علیرضاهاشمی کارشناس ارشد محیطزیست
گروه پرندهنگری و پرندهشناسی طرلان از سال 86 فعالیت خود را آغاز کرده و همچون دیگر گروههایی از این دست فراز و فرودها و تغییرات بسیار داشته است. هدف این گروه ترویج صنعت پرندهنگری بهعنوان ابزاری قدرتمند جهت دستیابی به حفاظتی پایدار از حیاتوحش و پرندگان است. درحقیقت این گروه متشکل از متخصصان و علاقهمندانی است که دستدردست یکدیگر تلاش میکنند تا افقی روشن برای طبیعت و حیاتوحش کشورمان رقم زنند. شاید ازجمله مهمترین فعالیتهای این گروه را بتوان اجراییکردن پروژه «پرندهنگری راهی بهسوی حفاظت پایدار تنوعزیستی با مشارکت مردم» برشمرد که با همکاری دفتر کمکهای کوچک زیستمحیطی سازمانملل متحد، SGP، در ایران به انجام رسید. در کنار این فعالیت، اجرای پروژه بررسی و شناسایی پرندگان کلانشهر تهران که به چاپ کتاب «پرندگان تهران و حومه» انجامید یا ایجاد نخستین باشگاه پرندهنگری و همچنین ایجاد نخستین تالارالکترونیک گفتوگوی پرندهنگری و پرندهشناسی از دیگر دستاوردهای این گروه است. همکاری و مشارکت تخصصی در ایجاد دوره تکمیلی - تخصصی راهنمایان پرندهنگری زیرنظر سازمان میراث فرهنگی و گردشگری نیز از افتخارات ما است. هماکنون گروه طرلان بیش از آنکه چون گذشته به برگزاری سفرهای پرندهنگری بپردازد به مشاوره و ایجاد حلقه واسط میان پرندهنگرها و بخش حفاظت از حیاتوحش کشور میپردازد تا ضمن راهنمایی موج علاقهمندان ایجاد شده، به حفاظت بهتر از حیاتوحش کشور خصوصا پرندگان کمک کند. در سالهای اخیر فعالیت برای ایجاد بستر مناسب استفاده از نیروی پرندهنگرها و علاقهمندان به این صنعت جهت حفاظت از حیاتوحش کشور، بیشازپیش در دستور کار این گروه قرار گرفته و همکاریهای نزدیکی با سازمان حفاظت از محیطزیست داشته است.
پرندهنگری چیست؟
لذت بردن از تماشای پرندگان در طبیعت پرندهنگری نامیده میشود. نگهداری پرندگان در اسارت، کبوتربازی و دیگر مواردی از این دست در حیطه این فعالیت قرار نگرفته و فاصله زیادی با مفهوم واقعی آن دارد. تماشای پرندگان هیچ ارتباطی با تحصیلات یا حرفه شغلی افراد ندارد و صرفا یک تجربه خوشایند است. در این فعالیت لذت از تماشای طرح و شکل پرندگان، اصوات، رنگها، رفتار و ... هر یک میتواند دلیلی برای توجه علاقهمندان به این فعالیت باشد. هرچند بسیاری از مجموعه این زیباییها سرمست میشوند و دایما بر گستردهترشدن دامنه فعالیت خود میافزایند.
پرندهنگری همگام با محیطزیست
ازجمله ارزشمندترین خصوصیات این فعالیت همگامی با دیدگاههای محافظهکارانه است. تقریبا همه پرندهنگرهای واقعی به حفاظت از طبیعت ایمان دارند و برای هرچه بهتر انجام شدن این فعالیت بر پایداری زیستگاهها و حفاظت از محیطزیست، پافشاری میکنند. یک زیستگاه تخریب شده ،جایگاه مناسبی برای تماشای پرندگان نخواهد بود. از این نظر اگر این فعالیت با مدیریت مناسبی انجام شود بهعنوان بازوی حفاظتی پرتوانی در خدمت سازمانهای حفاظتی محیطزیست خواهد بود که میتواند بخش بزرگی از نظارت و پایش ارزیابی زیستگاهها و مناطق طبیعی را بهانجام رساند که خود مسأله بسیار مهمی است.
یک خاطره بهیادماندنی
شاید عمیقترین خاطره من از پرندهنگری به زمانی بازگردد که برای آموزش افراد محلی در روستاهای حاشیه تالاب کانی برازان رفته بودیم. بعد از اتمام کلاس و صحبتهای به اصطلاح آموزشی ما یکی از بومیان اعلام کرد، عروس غاز، یکی از پرندگان کمیاب کشور را در سالهای قبل به کرات مشاهده کرده است. من در ابتدا یقین داشتم که اشتباه میکند اما با صحبتهای بعدی متوجه شدم او نهتنها درست میگوید که کاملا با رفتار تخصصی گونههای مختلف آشناست. بعدها فهمیدم بسیاری از حضار نیز کموبیش پرندگان بومی را میشناسند و شاید تنها تفاوت ما نامگذاری آن پرندگان بود. آنها پرندگان را با نامهای محلی میشناختند. این تجربه سبب شد یاد بگیرم افراد بومی شاید حتی بهتر از من پرندگان را میشناسند و این من هستم که باید کمی بیشتر با گویش محلی و دانش بومی آنها آشنا شوم. برای فعالیت در آن ناحیه من بیشتر نیازمند یادگیری بودم تا مردم محلی. این تجربه سبب شد احترام بیشتری برای دانش بومی مردم کشورم قایل شوم. این رخداد در تمامی فعالیتها و تصمیمات من تاثیرگذار بود و همیشه به پرندهنگرها توصیه میکنم دانش بومی را جدی بگیرند.
دعوت به تماشای پرندگان
تماشای پرندگان تنها یک فعالیت برای اوقات فراغت نیست. کمتر فعالیتی اینچنین میتواند در کنار لذت فردی به حفاظت از حیاتوحش کمک کند. حتی رونق این فعالیت میتواند سبب ایجاد درآمد جایگزین برای افراد بومی و دوری آنان از فعالیتهایی چون شکار و صید پرندگان باشد. یک پرندهنگر لذتی رایگان را به زندگی خویش میافزاید و در کنار آن با رعایت بایدها و نبایدهای زیستمحیطی، یقین دارد به حفاظت از طبیعت و پرندگان کمک میکند. کمتر فعالیتی اینچنین وجد و سرور مضاعفی را به ارمغان میآورد. برای شروع به هیچ چیزی جز علاقه و حوصله نیاز نیست. از پارک محل خود شروع کنید و در قدم اول از تفاوتهای پرندگان لذت ببرید. گامهای بعدی خودبهخود پیشروی شما خواهد بود.
برگرفته از وبلاگ پرندهنگری و گردشگری مسئولانه
خاطرات دو پرندهنگر: بهار کردستان و کرمانشاه
در اغلب مناطق ایران، طبیعت در اردیبهشتماه در چشمنوازترین حالت خود بهسر میبرد. اما متاسفانه این ماه نیز مانند سایر ماههای سال تنها 4 آخر هفته دارد، لذا حداکثر به 4 منطقه میتوان سفر کرد! بعد از کلی بررسی بین همه مناطقی که مشتاق دیدن آنها هستیم و برآورد مسافتها و تعداد روزهای مورد نیاز، سرانجام با احتساب یک روز مرخصی و یک روز تعطیل رسمی بین سفر به غرب و شمالشرق، سفر به غرب را انتخاب کردیم.
مشاهده مناظر بیبدیل استانهای غربی کشور، آثار تاریخی و طبیعی برجسته، سه پرنده جدید و یک پرنده نادر (در ایران) سفرمان را بسیار پربار و خاطرهانگیز ساخت.
چهارشنبه، 9 اردیبهشت
ساعت 6 صبح از اتوبان تهران - همدان راهی غرب شدیم. برای صبحانه اندکی پس از جوشقان کنار باغها توقف کردیم. در همان لحظه اول آواز بلند پرندهای توجهمان را جلب کرد. با بررسی فایلهای صوتی صدای پرندگانی که همراه داریم، دریافتیم این صدای بلند و رسا مربوط به «سسک دمپهن» است که تنها 13سانتیمتر طول دارد! با کمی توجه توانستیم پرنده را نیز ببینیم. در طول نیم ساعتی که در این منطقه بودیم، پرندههای خیلی خوبی دیدیم. ساعت 10 به کنگاور رسیدیم. با راهنمایی تابلوها و البته پیمودن مسیر مستقیم داخل شهر به معبد آناهیتا رسیدیم. قدمت معبد آناهیتا به دوره اشکانیان و ساسانیان میرسد.
هر چند منظرهای که ما دیدیم، اصلا به این شکل نبود، اما باز هم ابعاد بزرگ ستونها و ظرافت تراش سنگها حیرتانگیز بودند. زمانی که وارد محوطه باستانی شدیم، دقیقا از جلوی در ورودی که بهصورت یک راهروی سنگفرش با بوتهها و درختچههای انبوه در دو طرف بود تا محوطه باز و روی تپه، با حجم قابلتوجهی از پرندهها مواجه شدیم که صدایشان بهگوش میرسید یا حرکتشان دیده میشد. تعداد پرندهها به قدری زیاد بود که چند دقیقه اول مات و مبهوت بودیم!
اولین پرندهای که در مسیر ورودی با آواز منحصربهفرد خود به بازدیدکنندهها خوشآمد میگفت، «سسک زیتونی» بود. سپس با ورود به محوطه به هر طرف نگاه میکردیم «سنگ چشم پشت سرخ» دیده میشد!
چند هفته پیش به جستوجوی دارکوب راهراه به پارک جمشیدیه رفتیم که موفق به دیدن آن نشدیم. از آن زمان به بعد تقریبا هر هفته و در هر سفر از کوهستان تا کویر این دارکوب زیبا را دیدیم. حالا برای تکمیل مشاهداتمان، داخل شهر دارکوب راهراه را دیدیم! اما مهمترین و جذابترین پرندهای که در محوطه باستانی آناهیتا مشاهده کردیم، بلبل خالدار بود. همیشه بلبلها را با دقت زیادی بررسی میکردیم که مبادا بلبل خالدار باشد و ما متوجه نشویم. اما همیشه بلبل معمولی بودند! زمان خروج از محوطه، نزدیکی در اصلی متوجه یک بلبل شدیم. پس از گرفتن 3-2 عکس، بلبل به سرعت از دید پنهان شد و دیگر آن را ندیدیم. اما متعجب بودیم که چرا این بلبل اینقدر خال دارد!
کمی بعد از شهر کنگاور، بالای جاده یک شکاری روشن را درحال پرواز دیدیم. بعد از توقف و نگاه دقیقتر متوجه شدیم عقاب مارخور (Short-toed Snake Eagle) است!
حدود یکساعت پس از عبور از شهر کنگاور، دو کوه سنگی بزرگ روبهروی مسیر حرکتمان در جاده توجهمان را جلب کرد. با نزدیکشدن به کوهها و شهر مجاور آنها، دریافتیم اینجا «بیستون» است. همان ابتدای شهر که عظمت کوههای سنگی را دیدیم، دلمان برای فرهاد کوهکن سوخت! پس از صرف نهار و درحالیکه درکمان از محیط پیرامونی به حالت عادی بازگشته بود! ساعت 17 تا 17:30 به طاقبستان رفتیم. به سرعت به سمت قوریقلعه حرکت کردیم. پس از خروج از کرمانشاه کمکم جنگلهای بلوط زاگرس شروع میشوند. قوریقلعه غار آبی زیبایی است که در مسیر کرمانشاه به پاوه قرار دارد. فاصله تا کرمانشاه کمی بیش از 80 کیلومتر است.