شهروند| حسین قندی، روزنامهنگار و استاد روزنامهنگاری رفت و حالا همکاران و شاگردانش برایش مراسم یادبود میگیرند. عصر دوشنبهای که گذشت، سالن شهید مطهری دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه ارتباطات که در سالهای تدریس حسین قندی در این دانشکده، سالن «صد» نامیده میشد، میزبان اساتید ارتباطات، همکلاسیها، شاگردان و خانواده او بود. کسانی که آمده بودند یاد استاد برجسته روزنامهنگاری، یاد حسین قندی را که هفته گذشته بعد از مدتها ابتلا به بیماری درگذشت را گرامی دارند.
دوستان قندی در مراسم یادبودش از او و اخلاقش گفتند؛ از حرفهای بودن و خم به ابرو نیاوردنش. جدی و خندان بودنش. مهدی محسنیانراد، هادی خانیکی، مجید رضاییان، مهدی فرقانی، پناهی، رئیس دانشکده ارتباطات دانشگاه علامه، علیاکبر قاضیزاده، گیتی علیآبادی و شاگردان حسین قندی مانند ژاله صادقیان، مجری صداوسیما از کسانی بودند که در این مراسم شرکت کردند.
مهدی محسنیانراد، استاد ارتباطات در ابتدای این مراسم گفت: «در اینجا میتوانیم برای تمام روزنامهنگارانی که سه نسل روزنامهنگاری را به خود دیدهاند فاتحه بخوانیم و از آنها یاد کنیم. به یاد همه آنهایی که روزنامهنگار درگذشتند نه روزنامهنویس.»
این استاد روزنامهنگاری در ادامه گفت که روزنامهنگار باید خشیت داشته باشد: «یعنی بیشتر نگران مردم باشد تا نگران خودش و
بهنظرمن، استاد قندی یک روزنامهنگار بودند نه یک روزنامهنویس و این خصیصه را داشتند.» محسنیانراد ادامه داد: «من بین این دو فرق میگذارم؛ روزنامهنویس فقط روزنامهنویس است اما روزنامهنگار، نگارگر و خلاق است. تخصص میخواهد و حرفهاش دیدهبانی جامعه است. یک دیدهبان صادق، دیدهبانی که با شهامت باشد و شهامت در ایران برای روزنامهنگاران یک درجه دارد و در خارج از ایران درجه دیگری. اما فراتر از همه، روزنامهنگار شخصیتی است که خشیت دارد. دانشجویان روزنامهنگار نباید این خشیت را رها کنند. ما قندی را نباید فقط به تیترزنیاش بشناسیم؛ او فقط استاد تیتر نبود بلکه روزنامهنگار واقعی بود.»
هادی خانیکی از دیگر استادانی بود که در مراسم یادبود حسین قندی سخنرانی کرد. او گفت: «نمیدانم چرا در سالهای اخیر، در عالم ارتباطات شاهد مرگ روزنامهنگاران و استادان به سبکی شبیه به هم هستیم. مجید تهرانیان، کاظم معتمدنژاد، حسین پرتوی، احمدرضا دریایی و حسین قندی. گرچه این عزیزان در کار خود استاد و صاحب فن بودند اما مدتی را در سکوت بودند یا به سکوت واداشته شدند و به لحاظ مشکلات جسمی بیش از یکی - دوسال از عالم ارتباطات خارج شدند، دچار بیحافظگی شدند، جسمشان نحیف شد و مثل برف آب شدند اما از یادها نرفتند.»
خانیکی ادامه داد: «برای جمع دوستان و همکاران حسین قندی درک راز مرگهایی مثل راز مرگ حسین قندی مشکل است. راز اول اینکه نمیدانیم چرا عالم ارتباطات در این سالهای اخیر با مرگ روزنامهنگاران و استادان به سبکی شبیه به هم مواجه شده است؟ همه اینها اگرچه در کار خود استاد و صاحب فن و حرفه بودند، مدتی را در سکوت بودند و بیش از چند سال از عالم ارتباطات جدا شدند. همه اینها در سالهای آخر عمر یا نتوانستند با دیگران روبهرو شوند یا نتوانستند بنویسند. حال اینکه همه اینها استاد و صاحب فن بودند و راز دوم بهرغم اینکه در بیحافظگی، جسم آنها ضعیف شد، اما از یادها نرفتند.» پناهی، رئیس دانشکده علوم اجتماعی و ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی هم در این مراسم گفت که امروز همه همکاران استاد قندی و شاگردانی که از او درس گرفتهاند آمدند تا بگویند رنج از دست دادنش را احساس کردهاند: «همه کسانی که قندی را میشناسند یادشان است وقتی که در دانشکده تدریس داشتند همواره با روی خندان، بانشاط و آرامش برخورد میکردند و برای هرکسی که با ایشان برخورد میکرد مایه آرامش و دلگرمی بودند. به یاد ندارم در طول سالیان دراز که در خدمت استاد قندی بودم، چهرهای عبوس و گرفته از ایشان دیده باشم.» ژاله صادقیان مجری صدا و سیما، مینو بدیعی روزنامهنگار، مجید رضائیان و محمدمهدی فرقانی، اساتید ارتباطات از دیگر سخنرانان این مراسم بودند.