| مهدی پورمحمدی |
خوشبختانه افشاگری وزیر محترم بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، حساسیت مردم و پیگیری مطبوعات نتیجه داد و استفاده از روغن نخل در محصولات لبنی ممنوع شد. بنابراین میتوان گفت که دولت نهم و دهم از کارخانههای محصولات لبنی خداحافظی کرد. این پایان ماجرا نیست، خطر بازگشت این ماده خطرناک به کارخانههای لبنیات وجود دارد و هنوز در سایر محصولات غذایی از روغن نخل استفاده میشود. چاره کار چیست؟
حساسیت ایجاد شده در مردم باید حفظ شود. مشاهدات روز جمعه صاحب این قلم در یک فروشگاه زنجیرهای حاکی از آن بود که خریداران در قسمت لبنیات برای خواندن برچسب مواد لبنی وقت میگذاشتند، از مسئولان سوال میکردند و تا به اعتماد نسبی نمیرسیدند انتخاب نمیکردند. نماینده یک شرکت تولید لبنیات سعی میکرد با تک تک خریداران صحبت کند و برگهای که ادعا میکرد گزارش بازرسان وزارت بهداشت مبنی بر عدم استفاده آن شرکت از روغن نخل است را نشان میداد. چرا چنین شده است؟ شاید پاسخ در اظهارات مدیرعامل اتحادیه فرآوردههای لبنی کشور باشد. ایشان میفرمایند: «به دلیل انتشار خبر استفاده از روغن پالم در شیر و فرآوردههای لبنی، فروش شیر و فرآوردههای لبنی حدود 50درصد کاهش پیدا کرده است... برای احقاق حقوق تولیدکنندگان شکایتنامهای به دیوان عدالت اداری نوشته شده و از وزارت بهداشت شکایت شده است.» یعنی حساسیت مصرفکننده مهم است، جواب میدهد و چارهساز است پس باید این حساسیت حفظ شود و ادامه یابد. رسانهها - به غیر از رسانه ملی که تنقلات و میانوعدههای مضر برای کودکان را تبلیغ میکند- دراینباره مسئولیت ویژهای دارند و میتوانند بهطور موثری نقشآفرین باشند.
نقش رسانهها تنها به مرزهای داخلی محدود نمیشود و روی صادرات تولیدکنندگان نیز تأثیر میگذارد. در جلسه اخیر کمیسیون کشاورزی و صنایع غذایی اتاق تهران یکی از مدیران و فعالان معزز صنعت غذا اعلام کرد: «به دلیل عملکرد شتابزده دولت یازدهم در ماجرای روغن پالم به صادرات لبنیات ایران آسیب جدی وارد شده و به دلیل فرافکنیها و جوسازیهای اخیر، بخش عمدهای از محصولات لبنی صادراتی ایران به عراق، برگشت داده شده است.»1 البته ایشان نفرمودند دولت یازدهم چند سال دیگر باید صبر میکرد و چند میلیون ایرانی و عراقی بیگناه دیگر باید قربانی بیماریهای قلبی و عروقی و سکته مغزی و قلبی میشدند تا صادرات متخلفین ادامه یابد و فرافکنی و جوسازی در اینجا به چه معنی است.
به نظر صاحب این قلم، دولت یازدهم در این مورد نهتنها شتابزده عمل نکرده بلکه باید گفت دیر نیز اقدام کرده است، سلامتی مردم مقولهای نیست که بتوان ملاحظات مادی تولیدکنندگان و صادرکنندگان را در آن ملحوظ داشت. اگر دولتهای نهم و دهم چنین کردهاند کار بسیار بدی کردهاند. دختر بنده که تا دو ماه پیش در دو مرکز بهداشتی شمال و مرکز و قبل از آن در مراکز بهداشتی شرق تهران به طبابت اشتغال داشت، میگوید: «ابتلای بسیاری از مراجعین جوان به چربی بالای خون، کلسترول و کبد چرب، خصوصاً وقتی بیماران اظهار میکردند که از خوردن فستفودها خودداری میکنند، برای طبخ غذا فقط از روغن مایع استفاده میکنند و خلاصه سخت مراقب خورد و خوراک خود هستند، بهحدی تعجبآفرین بود که در بسیاری از موارد مجبور میشدیم آزمایشها را تکرار کنیم. هنگامی که باز همان نتیجهها به دست میآمد، با توجه به نتایج آزمایشها که مغایر با رژیم غذایی بیمار بود مجبور میشدیم با احتیاط از بیمار بپرسیم که آیا مشروبات الکلی استفاده میکند یا خیر. طبیعی بود که در برخی موارد با عکسالعمل تند بیمار مواجه میشدیم.» همه این ابتلائات برای این است که پزشک و بیمار هیچکدام نمیدانستند که شیر، پنیر، بستنی، کیک و شیرینی و روغننباتی مایعی که با پندار سالم بودن استفاده میکنند آلوده به روغن نخل است و تولیدکننده از آن در برچسب محصول نامی نمیبرد و اگر نام ببرد چنان مینویسد که خوانا نباشد و اگر خوانا باشد درصد آن را ذکر نمیکند. نتیجه آنکه نه طبیب میداند بیمار چه غذایی خورده و میخورد و نه خود بیمار!
یک فوقتخصص جراحی قلب و عروق و استاد علوم پزشکی تهران میگوید: هنگامی که در اتاق جراحی یا در مطبم با بیماران قلبی جوان برخورد میکنم قلبم فشرده میشود... من با موضعگیری اخیر وزیر محترم بهداشت و توصیه ایشان به مردم که لبنیات چرب نخورند، امیدوار شدم که شاید دریچهای به سوی اقدامات پیشگیرانه برای حفظ سلامت مردم گشوده شود.»2 باید از آن مدیر مکرم و فعال صنعت غذا با احترام و صد البته با احتیاط پرسید که دولت یازدهم باید منتظر میماند تا سن سکته مغزی و قلبی به چند سال میرسید و بعد اقدام میکرد؟ به نظر شما مثلاً ده، دوازده سالگی خوب است؟ مسئول تحقیقات دانشگاه شیراز عنوان کرد: «بیماریهای قلبی دومین عامل مرگومیر ایرانیان است.» 3 به نظر مدیر فعال صنعت غذا، دولت یازدهم باید صبر میکرد تا بیماریهای قلبی به اولین عامل مرگومیر تبدیل میشد، سپس با استیذان از مدیرعامل اتحادیه فرآوردههای لبنی کشور و به شرطی که مدیرعامل محترم اتحادیه فرآوردههای لبنی کشور قول میدادند از وزارت بهداشت به دیوان عدالت اداری شکایت نکنند، اقدام میکرد!
از دیگر مشاهدات در فروشگاه زنجیرهای؛ ازدحام نسبی، گفتوگو و تبادلنظر در بخش روغن خوراکی بود. بخشی از ازدحام بهخاطر آن بود که اکثراً تلاش میکردند به نحوی از ترکیبات روغنها با خواندن برچسبها سر در بیاورند و تا آنجا که شاهد بودم کسی موفق نشد و بالاخره هیچیک از خریداران نتوانست بفهمد چند درصد از روغنی که میخرد نخل و چند درصد روغن سالم است. یا برچسبها آنقدر ریز بود که به هیچ نحوی از انحاء و با امکانات موجود در فروشگاه و بضاعت مزجات خریداران قابل خواندن نبود و یا آنکه اگر خوانده میشد کسی نمیتوانست از درصد هر یک از مواد تشکیلدهنده آگاه شود. با کسب اجازه از کمیسیون کشاورزی و صنایع غذایی اتاق تهران و آن مدیر معزز فوقالذکر و سایر مدیران و فعالان مکرم صنعت غذا حتماً قدم دوم وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی باید پرداختن به وضع اسفناک روغنهای خوراکی اعم از معمولی و سرخ کردنی باشد.
شما هم اگر فرصت کردید هنگام خرید زمانی را به خواندن برچسبهای مواد غذایی، خصوصاً کیکها، تنقلات و میانوعدههایی که فرزندانتان مصرف میکنند، اختصاص دهید. مطمئن هستم به نتایج جالبی دست پیدا خواهید کرد. مثلاً برچسب اکثر «کورن فلاکسها» و یا «ذرت پرکها» که بچهها با شیر بهعنوان صبحانه و یا به تنهایی بهعنوان میان وعده غذایی استفاده میکنند به این صورت است: «ذرت پرک، گلوکز... روغن گیاهی مایع...» نظر مدیر فعال بخش صنعت غذا لابد آن است که اگر وزارت بهداشت بپرسد که نام این روغن مایع چیست و آیا روغن نخل هم در آن هست یا خیر، ذنب لایغفر مرتکب شده و باید از دست وزارت بهداشت به دیوان عدالت اداری شکایت برد. برچسب اغلب چیپسها میگوید: «سیبزمینی، نمک، روغن سرخکردنی.» چیپس سیبزمینی خود به خود با میزان فراوان نمک و روغنی که در آن وجود دارد از مضرترین خوراکیها و شاید مضرترین خوراکی دنیا باشد، اما تولیدکننده همین چیپس مضر نمیگوید روغنی که در آن به کار رفته مایع است، جامد است، گیاهی است، نخل است و...
شاید از همه جالبتر برچسب بسته شکلات یک برند معروف شکلاتسازی است. در بخش ترکیبات آن نوشتهاند: پودر کاکائو، جانشین کره کاکائو، شکر،... تا حالا دیده بودیم که در ادارات روسا برای خودشان قائممقام دارند که در غیاب آنها به رتق و فتق امور بپردازند اما ندیده بودیم که عالیجناب کره کاکائو هم برای خودشان قائممقام منصوب کرده باشند و سوال این است که این قائممقام محترم که اسمش را ذکر نمیفرمایند همان روغن پالم نیست؟ اگر نیست چرا رسمش هست و اسمش نیست؟
1- روزنامه تعادل 25/5/93
2- هفتهنامه سلامت 25/5/93
3- روزنامه نسل فردا 25/5/93