پدرام ابراهیمی طنزنویس
[email protected]
تاریخ مصرف بعضی سوژهها از شیر کیسهای کمتر است. بهتر بگویم؛ آن یک دهمدرصد شیری که قاطی 9/99 آب است، بیشتر دوام دارد تا بعضی سوژهها. یعنی اگر صبح درباره آنها طنز بنویسی، تا عصر آنقدر تغییر و تحول روی میدهد که مطلب تو دیگر تا شب بیات شده. اما بعضی خبرها و سوژهها مثل «مرغ سحر» هستند. هر وقت بخوانی و بنویسی موضوع روز به حساب میآیند. کهنه بشو هم نیستند. مثلا همین موضوع پارازیت؛ آن طنزنویسانی که پدر خدابیامرز ما را میخنداندند و الگوی ما به حساب میآیند هم درباره پارازیت طنز نوشتهاند، مای کمترین هم مینویسیم، شما کوچولوی عزیز هم که الان بغل مادرت داری عکسهای این صفحه را میبینی، روزی دراینباره خواهی نوشت. یعنی الان یک جوری شده که دوستداران فناوری دائما از یکدیگر میپرسند «اول ماهواره بوده یا پارازیت؟» (فکر کنم این شوخی آخر به اندازه کافی عمیق و تأثیرگذار و خندهدار بود و اگر دست خودم بود، همینجا مطلب را در اوج تمام میکردم ولی چه کنم که دست همه هست الا خودم!) آنهایی که عقیده دارند اول ماهواره بوده، استدلالشان این است که «خب اگر دندان نبود، مسواک هم ساخته نمیشد» دسته دوم در جوابشان میگویند «شما سال 70 هم اگر میخواستی از رادیو کویت، پشت درای بسته، عاشق دلشکسته و پشت درو ننداختی ننه، با خوب و بدم ساختی ننه گوش کنی، معنی پارازیت قشنگ به سمع مبارک میرسید» و البته به نظر نمیرسد این بحث به جایی برسد.
اما اتفاق جدیدی که افتاده و قشنگ به صورت تابلو معلوم کرده کدامیک از مسئولان ماهواره دارند این است که بعضی از آنها که ظاهرا در دنبال کردن سریال مورد علاقهشان با مشکل مواجه شدهاند، صدایشان درآمده و دنبال منبع و منشأ پارازیت هستند. وزیر ارتباطات مدتی پیش در اینباره گزارشی به رئیسجمهوری داده و ظاهرا این جواب را گرفته: «من حقوقدانم، نصّاب نیستم!» بعدش آقای واعظی اصرار و ابرام به خرج داده و موفق شده از دولت یک «ابراز نگرانی» در بیاورد. یعنی کاری که بانکیمون روزی صد بار انجام میدهد آن هم بیمنت. بعد خانم ابتکار دستمال قدرت را بسته و گفته: «اعلام کنند این مسأله از حیطه نظارت دولت خارج شده و دولت درباره آن اختیاراتی ندارد» این «حیطه» هم که از انتخابات سال 92 به این ور هی دارد تنگتر میشود و همینطور پیش برود مدیر پیش دبستانی بچه خواهر ما اختیاراتش از دولت بیشتر میشود. حالا حیطه را هم که بیخیال بشویم و برویم از دیگران بپرسیم، باز هم فرقی نمیکند. دستگاههای بالاتر هم ارسال پارازیت را تأیید نمیکنند. آدم یکهو فکر میکند این پارازیتها خودسر هستند. یا نکند کار خود غربیهاست که خودشان را مظلوم جلوه بدهند. خب آخر این امواج از شمال و جنوب و شرق و غرب کشور که ارسال نمیشوند، هیچ دستگاهی هم که از آنها خبر ندارد. یکهو بگویید ملت جنسِ یکدست و توهم مشترک زدهاند دیگر. الان خودم هم شک کردم نکند پارازیت نداریم؟ (ولی دیگر تا اینجای مطلب نوشتهام و دیگر صرف نمیکند برگردم و از اول سوژه جدید کار کنم)
حالا این وسط ما هنوز وجود پارازیت را اثبات نکرده، عدهای میگویند خطرناک است و نمیدانم ال است و بل است. سخنگوی کمیسیون بهداشت مجلس را که قبول دارید؟ ایشان بدون اینکه جوگیر بشود، خیلی مستدل و متین فرموده: «گزارشی مبنی بر اینکه این فرکانسها خطرناک هستند به دست ما نرسیده» قانع شدید یا سخنگوی کمیسیون بهداشت بیاید قانعتان کند؟ تازه گیرم پارازیت وجود دارد، گیرم که خطرناک هم باشد. آدم گمراه زندگی کند بهتر است یا مثل آدم سرطان بگیرد و بمیرد؟ بابا مگر برنامههای تلویزیون خودمان سیخ به چشم شما میکنند که حاضرید سرطان بگیرید ولی آنها را نبینید؟