تونی آدامز اسطوره آرسنال
دقیقه 91 هفته آخر فصل 1989-1990 لیگ دسته اول انگلیس (آن زمان هنوز لیگ برتر وجود نداشت) بود.
آرسنال قبل از هفته آخر با اختلاف 2 امتیاز نسبت به لیورپول در رده دوم قرار داشت و بازی هفته پایانی را هم در زمین این تیم انجام داد. تنها در صورت برتری با اختلاف 2 گل در آنفیلد قهرمان میشدیم. هر پیروزی در آن زمان، 2 امتیاز داشت و ما تا قبل از رسیدن به وقتهای تلف شده با اختلاف یک گل از رقیب پیش بودیم. روی سکوها جو جالبی وجود داشت که قبل و بعد از آن بازی دیگر هرگز ندیدم. هواداران لیورپول که بسیار متعصب هستند، ما را هم تشویق میکردند اما دلمان به این چیزها خوش نمیشد چون فقط جام میخواستیم. مدام تصور میکردم داور همین لحظه سوت پایان را میزند. خوشبختانه آن لحظه کلیدی فرا رسید. توماس گل دوم را زد. آنقدر خوشحال بودم که اختیار دویدن خودم را نداشتم. دریک لحظه، دیدم همتیمیام به سرعت سمتم میآید. به شکلی خاص آماده شدم او روی کولم بپرد اما نمیدانم چه شد که ناگهان جاخالی دادم و او با دست روی زمین فرود آمد. نتیجه؟ شکستگی دستش! واقعا قصدی برای آزار دادن او نداشتم اما از آنجایی که خیلی خوشحال بودم، نمیدانستم دقیقا درحال انجام چه کاری هستم! از آن روز سوژه خنده روزنامههای محلی لندن شدم اما هرچه بود، میارزید چون به دراماتیکترین شکل ممکن جام را از لیورپول دزدیدیم؛ سالها قبل از اینکه منچسترسیتی به شکلی تقریبا مشابه در آخرین ثانیهها، جام را از دستان منچستریونایتد برباید. شنیدهام از زمان شروع لیگ برتر سابقه نداشته تیمی در هفته آخر صدرجدول را از دست بدهد پس آرسنال بهعنوان آخرین نمونهای که در هفته پایانی جام لیگ انگلیس را ربود، قابل ستایش است؛ برخلاف من که در روز قهرمانی، ناخواسته دست همتیمیام را شکستم! واقعا روز خاصی را پشت سر گذاشتم.