سارا میرسلطانی| بهنام بابایی هولاری همان عضو کانون دانشجویی هلالاحمر است که رئیسجمهوری در همایش «انسان مهربان، دنیای آرام» با اهدای تندیس از او تجلیل کرد. بابایی که به گفته خودش تا زمانی که نام او در سالن اعلام شود، فکر نمیکرد عضو برگزیده سازمان جوانان باشد در این گفتوگو از خاطرات 10 ساله عضویت در سازمان جوانان، فعالیتهای کانون دانشجویی، دغدغهها و انتظاراتی که از مسئولان جمعیت هلالاحمر دارد، حرف میزند.
*آقای بابایی؛ از چه زمانی هلال احمری شد؟
تقریبا از ۱۰سال پیش و زمانی که کلاس اول راهنمایی بودم به عضویت سازمان جوانان درآمدم. پدرم مرا در یک دوره آموزشی امداد و نجات ثبت نام کرد و به این شکل وارد خانواده بزرگ هلالاحمر شدم؛ او دوست داشت با حضور در جمعیت هلالاحمر وارد جامعه شوم و فعالیتهای اجتماعی داشته باشم. اما فعالیت شاخص در سازمان جوانان را از حدود ۵سال پیش شروع کردم و با تحصیل در دانشگاه، این فعالیتها بیشتر شد.
*در چه رشتهای تحصیل میکنید؟
دانشجوی ترم ۷ دکتری دامپزشکی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بابل هستم.
*با این همه فعالیت در کانون دانشجویی هلالاحمر، کی درس میخوانید؟
خب واقعیت این است که بیشترین وقتم را فعالیت در کانون دانشجویی پر کرده و شاید اگر بیشتر درس میخواندم به لحاظ علمی جایگاه خوبی به دست میآوردم. اما از این موضوع پشیمان نیستم، چراکه این کار را با عشق و علاقه انجام میدهم و سعی میکنم در کنار آن به درس هم برسم.
*عضویت شما در هلال احمر، تقریبا همزمان با زلزله بم بوده است؛ بهعنوان یک نوجوان احساس ترس و پشیمانی نکردید؟
زلزله بم را خوب به خاطر دارم اما لحظهای ترس و پشیمانی نداشتم. خوشحال بودم که اعضای هلالاحمر با حضور در مناطق زلزلهزده به مردم کمک میکنند و من هم خودم را عضوی کوچک از آنها میدانستم.
*چطور شد که دبیر کانون دانشجویی شدید؟
دوستان من در کانون دانشگاه آزاد بابل اعتماد کردند و دبیری کانون را به من سپردند. البته این مسئولیت وظایف زیادی دارد و در این مدت سعی کردهام تا به خوبی این تکالیف را انجام دهم.
*در کانون دانشجویی چه فعالیتهایی انجام دادید که به این شکل در سطح کشور مطرح شدید؟
رویکرد اصلی ما در انجام فعالیتها، استراتژی
۲۰۲۰ و در حیطه اقدامات آموزشی و فرهنگی است. کارهایی که مورد استقبال اعضای کانون قرار گرفته است و حضور و مشارکت خوبی در این برنامهها دارند. بهعنوان مثال میتوان به برگزاری اولین اردوی جهادی کانونهای دانشجویی در منطقه «احمد چاله پی»، برپایی ایستگاه سلامت در مراسم تدفین شهدا، برگزاری جشنهای دانشجویی و کلاسهای آموزشی اشاره کرد. با همه این کارها مسئولان سازمان جوانان لطف داشتند و من را بهعنوان عضو نمونه معرفی کردند و خوشحالم که از دست رئیسجمهوری تندیس گرفتم. این را هم اضافه کنم که برای اجرای برنامهها علاوه بر هماهنگی خوبی که با حوزه ستادی سازمان جوانان داریم، اما میبایست مسئولان دانشگاه نیز همکاری کنند که در این بخش با مشکلاتی روبه رو هستیم.
*چه مشکلاتی؟
علاوه بر مصوبه شورایعالی انقلاب فرهنگی که دانشگاه را موظف به حمایتهای مالی از کانونهای دانشجویی میکند، انتظار داریم برای برنامههای مختلف کانون، مسئولان دانشگاه همراهی کنند اما متاسفانه این اتفاق نمیافتد و همین موارد کار کردن را سخت میکند، هرچند باوجود تمام این موانع، دانشجویان ما برای فعالیت موثر و چشمگیر در کانون انگیزه بالایی دارند.
*کارهای داوطلبانه که برای شما نفع مالی ندارد، چرا باوجود مشکلات همچنان فعالیت میکنید؟
نمیتوان نفع همه کارها را با پول سنجید، ضمن اینکه از انجام کارهای داوطلبانه لذت میبرم. برای تأمین مالی بعد از اتمام درس، در رشتهای که تحصیل کردهام، مشغول به کار میشوم.
*بعد از ۲۹ سالگی از هلالاحمر خارج میشوید؟
الان ۲۳سال دارم و ۶سال دیگر عضو سازمان جوانان هستم. در این خصوص تصمیمی نگرفتهام که به سازمان امدادونجات یا سازمان داوطلبان بروم. به نظر من فضای کار در سازمان جوانان خیلی بازتر و دوست داشتنیتر است و دلم میخواهد همین کارهای فرهنگی و آموزشی را ادامه دهم.
*به هرحال ۶سال دیگر از چرخه سازمان جوانان خارج میشوید؛ تصمیم شما چیست؟
(با خنده) امیدوارم تا آن زمان یک قانونی به تصویب برسد که این محدودیت سنی برداشته شود و بتوانم کارم را در سازمان جوانان ادامه دهم.
*اینطور باشد که باید نام سازمان جوانان را عوض کنند. . .
فعلا در کانون دانشجویی مشغلههای کاری زیادی دارم؛ تا آن زمان خدا بزرگ است.
*اگر قرار بود در همایش «انسان مهربان، دنیای آرام» با رئیسجمهوری صحبت کنید و از ایشان خواستهای داشته باشید، چه میگفتید؟
معتقدم برای انجام کارهای آموزشی و فرهنگی، جایی بالاتر از دانشگاه وجود ندارد. از ایشان میخواستم به دانشجویان بیشتر توجه کنند و امکانات کافی برای فعالیتهای فرهنگی در اختیار آنان قرار دهند. البته با تقدیر رئیسجمهوری، اوج توجه به دانشگاه نشان داده شد و خوشحالم که باتوجه به جمعیت میلیونی در دانشگاه، رئیسجمهوری نگاه ویژهای به آن دارند.
*چه صحبتی با رئیس جمعیت هلالاحمر دارید؟
مهمترین خواسته من از ایشان این است کمک کنند تا بوستان صلح و دوستی را که نمادی از صلح و بشردوستی است، در دانشگاه ایجاد کنیم. در تمام دانشگاهها فضایی برای روز درختکاری اختصاص داده شده است و ما میخواهیم در این فضا و در کنار درختانی که کاشته میشوند، نماد صلح و دوستی، پرچم ایران، کشورهای عضو صلیبسرخ و هلالاحمر را قرار دهیم.
*اگر رئیس جمعیت هلالاحمر میشدید، مهمترین کاری که میکردید چه بود؟
همه ما میدانیم که اولین اولویت در جمعیت هلال احمر، بحث امداد است؛ اما باتوجه به اینکه بخش عمده این کار به عهده جوانان است، در گام نخست باید از جوانان حمایت میکردم تا نتیجه کار بهتر شود.
*صحبت پایانی. . .
از تیم جدید مدیریت سازمان جوانان که با دید باز موضوعات جوانان را پیگیری و برای حفظ اعضا برنامهریزی و تلاش میکنند، سپاسگزارم.