شماره ۵۶۰ | ۱۳۹۴ يکشنبه ۲۰ ارديبهشت
صفحه را ببند
کتاب هم فقط یک کالاست!

سعید  اصغرزاده

موسم نمایشگاه کتاب است و شاید همه ما خسته‌تر از آن باشیم که برویم و مانند قدیم، سر و گوشی در نمایشگاه بجنبانیم که چه آمده و چه نیامده و که آمده و که رفته! حالا همه‌چیز از طریق مجازی انجام می‌شود. البته این قوت در ایران خیلی به‌کار گرفته نشده اما دور نیست زمانی که آمازون ایرانی هم داشته باشیم! کافی است یکی برای ورشکست‌شدن داوطلب شود.
نمی خواهم بگویم کار نشر وضعش کساد است و علتش چیست! نمی‌خواهم بی‌پرده هم از خودمان انتقاد کنم. کار من این است که نمونه‌هایی برای داوطلبی معرفی کنم، الگو برداریم و عمل کنیم. اصلا بگذارید بروم سر اصل مطلب. چند وقت پیش در سایت ترجمان علوم انسانی مطلبی می‌خواندم درمورد آمازون. الان فکر می‌کنم می‌تواند سوژه خوبی با توجه به موقعیت این‌روزها برای کپی‌برداری و بومی‌سازی باشد.
شاید الان مضحک به‌نظر برسد اما آمازون در ابتدا یک کتابفروشی بود. در ‌سال ۱۹۹۴ بیزوس (مالک آمازون) به امید بنیان‌گذاری شرکتی که بتواند از رشد اینترنت تجاری ‌‌نهایت استفاده را بکند، راهی سیاتل شد. دلیل راه‌اندازی کتابفروشی آنلاین برای او عشق به کتاب نبود بلکه آن‌طور که «شل کافان» قائم‌مقام سابق بیزوس می‌گوید، «تنها دلیل این انتخاب، ویژگی‌های کتاب به‌عنوان یک کالا بود.» کتاب‌ها برای انتقال آسان بوده و سخت آسیب می‌دیدند و همچنین انبار توزیع بزرگی هم در ایالت اراگان قرار داشت. نکته تعیین‌کننده این بود که همیشه آن‌قدر کتاب درحال‌چاپ و چاپ‌شده زیاد است که هیچ‌گاه امکان ندارد بتوان حتی نسبت کوچکی از این تعداد را نیز در فروشگاه‌های فیزیکی فروخت.
آمازون مثل «وال‌مارت» یک ابرفروشگاه جهانی است. همین‌طور مثل «اپل»، سازنده سخت‌افزار است، مثل «کن ادیسون» شرکت باربری است، مثل «نتفلیکس» پخش‌کننده ویدیو است، مانند «رندوم‌هاوس» کتاب چاپ می‌کند، مثل «پارامونت» استودیوی تولید فیلم است، مانند «پاریس ریویو» مجله ادبی است، مثل «فرش‌دیرکت» شرکت تحویل موادغذایی است و شاید روزی مثل «یوپی‌اس» شرکت خدمات بسته‌بندی نیز باشد. بنیان‌گذار و مدیرعامل آمازون صاحب روزنامه مشهور واشنگتن‌پست نیز هست. این جریانات و انشعابات، آمازون را به‌عنوان موردی کاملا جدید و بی‌سابقه در تاریخ کسب‌وکار آمریکا مطرح کرده است. مثلا «سم‌والتون» (مدیر وال‌مارت) فقط می‌خواست بزرگترین خرده‌فروش جهان شود و کاری جز این نمی‌کرد؛ یا استیو جابز بعد از معرفی آیپاد هیچ‌گاه به‌دنبال بستن قرارداد با ستارگان موسیقی پاپ نرفت. یا مثلا شرکت «ای‌تی‌ اند تی» هیچ‌وقت برج‌های مخابراتی نمی‌سازد تا آن را به شرکت‌های تلفنی کوچکتر اجاره دهد، اما خدمات وب‌آمازون زیرساخت‌های خدماتی را برای وب‌سایت‌های تازه‌تأسیس فراهم می‌کند (که یک نمونه‌اش خدمات این شرکت به C.I.A است). هویت و اهداف آمازون هیچ‌گاه مشخص نبوده و همواره حالتی سیال داشته است. همین موضوع باعث شده این شرکت همیشه شکلی ارعاب‌کننده و مرموز داشته باشد.
«بیزوس» در ابتدا و قبل از انتخاب نام پرحجم‌ترین رودخانه جهان، می‌خواست نام شرکتش را Rentless.com بگذارد- این آدرس هنوز هم شما را به سایت آمازون می‌برد - آمازون به‌خاطر تغییرشکل‌های مداوم، کیفیت فوق‌العاده و شاخک‌هایی که درحال نفوذ به تمام حوزه‌ها هستند، حتی در صنعت تکنولوژی که معیار موفقیت، سرعت رشد است و نه میزان سودآوری، موردی استثنایی و غیرمعمول است. آمازون فقط «فروشگاه همه‌چیز» نیست بلکه مثل آنچه «برد استون» در تاریخچه بیزوس و شرکتش آورده؛ همه‌چیز است. تنها چیزی که در این میان در این شرکت ثابت و بدون تغییر مانده، بلندپروازی و جست‌وجو برای یافتن ایده‌های جدید برای بلندپروازی است.
کتابفروشی آنلاین، اولین مزیت آمازون بود که از آن به‌عنوان اهرمی برای فروش همه‌چیزهای دیگر استفاده کرد. این حرکت بیزوس که توانست از کتابفروشی به‌عنوان وسیله‌ای برای تسلط به دنیا در شروع عصر اینترنت استفاده کند، در کشوری که مردمانش چندان تشنه کتاب نبودند و بحران اعتماد به دنیای چاپ در آن به‌وجود آمده بود، حرکتی فوق‌العاده هوشمندانه در دنیای کسب‌وکار بود.
درآمد آمازون هر‌ سال چند برابر شده است. در اواخر دهه ۱۹۹۰ یکی از کارمندان آمازون به‌نام «مری‌مرس» بعد از سفر به نیویورک برای بررسی وضع ناشران به یکی از همکارانش ایمیل زد که «ما کاملا بین آنها محبوبیم. همه این‌جا از
 Amazon.com تعریف می‌کنند- هم به‌عنوان یک فروشگاه و هم به‌عنوان یک راه بسیار خوب برای بازاریابی کتاب- آنها از کار ما بسیار راضی‌اند و مقدار فروش ما برایشان مجذوب‌کننده است.»  ناشران مشکلی نداشتند که آمازون کتاب‌هایشان را با تخفیف‌های قابل‌توجه بفروشد. همه آنها می‌خواستند با این شرکت تازه‌تأسیس همکاری کنند. آنها از آمازون به‌عنوان یک منبع اطلاعات استفاده می‌کردند که منبعی بسیار بهتر و کارآتر از منابع قدیمی بود.
اما چرا کپی‌برداری‌های ایرانی از آمازون به شکست می‌انجامند؟ نکند نینجامیده‌اند و کسی صدایش را درنمی‌آورد!


تعداد بازدید :  215