در زوال نعمت خدا و شتاب بخشيدن به خشم و انتقام او، هيچ چيز كارگرتر از
ستمگرى نيست.
امام على (ع)
گشایش
دلی که در خم زلف، شانه میطلبد
چو طایری است که شب، آشیانه میطلبد
ز شوق خال تو، دل میتپددر آن خم زلف
حریص بین، که به دام است و دانه میطلبد
دلم به خانه خرابی خویش میگرید
چو بهر زلف تو مشاطه شانه میطلبد
ز بهر کشتنم این بس که دوستدار ویام
دگر چرا پی قتلم، بهانه میطلبد
چو مفلسی است که خواهدز ممسکی نعمت
کسی که راحتی از این زمانه، میطلبد
هزار مرتبه بستی به روی من در و باز
دلم گشایش از این آستانه میطلبد
شاطر عباس صبوحی