شماره ۵۵۹ | ۱۳۹۴ شنبه ۱۹ ارديبهشت
صفحه را ببند
نگاهی به اعتراض‌های فرهنگیان

مهدی بهلولی آموزگار

 هفته معلم امسال، از رنگ و بوی متفاوتی برخوردار بود. به دلیل اعتراض‌های چند ماهه گذشته فرهنگیان، هم تمرکز رسانه‌ها بر آموزش و پرورش و آنچه در آن می‌گذرد زیاد‌تر شده و هم سخنان فرادستان آموزش‌وپرورش و نمایندگان مجلس، رنگ‌وبوی متفاوتی به خود گرفته است. از گوشه و کنار جامعه و حتی در میان روشنفکران طیف‌های گوناگون نیز، واکنش‌هایی به گوش می‌رسد که نشان می‌دهد اعتراض‌های مدنی فرهنگیان هم‌اکنون بیش از پیش دیده و شنیده می‌شود. در واپسین این اعتراض‌ها و در هفدهم اردیبهشت، گردهمایی‌های بسیاری برگزار شد.
در تهران پیرامون 4- 3‌هزار تن از فرهنگیان البرز و تهران روبه‌روی مجلس گرد هم آمدند و در بسیاری از شهرستان‌های کشور هم گردهمایی خاموش روبه‌روی ادارات آموزش و پرورش انجام پذیرفت. این گردهمایی‌های خاموش به دعوت شورای مرکزی کانون‌های صنفی سراسر کشور صورت پذیرفت.  اما به نسبت افزایش گسترش اعتراض‌ها و حساسیت‌های اجتماعی، نقد و بررسی درونی نیز باید در دستور کار خود فرهنگیان و به‌ویژه کنشگران آنان، قرار گیرد. به سخن دیگر نوعی آسیب‌شناسی این جریان نیاز است تا بتوان در آینده، با اندیشه و دید روشن‌تری به جلو گام برداشت.
نخستین نکته‌ای که می‌بایست به آن توجه کرد، این است که این اعتراض‌ها، یک شبه پدید نیامده‌اند و ریشه‌های دیرینه دارند و از همین رو انتظار حل یک شبه ریشه‌های آن نیز واقع‌بینانه نیست.
نباید گذاشت دید کوتاه‌مدت بر دید میان و بلند‌مدت چیره شود و تصمیم‌هایی واکنشی و احساسی گرفته شود. برخوردهای واکنشی شاید در کوتاه‌مدت به ارضای احساسات فروخورده شده چندین ساله کمک کند اما بی‌گمان به سود گسترش و تداوم خردمندانه و به دور از خشونت این اعتراض‌های مدنی نیست.
 نکته دیگر به گروه‌هایی برمی‌گردد که ادعای نمایندگی فرهنگیان را دارند. متاسفانه برخی از این گروه‌ها، به دلیل ورود به قدرت و گرفتن پست‌های مدیریتی در سطوح وزارتی و اداره‌های آموزش‌وپرورش، می‌توان گفت که پا از جامعه مدنی بیرون نهاده و هضم در قدرت شده‌اند.
این افراد نمی‌توانند نمایندگان مناسبی برای پیگیری خواسته‌های فرهنگیان باشند. برخی از گروه‌های فرهنگیان هم که با آغاز این اعتراض‌ها، در برابر آن ایستادند و به روش‌های گوناگون کوشیدند از گسترش آن جلوگیری کنند و استدلالشان هم – دست کم در ظاهر- این بود که این گردهمایی‌ها به زیان دولت یازدهم تمام می‌شود.
بنابراین درحال حاضر شاید بتوان از دو نوع گروه‌های فرهنگی سخن گفت: گروه‌های میدانی و گروه‌های «دیپلمات». گروه‌های میدانی آنهایی هستند که تلاش کرده و می‌کنند خود را همراه و همگام فرهنگیان معترض تعریف کنند و در میدان‌های اعتراض هم حضور داشته باشند.
 گروه‌های «دیپلمات»، تنها برای مذاکره‌اند و با تحلیل‌های درون گروهی خود، با یک نگرش پارادکسیکال، هم خود را نمایندگان معلمان می‌دانند و هم در میدان اعتراض‌ها حضور نمی‌یابند و گهگاه هم در برابر آن، موضع می‌گیرند. فرهنگیان به جامعه مدنی تازه و به روزی نیاز دارند و به نظر می‌رسد که اگر راه برای شکل‌گیری قانونی این جامعه مدنی تازه هموار گردد وضع گروه‌های وابسته و «دیپلمات» روشن‌تر خواهد شد.
 اما نکته سوم، به خود بدنه فرهنگیان و بدنه معترض برمی‌گردد. شاید بزرگترین کاستی که می‌تواند در بلندمدت سخت آسیب‌رسان باشد ضعف تئوریک و اندیشگی بخش بزرگی از بدنه و کنشگران معترض است. شوربختانه نه در خود وزارتخانه آموزش‌وپرورش از پژوهش نوین و تئوری‌پردازی درخور، نشانی می‌توان دید و نه در میان فرهنگیان و کنشگران آنان. جامعه مدنی نیرومند، هم باید مجهز به پژوهش‌های به روز جهانی باشد و هم باید توان نوآوری و ابتکار داشته باشد. روشن است که چنین ویژگی‌هایی نیازمند مطالعه در زمینه آموزش و جامعه مدنی است که متأسفانه هم‌اکنون چندان دیده نمی‌شود. فرهنگیان نیاز به آگاهی بیشتر و آگاهی رسانی بیشتر دارند.


تعداد بازدید :  190