شماره ۵۷۱ | ۱۳۹۴ يکشنبه ۳ خرداد
صفحه را ببند
یک باور غلط
«من توانستم برای یکی از آنها موثر باشم»

مردی کنار ساحلی که پر از ستاره‌های دریایی درحال مرگ بود راه می‌رفت. متوجه شد پسربچه‌ای ستاره‌های دریایی را یکی‌یکی به داخل اقیانوس پرت می‌کند. مرد به پسربچه گفت این ساحل صدها مایل است و صدها ستاره دریایی در آن هستند و کار او تاثیری نخواهد داشت. پسر‌بچه درحالی‌که داشت یک ستاره دریایی دیگر را به داخل اقیانوس پرت می‌کرد، گفت: «برای این یکی تاثیرگذار بودم.»
این داستان ذهنیت جنبش‌های کارآفرینی اجتماعی را خلاصه می‌کند، قهرمانی یکه و تنها که سعی می‌کند بر زندگی یک نفر اثر بگذارد، پیش از آن‌که در دام فلج‌کننده بدگمانی، طعنه‌زنی و بی‌توجهی گرفتار شود. این‌که یک نفر به‌تنهایی نیز قدرت تاثیرگذاری دارد.
این داستان همچنین ایراد مهم جنبش‌های کارآفرینی اجتماعی را نیز نشان می‌دهد. ما اغلب در تشخیص ماهیت پیچیده مشکلات مرتکب خطا می‌شویم. معمولا درگیر راه‌حلی ساده و خطی می‌شویم درحالی‌که ایجاد تغییر پایدار، نیازمند تلاش مشترک است.
اقدام عملی مهم است اما نیاز داریم که سوالات جامع‌تر و راهبردی‌تر بپرسیم تا راه‌حلی واقعی برای مشکلات خلق کنیم. در داستان ستاره دریایی، سوال می‌تواند این باشد که «چه چیز باعث می‌شود ستاره‌های دریایی در ساحل خشک شوند؟ چه قواعدی در این ماجرا دخیل هستند؟ چه زمانی می‌توانیم بیشترین تأثیر را داشته باشیم.»
در‌سال ۲۰۰۸ هزاران ستاره دریایی در ساحل کنت در انگلستان در اثر جریان آب به ساحل آورده و خشک شدند. طرفداران محیط‌زیست و سازمان‌های فعال در این زمینه، آب و هوا و یک نوع بیماری را دلایل بروز این اتفاق بیان کردند اما بعد از پرسش‌هایی بیشتر فهمیدند دلیل ماجرا منشأ انسانی دارد. بخشی از مشکل به استفاده ماهیگیران از ابزاری که کف دریا را به جست‌وجوی صدف، خراش می‌دهد برمی‌گردد. انجمن حفاظت از دریاها نیز نتیجه گرفت که این رویداد مصداق صید بی‌رویه است. این سازمان همچنین شروع به لابی‌گری با دولت کرد و خواستار «افزایش شدید حوزه‌های استحفاظی دریاها» شد. به گفته یکی از اعضای انجمن، اقدامات لابی‌گری «تلاشی برای حفظ اکوسیستم است.»
مشکلات جهان واقعی معمولا ناشی از یک اکوسیستم معیوب است و راه‌حل‌ها معمولا نیاز به تغییراتی در برخی قوانین ناقص دارد. اگر شهروندان کنت در انگلستان کمپینی برای پرتاب ستاره‌های دریایی به دریا تشکیل می‌دادند مشکل برای همیشه سرجای خودش باقی می‌ماند. بدون شیوه‌ها و قوانین جدید برای ماهیگیری، آن ستاره‌های دریایی مجددا توسط جریان آب به ساحل آورده می‌شدند. از آن بدتر، نجات‌دهندگان خودشان را گول می‌زدند که واقعا باور کنند که مشکل را حل کرده‌اند.
این داستان برای بسیاری از فعالیت‌های کارآفرینی اجتماعی امروز صادق است. بسیاری از ما تعدادی ستاره دریایی خوش‌شانس را به اقیانوس بازمی‌گردانیم و بعد با خود می‌گوییم، «خب من توانستم برای یکی از آنها موثر باشم». حتی ممکن است این تلاش قهرمانانه‌مان را قاب بگیریم و در مراسم سالانه جمع‌آوری کمک‌های مالی استفاده کنیم تا بگوییم که این مشکل را حل کرده‌ایم.
پرتاب ستاره‌های دریایی مانند فعالیت خیرخواهانه، کار بدی نیست اما راه‌حلی دایمی نمی‌تواند باشد. وقتی کار خیرخواهانه و کار درست را با هم اشتباه بگیریم، مشکل و خطا را همیشگی می‌کنیم. تغییرات واقعی در جهان نیاز به تعداد بیشتری از رهبران ایجاد تغییر دارد. ما باید شجاعت لازم برای سروکله‌زدن با فرآیند‌های پیچیده را داشته باشیم تا بتوانیم برخی قوانین ناقص را
 تغییر دهیم.
بنیادهایی که به سازمان‌های غیرانتفاعی کمک مالی می‌کنند باید رهبری را به عهده بگیرند. آنها باید از سازمان‌های متقاضی کمک مالی بپرسند که نوآوری‌های آنها با دخیل‌کردن چه دلایل بنیادی، سیاست‌ها و سیستم‌هایی قصد دارند تغییر دایمی و پایدار در دنیا ایجاد کنند. این سوالات ساده باعث می‌شوند سازمان‌هایی که خواهان ایجاد تغییرات اجتماعی هستند راه‌هایی برای تغییر پایدار خلق کنند تا این‌که صرفا چند ستاره‌ دریایی را به دریا پرتاب کنند.

 


تعداد بازدید :  263