شماره ۵۷۰ | ۱۳۹۴ شنبه ۲ خرداد
صفحه را ببند
جامعه قانونمند،جامعه‌ای به دور از خودخواهی

فریده غیرت حقوقدان

رعایت قانون و توجه به آن، یکی از اصلی‌ترین و اصولی‌ترین مسائلی است که زندگی اجتماعی به آن نیاز دارد و در این راستا هم ایده‌آل این است که همه تابع قانون باشند. از زمانی‌که قانونمندی و قانون‌گرایی به‌عنوان اصل اساسی مورد توجه جوامع قرار گرفته، این اصل اهمیت دوچندان یافته است. این قانون به هر نحوی که شکل یافته باشد، درنهایت فصل‌الخطاب است و رعایت آن بر همگان واجب. اینجاست که بر سر رعایت و عدم رعایتش مشکلات گسترده‌ای در جوامع به وجود آمده است. اهمیت رعایت قانون اما زمانی بیش از پیش خود را نشان می‌دهد که فواید آن بر همگان آشکار شود.
گستردگی فایده آن برای فرد و جامعه است که توانسته اعمال قانون را به عنصر اصلی جامعه بدل کند. زمانی‌که زندگی اجتماعی از مدار قانونمداری و قانون‌پذیری گذر کند، سلامت و امنیت اجتماعی افزایش می‌یابد و افزایش سلامت و امنیت اجتماعی نیز تبعات مثبت دیگری خواهد داشت که می‌توان به افزایش انگیزه در افراد برای شرکت در مسائل اجتماعی، امید به آینده، افزایش حس مسئولیت‌پذیری اجتماعی، کمک به همنوع و ... اشاره کرد. زمانی‌که تمامی اتفاقات زندگی اجتماعی فرد از گلوگاه قانون بگذرد، آن جامعه می‌تواند به آینده خود امیدوار باشد و درحقیقت این زندگی اجتماعی است که ایجاب می‌کند مقررات حاکم باشد تا با وجود این مقررات زندگی اجتماعی امن شود. در این میان قوانین هم عوامل بازدارنده دارند و هم عناصر تشویق‌کننده. قانون ممکن است مورد پسند خیلی‌ها نباشد اما در این راستا آنچه اثرگذار است، تربیت فردی و اجتماعی است. زمانی‌که فرد از دوران کودکی در فضایی رشد می‌کند که احترام به قانون و مقررات دارای اهمیت است، در سن مدرسه به تبعیت از قانون مدرسه و فضای بیرون عادت می‌کند و در سنین نوجوانی هم به قوانین اجتماعی آگاه شده و آنها را در عمل قبول می‌کند، این فرد کسی است که می‌تواند در آینده هم‌چنین رویکردی داشته باشد.
 نگاه به قانون هم در خانواده و هم مدرسه، باید به درستی به کودکان آموزش داده شود و آنها را با حسی مثبت با قانون آشتی دهد. کودکان چنانچه در هر زمانی با تعاریف درست آشنا شوند، این آشنایی می‌تواند موجبات وفاق جمعی را در آینده فراهم سازد و همین امر هم پایه‌های زندگی اجتماعی درست را تشکیل می‌دهد. از سویی ما درحال حاضر شاهد بی‌توجهی به آموزش قانون به کودکان و ریشه‌دواندن نوعی خودخواهی در جامعه هستیم. این امر البته دلایل گوناگونی دارد که از آن جمله می‌توان به فرو رفتن افراد جامعه در لاک دفاعی، درون‌گرایی و اهمیت نداشتن دیگران اشاره کرد.
 این عدم‌اهمیت دادن یک فرد نسبت به دیگران تبعاتی با خود به همراه دارد که می‌توان در این زمینه به عدم‌رعایت قانون اشاره کرد. درنهایت اما باید گفت که قانون‌گریزی ریشه در زیست‌اجتماعی و روانی افراد جامعه دارد؛ ابعادش گسترده و حل آن نیازمند راهکارهای بطئی و طولانی‌مدت است، از این رو نیازمند نگاهی همه‌جانبه و اصولی است. چنانچه این نگاه در جامعه نهادینه نشود، نمی‌توان انتظار رعایت کوچکترین قوانین را داشت و اینجاست که مشکلات جامعه عریان‌تر از قبل خود را نشان می‌دهد به نحوی که لمس این مشکلات برای همگان هر روز عادی و عادی‌تر می‌شود.

 


تعداد بازدید :  499