلس می‌رود از او می‌پرسند چه کارهایی می‌خواهی انجام بدهی درحالی‌که کار قوه مجریه، اجرای برنامه‌های تدوین شده است و تنها باید از او عملکرد و نتیجه کار خواسته شود. متاسفانه کسی ضامن اجرای برنامه‌های نوشته شده نیست. ما برای این‌که شاهد این همه آسیب اجتماعی نباشیم، باید برنامه‌ریزی دقیقی داشته باشیم و در این پروسه، باید اولویت‌بندی کنیم و مشخص شود که قرار است چه مسیری طی شود. ما در هر زمینه باید مشخص کنیم که چه نیازهایی داریم و برای برطرف شدن آنها چه باید انجام بدهیم. ما هنوز به علت‌ها نرسیده‌ایم.

 


تعداد بازدید :  244