شماره ۵۶۳ | ۱۳۹۴ چهارشنبه ۲۳ ارديبهشت
صفحه را ببند
خشونت در ایران ؛ قانونی و فرهنگی!

افسر افشار‌نادری جامعه‌شناس و استاد دانشگاه

می‌توان به صراحت گفت خشونت در جامعه ما بسیار زیاد است و تاکنون بار‌ها این سخن گفته شده. علت روشن است؛ خشونت در جامعه ما، «فرهنگی» است. یعنی هیچ تعریفی وجود ندارد که متوجه شوید این عمل، خشونت محسوب می‌شود یا نه. ما خیال می‌کنیم که خشونت فقط زد و خورد است و فحش‌دادن و در نهایت، کشتن. اما اگر بخواهیم از لحاظ جامعه‌شناسی، خشونت را تعریف کنیم، خشونت عبارت است از هر فعلی که شما را وادار به انجام دادن، یا انجام ندادن کاری کند که مایل به انجام دادن یا ندادن آن نیستید.
 با این تعریف، زمانی که شما صبح جمعه با صدای بلندگوی وانت خریدار آهن و چدن بیدار می‌شوید هم، خشونت محسوب می‌شود. چرا باید روز تعطیلی که می‌خواهید استراحت کنید، اینطور مجبور به شنیدن فریاد‌های یک نفر باشید؟ جالب آن‌که هیچ‌کس هم او را منع نمی‌کند که چرا در خیابان فریاد می‌کشد؟ اگر هم از آن فرد سوال شود، او می‌گوید من «می‌خواهم» بفروشم، یا بخرم، پس این «حق» را دارم. هیچ‌جای قوانین ما نیامده است که افراد را از فریاد کشیدن برای خرید و فروش، منع کند. هیچ‌کس یقه این فرد را نمی‌گیرد که با چه حقی بلندگو دست می‌گیری و مزاحم دیگران می‌شوی. همچنین، مصداق دیگری از خشونت که خیلی از افراد از خشونت‌آمیز بودن این عمل، بی‌اطلاع هستند، این است که زمانی که از مغازه‌ای خرید می‌کنید، باقیمانده پول شما را به زور، آدامس یا شکلات می‌دهند. اما شما این اجناس را  نمی‌خواهید! شما شیر و ماست خواستید و باقی پولتان را!
در جامعه ما چنین چیز‌هایی خشونت محسوب نمی‌شوند. اینها، رفتار‌های کاملا بهنجار و قانونمندی هستند که هیچ تعریفی از خطا بودنشان در قانون وجود ندارد. اما حتی مصادیق واضح خشونت که زد و خورد و فحاشی و توهین و تحقیر است هم برای پیگیری، نیازمند شاکی خصوصی است. پلیس هم مایل نیست خیلی در این مسائل ورود کند. می‌گوید خودتان با‌هم آشتی و مشکل را حل کنید. اما زمانی که میان دو نفر دیگر در خیابان، دعوایی رخ می‌دهد و شما هیچ دخالتی در دعوا نداشته‌اید اما شاهد زد و خورد و فحاشی بوده‌اید، چه باید کرد؟ شنیدن فحاشی دیگران و شاهد چنین چیز‌هایی بودن هم خشونت محسوب می‌شود. اما در قانون فعلی، چنین حقی برای من و شما در نظر گرفته شده که بگویم من شاهد یک دعوا و خشونت بودم و این برای من سنگین است؟ خیر! چنین چیزی اصلا نه در قانون و نه در جامعه، تعریف نشده و به همین دلیل است که می‌گویم خشونت در جامعه ما، فرهنگی و قانونی است. به همین خاطر، برای چنین اتفاقاتی، نه کسی مجازات می‌شود و نه کسی به خودش خرده می‌گیرد که مرتکب این مسائل شود. فحش‌دادن،
فی نفسه پیگیری نمی‌شود؛ مگر این‌که زیر سوال بردن نوامیس فرد مقابل باشد یا کتک‌زدن او که موجب آسیب‌دیدگی آن فرد شود. اینها تنها مواردی هستند که پیگیری می‌شوند؛ اما آن‌قدر باید بروید و بیایید و درگیر پزشک قانونی شوید که معمولا مجبور به صرف‌نظر می‌شوید.
بسیاری از مصادیق وجود دارند که مردم به ذهنشان خطور نمی‌کند که اینها جزو خشونت به‌شمار ‌آیند؛ در صورتی که در کشور‌های توسعه‌یافته همه جزو مصادیق خشونت به حساب می‌آیند و پیگیری قانونی نیز می‌شوند. به‌طور مثال، هل دادن افراد در مترو، جا زدن در صف‌های خرید یا سایر صفوف، هم خشونت در قبال دیگران است. مزاحمت‌های خیابانی، حتی چشمک‌زدن و سوت‌زدن هم جزو مصادیق بارز خشونت هستند. در مورد هرکدام از این مواردی که گفتم، اگر در اروپا یا آمریکا، شکایتی بشود، پیگیری خواهد شد. در صورتی که اگر در ایران یک خانم به پلیس مراجعه کند و بگوید که کسی به من چشمک یا سوت زده است، به او می‌خندند! همچنین اگر بگویید که من شاهد یک دعوا و فحاشی بودم و این موضوع، بر روحیه من اثر بدی گذاشته، شما را مسخره می‌کنند. اینها نشان می‌دهد که تا چه اندازه خشونت در جامعه ما رایج و البته فرهنگی است. اگرچه در همه جای دنیا خشونت وجود دارد و قوانینی برای مجازات مجرمان تعریف شده است، اما تفاوت در دامنه و وسعت این مصادیق است. در قوانین ما جرایم خرد خشونت‌آمیز، تعریف نشده و مجازاتی هم برای آن در نظر گرفته نشده است؛ بنابراین، پیگیری هم نمی‌شود.


تعداد بازدید :  189