صادق شایسته| فیلمی که نامزد دریافت 11 سیمرغ بلورین از جشنواره فیلم فجر بود، دو سیمرغ بلورین و یک دیپلم افتخار به دست آورد و در اکثر نظرسنجیهای معتبر از منتقدان سینمای ایران یکی از سه فیلم برتر جشنواره سیوسوم فجر لقب گرفت به دلیل نرسیدن به کف فروش سینمای سرگروهش (پردیس زندگی) با گذشت تنها یک ماه از آغاز اکرانش از روی پرده سینماها برداشته میشود. خبر عجیبی بود چرا که «من دیهگو مارادونا هستم» به کارگردانی بهرام توکلی از قابلیتهای متنوعی برای جذب مخاطب برخوردار بود. به ترکیب بازیگرانش دقت کنید: گلاب آدینه، سعید آقاخانی، ویشکا آسایش، هومن سیدی، جمشید هاشمپور، بابک حمیدیان، صابر ابر که هرکدام مخاطبان خاص خودشان را دارند. توکلی هم که یکی از بهترین جوانان عرصه کارگردانی در سینمای فعلی است، اکران دوم عید هم که زمان خوبی برای اکران فیلمهاست، موضوع فیلم هم که کمدی است، محبوبترین ژانر سینماروهای ایرانی در یک دهه گذشته، اما فیلم در کمال ناباوری همگان با فروشی کمی بیشتر از 300میلیون تومان (طبق آمار ارایه شده) اکرانش زودتر از تمام فیلمها به پایان رسیده اتفاقی که سال گذشته برای چند فیلم محدود افتاد، آن هم فیلمهایی که یا موضوع خیلی خاصی داشتند یا از داشتن بازیگران سرشناس محروم بودند. همه اینها دست به دست هم داد تا این تصور به وجود آید که احتمالا بعضیها با اکران فیلم مشکل دارند و بنا به دلایل خاص کاری کردهاند که اکران فیلم به پایان برسد. اما اصل ماجرا چیست؟ آیا تصور توطئه برای پایین کشیدن فیلم، تصور درستی است؟ در این گزارش سعی کردیم از جنبههای مختلف این موضوع را بررسی کنیم.
همه چیز در اختیار تهیهکننده است
جواد نوروزبیگی، تهیهکننده «من دیهگو مارادونا هستم» پس از اعلام خبر برداشته شدن فیلمش از سالنهای سینما چندین مصاحبه انجام داد و دلایل متعددی را برای این اتفاق عنوان کرد. از اینکه برنامهریزی اکران فیلم برای نوروز به سرگروهی سینما فرهنگ بود اما به دلیل فشارهای بیرونی فیلم دیگری (روباه به کارگردانی بهروز افخمی) را در این سرگروه نشان دادند. یا رقم بالای کف فروش سینمای سرگروهش که 13میلیون تومان بوده، یا اینکه به دلیل اجرایی شدن طرح «نگارخانهای به وسعت یک شهر» نیز امکان تبلیغ شهری از سوی شهرداری برای فیلم فراهم نشده و صداوسیما هم حمایتی برای فیلمهای سینمایی از خود نشان نمیدهد. همه اینها باعث شد برویم سراغ منبع اصلی اتفاقات یعنی شورای صنفی نمایش. غلامرضا فرجی، سخنگوی این شورا در گفتوگو با «شهروند» تمامی ادعاها درباره وجود قصد و غرضی برای برداشته شدن «من دیهگو مارادونا هستم» از پرده سینماها را تکذیب میکند و میگوید: «تمام پخشکنندهها آییننامه اجرایی شورا را در اختیار دارند. در این آیین نامه تمام مقررات مربوط به ثبت قرارداد یک فیلم سینمایی کاملا مشخص است. ضمن اینکه مسائلی از قبیل اینکه فیلم در چه زمانی و با چه سرگروهی اکران شود تمام و کمال در اختیار تهیهکننده و پخشکننده است و ما هیچ دخالتی در این موضوعات نداریم و فشاری هم برای اکران یا عدم اکران هیچ فیلمی به صاحبانش وارد نکردهایم. تمام این مسائل برمیگردد به تفاهمات و صحبتهای رد و بدل شده میان تهیهکننده یا پخشکننده با سینمادارها». او درخصوص این نکته که میگویند فیلم تنها پس از سه هفته از اکران برداشته شده هم به تاریخ اکران فیلم اشاره میکند: «دوستان گویا اصلا دقت نمیکنند، فیلم دقیقا در تاریخ 9 اردیبهشت اکرانش آغاز شده و 6 خرداد هم اکرانش به پایان میرسد این یعنی دقیقا چهار هفته.» نکته دیگری که تهیهکننده «من دیهگو مارادونا هستم» به آن اشاره کرده بحث بالا بودن قیمت کف فروش پردیس زندگی (13میلیون تومان) نسبت به سایر سرگروههاست. فرجی این ادعا را هم رد میکند و میگوید: «اولا حتی اگر کف فروش این سرگروه 10میلیون تومان هم بود باز هم فیلم «من دیهگو مارادونا هستم» نزدیک به 40درصد پایینتر از کف فروش بود، در ثانی همانگونه که گفتم هیچگونه اجباری برای بستن قرارداد میان یک فیلم با سرگروهش وجود ندارد و زمانی که تهیهکننده یا پخشکننده قرارداد را میبندد قطعا با آن سرگروه به تفاهم رسیدهاند و از تمام جزییات منجمله قیمت کف فروش آگاهی دارند» اما چرا پردیس زندگی که به تازگی به جمع سرگروههای سینمایی اضافه شده باید کف فروشی 13میلیون تومانی داشته باشد. به گفته فرجی روند تعیین کف فروشها در هر سرگروهی کاملا حساب شده و فرمولیک است: «نمایندگان صنوف مختلف در شورا حضور دارند. آنها با برگزاری جلسات متعدد به یک ترکیب قیمتیِ هفت روزه از آمار فروشهای هر سرگروه میرسند. این نتیجهگیری براساس بررسی آمار روزانه، هفتگی، ماهانه و سالانه فروش آن سینما به دست میآید و بعد از همه این بررسیها قیمت کف فروش اعلام میشود. یعنی به این صورت نیست که این رقمها بدون کارشناسی برای سرگروهها مشخص شود.»
دردسرهای خاص بودن
صحبتهای فرجی تقریبا تکلیف ماجرا را روشن کرد. به نظر میرسد فیلم «من دیهگو مارادونا هستم» به کارگردانی بهرام توکلی فقط نفروخته. شاید صحبت هومن سیدی که توانست به خاطر ایفای نقش بابک در این فیلم سیمرغ بهترین بازیگر مکمل جشنواره فجر را به دست آورد درباره برداشته شدن فیلم از پرده سینما جالب و قابل تامل باشد: «برداشتن فیلم «من دیهگو مارادونا هستم» بعد از سه هفته اکران، برای من اتفاق عجیبی است. بهعنوان یکی از عوامل فیلم به شدت آن را دوست دارم اما طبیعی است نظر مردم بسیار مهم و تعیینکننده است.» بدونشک ششمین فیلم توکلی از تجربههای نو و ارزشمند سینمای ایران در مقوله کمدی است و بسیاری از سینماروهای حرفهای یا منتقدان از تماشای آن لذت میبرند. اما تجربه ساخت این گونه کمدیها در سینمای ایران خیلی نیست و شاید به همین دلیل بسیاری از مخاطبان نتوانند با آن ارتباط برقرار کنند و بالطبع تماشای آن را به دیگران هم توصیه نمیکنند. در کارنامه کاری توکلی فیلمهای بسیار موفقی از لحاظ کیفیت هنری دیده میشود ازجمله «پرسه در مه»، «پا برهنه در بهشت» و «آسمان زرد کم عمق» اما هیچکدام از این فیلمها به دلیل جنس خاص اثر پرفروش نبودهاند و تنها فیلمی که در این بین برای مخاطب عام تا حدود زیادی جذابیت داشت و پرفروش شد «اینجا بدون من» بود چرا که در عین رعایت تمام اصول هنریاش نزدیکترین اثر کارنامه توکلی به جریان اصلی سینمای ایران بود.