شماره ۵۷۴ | ۱۳۹۴ چهارشنبه ۶ خرداد
صفحه را ببند
پیرمرد دریانورد

| گابریل گارسیا مارکز |

مرد، پیر دریا بود. خیلی سالخورده، که از دوران اشتغالش به دریانوردی، هنوز ژاکت ضد آب، کلاه و پیپ و پوستش را که از نمک‌های دنیا دباغی شده بود، حفظ می‌کرد.
در اوقات بیکاری، در میدان بزرگ با پیر سرباز‌های بسیاری جنگ‌های شکست‌خورده، پتانکا بازی می‌کرد و در کافه‌های ساحل دریا، با توریست‌ها غذا می‌خورد. چون با لهجه کاتالان یک توپچی ارتش، نبوغ فهماندن خود را به هر زبانی داشت. از این که همه بنادر سیاره را می‌شناخت، به خود می‌بالید.
ولی هیچ شهر روی خشکی را نمی‌شناخت.می‌گفت:«نه حتی پاریسِ فرانسه را، با اینکه خیلی معروفه». چون به هیچ وسیله نقلیه غیر دریایی، کم‌ترین اعتمادی نداشت.
برشی از «ترامونتانا (باد شمال)»

 


تعداد بازدید :  230